تحميل الگوها!
غربيها از آن روزى كه استعمار را شروع كردند، شما مى دانيد كه اوّل با شمشير و شلاق و آدم دزدى و ثروت دزدى و كشتار و ششلول بندى و امثال اينها شروع كردند؛ چه در آسيا، چه در آفريقا، چه در آمريكاى لاتين . بعد از گذشت اندكى فهميدند اين خيلى پرهزينه است ؛ اگر بخواهند ماندگار باشند و منافعشان را تاءمين بكنند، يك راه نزديكتر دارند و آن اين است كه الگوهاى فرهنگى و فكرى خودشان را كه شامل الگوهاى سياسى هم هست به اين كشورها تحميل و صادر كنند. وقتى آن كشورى كه شما مى خواهيد بر آن حكومت بكنيد، مثل شما فكر مى كند؛ آنچه را كه در نظر شما خوب است ، خوب مى داند؛ آنچه را كه در نظر شما بد است ، بد مى داند؛ ديگر حكومت كردن بر آن ، شلاق و شمشير نمى خواهد؛ همان كارى كه شما مى خواهيد، او خودش انجام مى دهد.
تحميل فرهنگى ، تهاجم فرهنگى ، تحميل الگوهاى گوناگون فرهنگى و سياسى از اين جا آغاز شده است . در هند، جرو اوّلين كارهايى كه كردند، زبان فارسى را كه زبان حكومتى بود حذف كردند؛ زبان اردو را هم تصعيف كردند؛ به جايش زبان انگليسى را آوردند؛ يعنى به جاى زبان فارسى را عوض كردند اين اژلين قدم بود و بعد بقيه ى الگوهاى خود را تحميل كردند. همان شكل دموكراسى مورد قبول خودشان ، و اين ادامه داشته ؛ اوّل دوران استعمار بود،، بعد دوران كشورهاى زير نفوذ بود؛ در همه ى اين دورانها كار اينها تحميل الگوها بوده است . هر جا توانسته اند مفاهيم مورد نظر خودشان را چه مفاهيم حقوقى ، چه مفاهيم فرهنگى ، فرهنگ عمومى به آن مردم منتقل كنند و بباورانند، آن جا كارشان آسان بوده ؛ راحت توانسته اند زندگى كنند. حالا جمهورى اسلامى در مقابل اين تحميل الگوهاى سياسى و الگوهاى حقوقى و الگوهاى فرهنگى ايستاده ؛ اين مساءله ى اصلى است . در واقع تهديد اصلى جمهورى اسلامى از اين ناحيه است ؛ از ناحيه ى اين ايستادگى است ؛ كه اين ايستادگى هم از اسلام است .(41)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)