دشمن حرف خود را از زبان آدمهاى غافل مى زند
امروز هم عينا همانطور است . جبهه دشمن غير از آن آدم غافلى است كه خودى هم هست ؛ منتها بيچاره دچار غفلت و اشتباه و فريب مى شود؛ بر اثر حادثه اى عقده و كينه يى پيدا مى كند و در مقابل نظام مى ايستد؛ در مقابل سخن حق مى ايستد؛ در مقابل امام و راه امام مى ايستد؛ اين ، آن دشمن اصلى نيست ؛ اين يك آدم فريب خورده است ؛ اين يك آدم قابل ترحم است ! دشمن اصلى آن كسى است كه پشت سر اين قرار مى گيرد؛ اما خودش را نشان نمى دهد؛ در داخل كشور، خودش را نشان نمى دهد؛ در خارج از كشور چرا؛ در جبهه جهانى ، در جبهه بين المللى ، به عنوان يك عضو وفادار سازمان جاسوسى سياى امريكا، يا موساد صهيونيستها چرا؛ كاملا چهره او آشكار است ؛ حرف هم مى زند، حقايق را هم مى گويد؛ انگيزه هايى را هم كه او براى مبارزه با اسلام و مسلمين دارد، بيان مى كند؛ اما آن دنباله او كه داخل كشور است ، خود را دم چك اقتدار حكومت قرار نمى دهد؛ مى داند كه اين حكومت ، حكومت مقتدرى است ، حكومتى است كه متكى به آرا مردم است ؛ متكى به محبت مردم است ؛ متكى به ايمان مردم است ؛ از اين حكومت مى ترسند و خودشان را جلو نمى دهند؛ حرفشان را با يك واسطه و يا دو سه واسطه از زبانهاى آدمهاى غافل مى زنند يك وقت مى بينيد طرف روحانى است ، اما غافل و فريب خورده است و بى خبر است ، يا يك دانشجو است . اما اسير احساسات شده و نينديشيده است و يا يك فرد معمولى و حتى انقلابى است اما زمان را نشناخته ، دشمن را نشناخته و يا احيانا دچار عقده و كينه اى شده است ؛ حرف از زبان اين فرد خارج مى شود؛ اما اين بيچاره حرف خودش نيست ؛ حرف دشمن است دشمن ما آن كسى است كه قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفى صدور هم اكبر دشمن ما آن كسى است كه براى اين انقلاب ، نه فقط دل نسوزانده است و بلكه حتى در مقابل اين انقلاب در برهه هايى از زمان شايد ايستاده است ؛ بعضيشان در مقابل انقلاب در زمان رژيم پهلوى ايستاده اند، بعضى شان بعد از آن كه نظام اسلامى سركار آمد، خرابكارى كردند؛ بعضيشان مدتى را ترساندند؛ كنار رفتند و خود را مخفى كردند؛ بعد كه حالا فرصتى برايشان پيش آمده ، از لاك خود بيرون خزيده اند! خيال مى كنند كه فرصتى هست . گفت :
اين مار است او كى مرده است از پى بى آلتى افسرده است اينها از پى بى آلتى افسرده بودند، بعد آفتابى به تنشان خورد، خيال مى كنند كه الان ميدانى است كه بتوانند نيش بزنند وارد ميدان مى شوند منتها باز هم مارگونه ! هدف اينها اين است كه وحدت ملى را تخريب كنند و اين اتحاد عمومى ملت را بگيرند. شما مى دانيد كه عوامل تجزيه در داخل اين ملت برگ منتفى و مفقود نيست ! در مواردى اختلاف زبان و اختلاف مناطق جغرافيايى هست ، اما ملت رشيد ايران از قبل از انقلاب و در جريان انقلاب تا امروز اين وحدت و يكپارچگى خود را بر همه عوامل تفرقه ترجيح داده است و على رغم ميل داشتن دشمن توانسته است اتحاد و يكپارچگى خود را در همه ميدانهاى حساس حفظ كند. بر اثر همين يكپارچگى ملت ما در جنگ پيروز شد. دولتهاى ما هر كارى كه توانستند بكنند و بحمدالله هر پيشرفتى كه در زمينه سازندگى تا امروز داشته اند، به خاطر همين يكپارچگى مردم بوده است ؛ دشمن نمى تواند اين را ببيند. براى دشمن ، آرزوست كه بتواند قشرها را در مقابل هم قرار بدهد، روحانى را از يك طرف ، دانشگاهى را از يك طرف ، بازارى را از يك طرف ، كارگر را از يك طرف ، كشاورز را از يك طرف ، قشرهاى جوان را از يك طرف ، قشرهاى ميانسال را از يك طرف ؛ هر كدام را با انگيزه و با شعارى سرگرم كند؛ به ديگران بدبين كند؛ اگر در جامعه نقاط ايمنى بخشى هم وجود دارد كه همه مردم به آنها اعتماد دارند و در اختلافات به آنها مراجعه مى كنند و آنها اختلافات را بر طرف مى كنند، اين نقاط را هم بمباران كند؛ دشمن اينها را مى خواهد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)