عظمت كار او، به ارتباطش با خدا بر مى گردد
تاريخچه ى حوزه هاى علميه و سرگذشت شگفت انگيز علماى بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربه هاى بسيار زيادى در اين زمينه است كه تهذيب چه قدر اثر مى گذارد. نزديكترين تجربه يى است كه ما در اختيار داريم ، وجود همين شخصيت عظيمى است كه امروز دنيا را به خود متوجه كرده است .
امام (ره ) مدرّسى منزوى در قم بود. درسشان در مسجد سلماسى كه داخل يك كوچه نه در مركز حوزه قرار گرفته بود، ارايه مى شد. خانه ى ايشان هم در انتهاى همان كوچه واقع شده بود؛ يعنى براى رفت و آمد به مسجد محل درس كه روزى دوبار انجام مى گرفت ، حتى احتياج به ديدن خيابان نداشتند و طبيعتا هميشه مسير خانه به مسجد و مسجد به خانه را طى مى كردند. ايشان على الظاهر منزوى بودند؛ ولى در حقيقت مدرسى بزرگ و قطبى جذاب براى طلاب و فضلاى جوان و سرشار از خصلتها و صفات خوب به شمار مى آمدند.
اعتقاد من اين است كه اخلاص و صفاى باطن و رابطه ى معنوى و پيوند مستحكم بين قلب او و خداى مقلب القلوب ، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگونى كردن بنياد ارزشهاى مادى در سطح جهان شود.
براستى بينان ارزشهاى مادى در دنيا لرزيده است . رهبر كمونيست كشورى دور دست با قدرت مادى بالا و داراى پيشرفتهاى زياد مى گويد: خواهش مى كنم كتابى درباره ى اسلام بدهيد تا مطالعه كنم (!) قبل از پيروزى انقلاب ، شما نمى توانستيد بزور دست جوانى كه باد ماركسيسم به دماغش خورده بود، يك جلد كتاب اسلامى بدهيد و بگوييد اين كتاب را مطالعه كن ! ما با زحمت زياد و هزار كلام شيرين ، تعدادى جوان را گرد هم جمع مى كرديم ، تا چند كلمه از مبانى اسلام را به صورت شفاهى و يا كتبى به گوش و دل آنها برسانيم ؛ ولى باز هم نمى رسيد. در آن روزها همه ى ما حوزه هاى علميه ، علما و مدرسان و فضلا بوديم ، ولى عملا به نتيجه ى دلخواه نمى رسيديم . سرانجام به بركت قيام امام (ره )، ملت ايران و دنيا تكان خوردند و دگرگونى عظيمى در افكار و انديشه هاى مردم و جوانها به وجود آمد.
امروز نماينده ى مجلس يك كشور مادى كه هفتاد سال بر مبناى ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است ، به من بگويد: به بركت امام شما، در پارلمان كشورم سخنرانيها با ((بسم الله الرحمن الرحيم )) شروع مى شود. شخصيتهاى معروف فكرى دنيا نيزى نسبت به آنچه كه در مشت اين مرد بزرگ بود و بر دنيا عرضه مى كرد، احساس عطش مى كنند. بنابر اين ، با حركت آن رهبر عزيز، بنياد ارزشها و قرار دادها و مسلمات مادّى تكان خورد و دگرگون شد.
مساءله اين نيست كه ما چند شرابخانه را در مملكتمان بستيم و نگذاشتيم فلان منكر انجام بگيرد؛ اينها ظواهر كار و پديدارهاى قضيه است ؛ عمق كار خيلى از اينها بيشتر است . به بركت قيام اين مرد، دنيا و ايران تكان خورد. هر چند ما نقش ملت ايران را در انقلاب ، نقش اول و درجه ى يك مى دانيم ، اما چه كسى اين ملت را اين گونه هدايت كرد؟ چه كسى اين همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و اين همه استعداد را زنده كرد؟ آيا غير از آن روح بزرگ و آن انسان عظيم ، كس ديگرى بود؟
عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذيب نفس او بر مى گردد. امام (ره ) يك انسان مهذب بود. دشمنان داخلى و خارجى او نيز اين ويژگى را قبول داشتند و اعتراف مى كردند كه او آدم مؤ منى است . آن گروگان آمريكايى كه چهارصد و چهل و چهار روز در ايران اسير بوده و طبيعتا همه ى آن ماجراها را از چشم امام مى ديده است ، مصاحبه مى كند و مى گويد: من از كسانى نيستم كه از فوت امام خوشحال شوم . او ارزشهاى اخلاقى مخصوص خودش را داشت و هيچ كس در حد او نبود.(18)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)