به نام خدا
عنوان کتاب:
خاطرات و حكايتها - جلد ششم
گردآورى و تدوين : موسسه فرهنگى قدر ولايت
به نام خدا
عنوان کتاب:
خاطرات و حكايتها - جلد ششم
گردآورى و تدوين : موسسه فرهنگى قدر ولايت
----- فهرست مطالب ------
مقدمه
من از خدا، سى مليون راى خواسته ام !
تنها چيزى كه به يادم ماند، همان حرف شما بود كه گفتيد توى دهن اينها بزنيد!
پيروزى بزرگ ، هم شكر دارد هم پرهيز از خطر
خصوصيات حضرت امام (رحمة الله عليه )
خردمندى و دانايى
ديندارى و ايمان روشن بينانه
شجاعت و جان نثارى
انس با قرآن
هميشه من تعجب مى كردم
بايد به دانشگاههاى اسلامى در آندلس برود
اين يك فريب سياسى است ، اگر چه زير نام انجمن اسلامى باشد
سوابق داغى نداشت ، تحت تاثير جو قرار گرفته بود.
طلبكارند كه چرا آنها را به بازى نمى گيريم
در مقابل امام چه كشورى قرار داشت و امام چگونه آنرا ساخت
وابسته و تابع سياسى
مصرف كننده و فقير
گرفتار انواع و اقسام آسيبهاى اخلاقى
داراى مرتجع ترين حكومتها
امام براى ساختن اين جامعه ، چه كرد؟
احياى روح خودباورى و استقلال در مردم
احياى روح دينى و تقويت ايمان در مردم
طلبه جوان و غريب ، در اين شهر مورد حمايت مردم قرار گرفت
خاندان علم نگذاشتند استعدادهاى اين منطقه شكوفا بشود
مجبور شدند جسد اصلى را بدهند
فرماندهى جوان 18 ساله !
تهديدهاى خارجى و داخلى
تاثير دو چهرگان در مسائل كشور
معناى جهانيگرى
هدف آمريكا از ارتباط با كشورها
خواب خوش ديديد، خير باشد!
منافقان امروز!
اينها به دشمن روحيه مى دهند!
نفى حكومت دينى ، هدف اصلى دشمنان
ضرورت آشنايى با تاريخ
مهمترين ضربه بر اسلام
اين جا، حادثه ى كربلا اتفاق خواهد افتاد
داستان غم انگيز: بعضى از مطبوعات پايگاه دشمنند!
درد دل و شكوه پدرانه
مواظب نفوذيها باشيد
گسست نسل كنونى از نسل گذشته و افتخاراتش !
جايى كه دشمن هرگز نخواهد توانست تصرف بكند
خدا نگذرد از سردمداران دو رژيم خبيث گذشته
در بلوچستان ، به فارسها ((گجر(( مى گفتند!
ايجاد محروميت به خاطر سوابق دشمن ستيزى مردم !
چشمشان را رويهم مى گذارند مى گويند انشاءالله گربه است
تخريب به اسم اصلاح !
دشمن ، سلسله جنبان اين حركتهاست
دشمن حرف خود را از زبان آدمهاى غافل مى زند
سعى مى كنند فضا را آشفته و نا آرام جلوه دهند!
تخريب باورها دومين هدف دشمن
كارشناسان اطلاعاتى ابله و سطحى نگرو ساده لوح بيگانگان
به دروازه خودى گل زدى
رويش هاى دوران غربت اسلام !
چنين چيزى در زندگى او سابقه نداشت
يادگارهاى ارزنده بوشهر
رئيس على دلوارى ، شهيدى در غربت
سوء استفاده ى از تاريخ
خصوصيات جنبش دانشجويى
آرمانگرايى
صدق و صفا و خلوص
آزادى از وابستگى هاى گوناگون
عدم وابستگى حركت به اشخاص
حساسيت نسبت به زشتيها و رفع آنها
همراهى منطق و بينش با احساسات
آقا زود از اين جا برويد
آفات جنبش دانشجويى
سوء استفاده عناصر و مجموعه هاى ناباب
دور شدن از آرمانها
سطحى شدن و تعمق و تفكر نكردن
به دام احزاب و گروهها افتادن
چرا به ملت اهانت مى كنيد؟
از صد سال قبل ، تهاجم فرهنگى عليه اسلام بود
ما بايد آرايش جديد دشمن را بشناسيم
تلاش براى حذف روحانيت از محيط سياسى و دانشجويى
هدف از تبليغات عليه روحانيت ، ضربه به دين بود
سه حادثه ، و يك چهره از استكبار و يك چهره از مبارزه مردم با استكبار
حادثه تبعيد امام در سال 1343 و احياء كاپيتولاسيون آمريكا
حادثه ى دوم سيزده آبان 1357
حادثه سوم تسخير لانه جاسوسى آمريكا
سه چهره از استكبار در سيزده آبان
چهره مردم در مبارزه با استكبار
ايستادگى ملتها و مسؤ ولان كشورها در برابر زورگوييهاى آمريكا
ريشه دينى ، عامل ايستادگى ملت در برابر استكبار
هدف آمريكا از ايجاد ارتباط با ايران
خوش رقصى براى صهيونيستها
درماندگى آمريكا در برابر ملت ايران
كسانى كه نه هويت ملى را مى فهمند و نه غيرت و عزت ملى دارند
نقشه امريكا براى ايران ، بازگشت به وضعتقبل از انقلاب
مهمترين وظيفه ، شناخت دشمن
صداى شما، صداى بسيار قوى و محكمى است .
دعاها و ماءثوره از اهل بيت ، يك خزانه ى عظيم
اينها كور خوانده اند، اين دو هيچ منافاتى با هم ندارند
در اروپا اولين مشعلداران علم ، افراد دينى اند
عالمان دينى ما در علوم مختلف تبحر داشتند
هم صنعتگر را از بين بردند و هم سلاحى را كه ساخته بود
نسل امروز، باورش نيست
مى خواهند گذشته علمى و تمدن ملتها را نفى كنند
گذشته ى علمى كشور را به ياد نسل جديد بياوريد
حربه ى ايجاد ناامنى عليه ملت ايران و انقلاب اسلامى
امنيت نظامى و انتظامى
حمله سنگين تبليغاتى دشمن براى پوشاندن حقايق واضح انقلاب
بسيج و انسانهاى مؤ من و پاكنهاد؛ امنيت را به مملكت بازگرداندند
انكار بسيج انكار بزرگترين ضرورت و مصلحت كشور است
امنيت اقتصادى
امنيت سياسى و امنيت فكرى
بلندگوى دشمن شدن قابل قبول نيست
مخالفت با بينات نظام اسلامى محكوم است
حكيمانه و خردمندانه و شجاعانه راه اسلام رادنبال كنيد
حركت به سمت تهذيب و تزكيه ى روحى و قلبى
درختهاى بى ريشه را مى كاشتند
چهره ى قم
قم و اهل قم وفادارانه حوزه علميه را در آغوش گرفتند.
يك حرف به دانشجويان : دشمن را خوب بشناسيد، مبادا از شناسايى دشمن غفلت كنيد
يك حرف به خط و خطوط سياسى : يك خط قرمز براى كار سياسى و درگيرى سياسى قائل بشويد
يك حرف به دشمن : خواب برگشتن آمريكا به اين مملكت ، يك خواب پريشان و غيرقابل تعبير است
يك حرف به اميدهاى انقلاب و اسلام : نيروهايتان را براى روزى كه كشور به آن نيازمند است حفظ كنيد
يك كلمه به ملت ايران : دشمن امنيت ملى را نشانه گرفته است ، بهوش باشيد
آخرين كلام به ولى عصر (ارواحنافداء)
او هم خائن است ، هم احمق
همان وقت استشمام كردم كه اينها دارند انحراف پيدا مى كنند
مردمى بى سرزمين ، سرزمينى بى مردم
بعد از انقلاب اسلامى در فلسطين دو اتفاق مهم رخ داد
در قضيه ى فلسطين ، مجرم درجه يك ، آمريكاست
مفاهيم مشتبهى در فضاى ذهنى مردم پرتاب مى شود
على (عليه السلام ) در مقررات خدايى ، مرد خشنى است
روزنامه آلمانى نوشت : ترور لاجوردى ، ترور نيست !!
اصلاحات انقلابى و اسلامى و ايمانى آرى ، اصلاحات آمريكايى نه
مقدمه
تاريخ سازانى كه سر در آخور شرق يا غرب دارند، همچنان دست اندر كار تحريف تاريخ هستند. آنان در صددند تا با حذف عناصر ارزشى بخصوص ارزشهاى دينى و معنوى ، تاريخ را طبق اغراض سياسى خود بنگارند، آنچنان كه افكار مادى غرب تاءييد شود.
((امروز هم چون هميشه تاريخ انقلابها، عده اى بنوشتن تاريخ پر افتخار انقلاب اسلامى مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند.))(1)
شبهه افكنى ، دروغ نويسى ، تغيير و تحريف ، حق را ناحق جلوه دادن و ناحق را لباس حق پوشاندن ، حلقه هاى نگارش تاريخ براساس اهداف حقيرانه از پيش تعيين شده است ، امروز بنيادهايى كه در غرب ، با هدايت دلارهاى آمريكايى ، دست اندركار نگارش دائرة المعارفها و تاريخ معاصر ايران مى باشند، كم نيستند. اگر چه در داخل نيز عده اى فريب خورده يا معاند، بهمان كار مشغولند و پياده نظام غرب در تهاجم فرهنگى گسترده اش به ارزشها و هويت دينى ملت ايرانند.
امروز آمريكا، با بازسازى طرح فروپاشى شوروى ، در صدد تحميل همان سرنوشت بر ملت ايران است . اگر چه آمريكا، همچون گذشته ، در ارزيابيهاى خود دچار اشتباهات متعدد و فاحش شده است ، لكن آنچه او را بر اين عمل اميدوار و گستاخ ساخته است ، وجود همين عناصر بى هويت و مرغوب كه لحظه اى بر سفره عيش و نوش و هوسرانى نشستن را بر عزت يك ملت و هويت مستقل او ترجيح مى دهند. در طرح آمريكايى ، گسست نسل جوان از گذشته واقعى خويش ، تزيين و پيراستن رژيم فاسد گذشته ، زير سوال بردن و حذف درخشندگى ايثار و مقاومت نسل انقلاب به ويژه در دفاع مقدس هشت ساله ، تحقير ارزشها و عناصر معنوى و ايمانى عزت آفرين ، شبهه افكنى نسبت به مقدسات و اصول اساسى انقلاب اسلامى ، حلقه هاى پيوسته تهاجمند كه پيش قراولان آن ؛ تاريخ نگاران ، روزنامه نويسان و توليد كنندگان كتاب و فيلم و ديگر ابزارهاى هنرى هستند. ذهنيت سازى براى نسل جوان و تغيير جريان فرهنگى جامعه ، هدف اين طرح است كه رهبر بيدار و الهى انقلاب اسلامى از آن به تهاجم فرهنگى ياد نمودند كه امروز حتى براى ناباوران نيز، اين مقوله روشن و شناخته شده است .
بيان لحظه هاى تاريخ اين ملت از زبان گويا و صادق و مردمى است كه تاريخ ((امين )) را پديد مى آورد و چنين تاريخى است كه طرح آمريكايى تهاجم را عقيم مى گذارد و نسل جديد را صاحب هويتى حقيقى و مستقل و تشخيص قوى و شناخت صحيح مى نمايد.
بازگويى و بازنويسى تاريخ صحيح نمى گذارد يك ملت در چنبره سلطه تبليغاتى استكبار جهانى گرفتار آيد و ناخودآگاه بدست عناصرى سست ايمان و بريده از متن ملت ، داراييهاى انسانى و فرهنگى و مادى خود را به سلطه گران تقديم نمايد.
آگاهى صحيح و اتصال نسل جوان با هويت انقلاب و درخشندگى هاى آن ، استكبار را چون جنگهاى هشت ساله دفاع مقدس ، زمينگير مى سازد و اجازه نمى دهد يك وجب از زيباييهاى فرهنگى و دينى او باشغال دشمن در آيد و فرهنگ منحط غربى بتواند در رفتار و منش فردى و فضاى جامعه اسلامى رسوخ نمايد.
در اين ميان مسئووليت دست اندكاران فرهنگى و سياسى چندان زياد است كه غفلت و تعلل از آن بى گمان ؛ و اگر چه ارتباط مستقيم رهبرى با مردم و جوانان ، نقش عناصرى حزبى و گروهى و رسانه اى كم رنگ نموده ليكن در دراز مدت از تاثير تلاشهاى دشمن و عناصر غير خودى نبايد غفلت نمود.
امروز مقام عظماى ولايت ، اين حكيم زمانه و ديدبان هشيار و بيدار، حسين گونه ، در صحنه بيدار باش امت اسلامى به ايفاى نقش و مسئوليت و تكليف خود مشغول است و شعاع رحمت الهى را بر فضاى دل و جان اين امت مى تاباند و وسوسه ها و شيطنت هاى دشمنان و عناصر غير خودى را نقش بر آب مى سازد، بر ماست كه اين نعمت بزرگ الهى را شكر گذار باشيم و با حمايت و پشتيبانى عملى خويش در حفظ اين نعمت ، كه بفرموده امام راحل عظيم الشان ، از ساير فريضه هاى الهى چون نماز و حج ، برتر است و با اهميت است بكوشيم . بيش از همه ، جوانان وظيفه دارند كه از زبان صادق و الهى ولى خويش حقايق را بشنوند و درك كنند و با تحليل صحيح و دقيق از زمان و مكان و دوست و دشمن و خودى و غير خودى ، و تاريخ پرفراز و نشيب گذشته و دست آوردهاى اصيل و ماندگار و درخشان دوران حاكميت دين در انقلاب اسلامى ، رهرو راه سعادت دنيا و آخرت گردند و به انگشت اشاره هاى شياطين كوچك و بزرگ بى اعتنايى نمايند كه صراط مستقيم يكى است و آن راه ولايت است . انتشار ششمين جلد از مجموعه خاطرات و حكايتهاى مقام معظم رهبرى را در سال امام على (عليه السلام ) گرامى داشته و به تمسك عملى به سيره و راه آن امام همام تاكيد مى نماييم ، باشد كه تشخيص صحيح تكليف و انجام به موقع آن ، رضايت و شفاعت امير حقيقت و عدالت ، على (عليه السلام ) و فرزند صالح او، آيت اله العظمى سيد على خامنه اى ، رهبر معظم انقلاب اسلامى ، را براى همه ما به ارمغان آورد. برترين سود و بهترين عاقبت اين است و لاغير.
موسسه فرهنگى قدر ولايت
من از خدا، سى مليون راى خواسته ام !
از ماههاى قبل ، بعضى از بزرگان و عزيزان و برجستگان كشور، مكرر به من مى گفتند كه اگر شما به شخص خاصى براى رياست جمهورى نظر داريد، آن را به ما بگوييد، تا اوضاع و احوال را همانطور كه مى خواهيد هموار كنيم و مردم را هدايت نماييم كه همان انجام بگيرد. من به آنها گفتم كه آنچه من از خدا خواسته ام ، سى ميليون راءى است . در طول اين چند ماه قبل از انتخابات ، هر چه اصرار شد، آقايان محترم مسؤ ولان برجسته ى كشور و ديگران ، غير از همين حرف ، چيزى از من نشنيدند. گفتم در اين انتخابات ، من آراى مردم را از خداى متعال خواسته ام ؛ آن براى ما و كشور مهم است . بالاخره هر كسى در راءس دولت و قوه ى مجريه قرار بگيرد، كارى مى كند، پيشرفتهايى دارد، مشكلاتى دارد. هيچ كس مطلق نيست ، هيچ كس كامل نيست ، تفاضلها هم خيلى زياد نيست . آنچه براى من مهم است ، اين قضيه است كه همه ى ملت احساس كنند كه در اين آزمايش شريكند. بحمدالله خداوند متعال اين دعا را مستجاب كرد، اين آرزو را برآورده نمود و اين هديه را به ملت ايران داد. ما اگر تا آخر عمرمان هم شكر كنيم ، كم است .
بعد از گذشت هجده ، نوزده سال از پيروزى انقلاب ، بعد از نه سال از رحلت امام بزرگوار - كه دشمن تصور مى كرد يك ماه هم اين نظام باقى نخواهد ماند - مردم در انتخابات رياست جمهورى شركت مى كنند و با حضور خود كه ياد آور روزهاى پرشور و هيجان اول پيروزى است ، چنين انتخابات شيرينى را سازماندهى مى كنند. اين ، نعمت بزرگى است كه بايد آن را شكرگزارى كرد.(2)
تنها چيزى كه به يادم ماند، همان حرف شما بود كه گفتيد توى دهن اينها بزنيد!
بد نيست همه اين چيزها را بدانند. دو سال قبل از اين در دوم خرداد و در انتخابات رياست جمهورى ، ملت ايران حماسه بزرگى درست كردند؛ سى ميليون نفر پاى صندوق ها آمدند، تا قبل از اين كه انتخابات بشود، راديوهاى بيگانه هرچه توانستند، عليه اين انتخابات حرف زدند؛ مرتب گفتند تقلب خواهد شد؛ مرتب گفتند چنين خواهد شد، مرتب گفتند چنان خواهد شد؛ براى آنكه مردم را دلسرد كنند؛ هدفشان اين بود. اگر شما به مجموعه ها و بولتنهايى كه اخبار راديوهاى بيگانه را در آن سه چهار ماه منتهى به انتخابات دوم خرداد پخش مى كردند، نگاه كنيد خيلى از حقايق روشن خواهد شد. به طورى حرف مى زدند كه مردم را دلسرد كنند تا پاى صندوقهاى راى نيايند؛ اما مردم به حرف دلسوزان خودشان گوش كردند و به وسط ميدان آمدند و با سى ميليون راى در انتخابات شركت كرده اند. واقعا حركت خيلى عظيمى بود و موفقيت بزرگى براى ملت و براى نظام جمهورى اسلامى ايران شد به مجرد اين كه انتخابات تمام شد و معلوم شد كه جمعيت زيادى آمده اند و رئيس جمهورى منتخب مشخص شد، راديوهاى بيگانه طورى لحنهايشان را برگرداندند كه انگارى دوم خرداد را آنها راه انداخته اند؛ انگارى كه دوم خرداد مال آنهاست ! تا حالا هم هنوز رها نكرده اند؛ تا الان هم تقريبا دو سال و نيم مى گذرد، همچنان همانطور دارند حركت مى كنند! تبليغات كردند و راجع به رئيس جمهورى محترممان حرف زدند و مطالبى گفتند. من اين خاطره را مى خواهم عرض كنم . در همان روزهاى اول ، دوم بعد از انتخابات بود كه جناب آقاى خاتمى - رئيس جمهور عزيزمان - از من وقت ملاقات خواستند و آمدند و با من ملاقات كردند. به ايشان گفتم كه من نمى دانم شما در اين چند روز كه گرفتار مسائل انتخابات بوده ايد، فرصت كرده ايد كه اين راديوها را گوش كنيد يا نه ؛ اما من گوش كرده ام . اين راديوها دارند اين طور وانمود مى كنند كه حركت دوم خرداد، حركتى بر ضد انقلاب ، بر ضد امام ، بر ضد اسلام بود! روشهاى تبليغات است ؛ دارند اين طور حركت مى كنند. من مايلم كه شما در همين اولين صحبتى كه خواهيد كرد، تو دهن اينها بزنيد و نشان دهيد كه نه ، قضيه اين طور نيست ؛ راه ، راه امام است ؛ راه ، انقلاب است . بعد از سه ، چهار روز ايشان يك مصاحبه اى مطبوعاتى داشتند. بعد كه ايشان با من مجددا ملاقات كردند، گفتند كه من در حال آن مصاحبه مطبوعاتى چيزهايى در ذهنم آماده كرده بودم كه بگويم ؛ اما همه اش از يادم رفت ؛ تنها چيز كه يادم بود، همان حرف شما بود كه بگويم ؛ تو دهن اينها بزنيد. ايشان در آن مصاحبه ، تو دهن آنها زد. تا امروز بحمدالله رئيس جمهور، رئيس مجلس ، رئيس قوه قضائيه ، مسؤ ولان كشور، موضع انقلاب را، موضع امام را، موضع اسلام را، پايبندى به ارزشهاى اسلامى را، هر روز تكرار مى كنند؛ اين مايه افتخار ما است ؛ اين خودش يكى از وسائل وحدت بخش است . يكى از چيزهايى كه مى تواند در سطح كشور دلها را به هم نزديك كند، همين است . اين است كه بنده مكرر عرض مى كنم كه دلها بايد با هم انس پيدا كند، وفاق پيدا بشود و جريانها به هم نزديك بشوند.(3)
پيروزى بزرگ ، هم شكر دارد هم پرهيز از خطر
اين كسانى كه در دنيا دم از حقوق مردم و دموكراسى و آزادى مى زنند و آن را به رخ اين و آن مى كشند و همه را متهم مى كنند و هر كسى كه با آنها همسو نباشد، به آنها انتقاد داشته باشد، به خود راءيى متهم مى كنند، مگر در انتخاباتشان چه قدر از مردم شركت مى كنند؟
من گفتم ، آمار مقايسه يى آوردند و انتخابات ما را با انتخابات دو دوره اى رياست جمهورى آمريكا و نيز با انتخابات انگليس و ديگر كشورهاى اروپايى مقايسه كردند؛ ديدم كه هيچكدام اين طورى نيست ؛ نه اين كه به اين اندازه نيست ، نزديك به اين هم نيست ؛ يعنى چهل و نه درصد، پنجاه درصد، پنجاه و چهار درصد، شصت درصد بودند. اينها كجا و هشتاد و هشت درصد يا هشت و نه درصد در كشور ما كجا؟ عده زيادى از كسانى كه مى توانستند در اين انتخابات شركت كنند، شركت كرده اند و راى دادند. همه هم به كورى چشم دشمنان به نظام راى دادند.
البته در تبليغات رسانه يى ، دشمنان سعى كردند كه شايد بتوانند همين پيروزى را هم طبق معمولشان - كه هر خيرى هم كه در ايران اسلامى باشد، از آن يك عيب درست كنند - اين را عيبى درست كنند و بگويند بله ، مردم اعتراض و انتقاد داشتند؛ كه بحمدالله در مصاحبه اى ديروز رئيس جمهور منتخب محترم ، جواب دندان شكنى به همه اينها داده شد. در عين حال ، اينها كه دست بردار نيستند؛ اما من براى مردم خودمان عرض مى كنم كه اين رسانه هاى جهانى را بشناسيد - اگر چه بحمدالله مى شناسيد - اين تحليل گران به اصطلاح سياسى دنيا را كه مى نشينند براى تمام مسائل دنيا تكليف معين مى كنند اظهار نظر و فتوا صادر مى كنند، بشناسيد و ببينند كه اينها چگونه اند.
گفتند كه اين انتخابات ، اعتراض است ! چه اعتراضى ! اكثريت بيست ميليونى مردم به چه كسانى راى دادند؟ شعارهاى رئيس جمهور منتخب مگر چيست ؟ شعارهاى رئيس جمهور منتخب ، نظم و قانون و رفع تبعيض و گسترش عدالت اجتماعى و بر طرف كردن اهداف اسلامى و انقلابى رفتن و پيروى كردن از وصاياى امام بزرگوار است . آيا اينها مخالفت با نظام اسلامى است ؟ اينها شعارهاى نظام اسلامى است . مردم اينها را دوست مى دارند. دشمن منتظر نشسته است كه ببيند در جمهورى اسلامى چه حادثه ى كوچكى ممكن است اتفاق بيافتد، تا بشود با صد من سريشم ، چيز بدى را به آن چسباند و براى مردم ما تلخ كرد و چهره ملت ايران را در دنيا مشوه نمود.
خدا را شكر مى كنم كه ربنا ما بنا من نعمته فمنك لا اله الا انت وحدك لا شريك لك تو جواب دشمنان ملت ايران را دادى . تو دلها را به سوى صندوقهاى راى و به سوى شركت در اين آزمايش بزرگ هدايت كردى . تو مردم را نسبت به اين نظام الهى ، اين قدر با محبت و وفادار قرار دادى . اينها از توست ؛ از ما نيست . ما مغرور نمى شويم و بحمدالله آزمايش بسيار خوب و شيرينى بود، همانطور كه عرض كرديم ، در اين آزمايش بازنده اى هم وجود ندارد؛ همه برنده اند. من اصرار دارم كه اين تعبيرات به كار نرود. متاءسفانه بعضى از مطبوعات هنوز نتوانسته اند تمرين كنند كه اين قدر خودت را تحت تاثير تغييرات غلط فرهنگى غربى قرار ندهند. شركت در ميدان انجام وظيفه ، بازنده يى ندارند؛ همه برنده اند.
من در همين جا به مردم گفتم هر كسى پاى صندوق راى برود و از روى احساس مسئوليت و طبق تشخيص خود راى را بيندازد، بايد احساس كند كه تكليف خود را انجام داده است . الان هم قضيه همين است . آقايان نامزدهاى مختلف كه در صحنه هاى انتخابات وارد شدند و نيز طرفداران آنها بايد خوشحال باشند. از خداوند متعال شاكر باشيم كه به شما توفيق داد، تا در اين صحنه وارد شويد، اين عرصه را براى حضور ملت عظيم الشان ايران هموار كنيد و آنان را در اين آزمايشى كه اين قدر شيرين آغاز گرديد و شيرين تمام شد، درگير نماييد. اين برايتان افتخار است و همه شما پيش خداى متعال ماءجوريد.
همه ى كسانى كه به نحوى در اين انتخابات شركت نمودند، دخالت كردند، تبليغات انجام دادند و از كسى كه مورد علاقه آنهاست و به نظرشان اصلح بوده است ، حمايت كردند، پيش خداوند متعال ماءجورند. همه ى ميليونها انسانى هم كه به پاى صندوقهاى راءى رفتند و از روى احساس مسئوليت راءى خود را نوشتند، در آن سهيم و شريكند. اين شرط اصلى قضيه است . انما يتقبل الله من المتقين . اين ، دستور قرآنى ماست .
همه كسانى كه از روى احساس مسئوليت راى نوشته اند و در صندوق انداختند چه آن آرائى كه آنها نوشتند و با اين رئيس جمهور منتخب محترمى كه بحمدالله امروز مشغول مقدمات انجام تكليف و وظيفه بزرگ خود است ، منطبق شد و چه منطبق نشد؛ فرقى نمى كند، همه در اين جهت يكسانند - بايد بدانند كه براى آنها حسنات الهى نوشته شد اين آموزش قرآنى ماست كه هر كس براى خدا كار كند، خداى متعال اجر او را ضايع نمى كند ولو يك مثقال ذره يى باشد. اين ، صحنه امتحانى بود كه مردم وارد شدند.
البته پيروزى بزرگ ، هم شكر دارد و هم پرهيز از خطر دارد. بعد از همه پيروزيها، يك احتمال خطر وجود دارد. ملت ايران كه در اين حادثه پيروز شده است ، بايد خدا را شكر كند. احتمال خطر چيست ؟ احتمال خطر اين است كه يك وقت خداى نكرده بعضى از افراد كوتاهيهايى در رفتارشان نشان بدهند، نسبت به ديگران بگو مگوهايى بين مردم انجام بگيرد. هم شما آقايان و خانمها محترمى كه نمايندگان مردميد و جز برگزيدگان ملت هستند، نگذاريد، و هم آحاد ملت نگذارند كه دشمن خوشحال بشود.
دشمن منتظر است كه بين شما بگو مگو باشد. دشمن منتظر است كه صفوف متحد شما به هم بخورد. دشمن منتظر است كه نمايش راى ميليونى را - كه نمايش اتحاد ملت ايران در دفاع مقدس از نظام اسلامى است - به يك دعوا و تنازع و تناقض و بگو مگو تبديل كند و اين شيرينى ها را از شما بگيرد؛ نگذاريد. اين جا، جاى هوشيارى شماست همه نامزدها متعلق به جمهورى اسلامى هستند، همه از نظام اسلامى دفاع كردند، همه براى نظام اسلامى و براى خطوط آن و آنچه كه جزو بينات انقلاب است ، شعار دادند. بنابراين ، حركت متحدى به نفع نظام اسلامى اتفاق افتاده است . بايد هوشيار بود؛ بخصوص شما نمايندگان مردم بايستى متوجه باشيد. هم در مجلس و هم در حوزه ى انتخابيه كه مى رويد، به خاطر موفقيت سى ميليونى ، به مردم تبريك بگوييد، اين ، بزرگترين مساءله است .(4)
خصوصيات حضرت امام (رحمة الله عليه )
غير از همه اين خصوصياتى كه در اين بزرگوار بود، سه خصوصيت ممتاز در او شكل بسيار پيچيده و درهم تنيده يى ، جذابيت و تاءثير عجيبى در اين مرد بزرگ به وجود آورده بود.
خردمندى و دانايى
خصوصيت اول ، عبارت از خردمندى و دانايى بود. او مردى دانا، خردمند، عاقل و عميق بود. در او، به معناى حقيقى كلمه ، جوهر دانايى وجود داشت ؛ ((هر كه در او جوهر دانايى است ، بر همه كارش توانايى است )). لذا در هر جايى كه از وجود او چيزى بروز كرد، نشانه اين دانايى و خرمندى در آن ديده مى شود. در ميدان دانشهاى تخصصى خود او - يعنى فلسفه ، فقه - عرفان ، اصول ، اخلاق - همه جا اين دانايى و عمق و اين گوهر درخشان خردمندى بروز كرد؛ حرف نو و سخن تازه به ميدان آورد و به تكرار سخن گذشتگان اكتفا نكرد.
ديندارى و ايمان روشن بينانه
خصوصيت دوم ، ديندارى و ايمان روشن بينانه بود. او متعبد بود؛ اما تعبدى دور از تحجر و توقف . او روشن بين تر و روشنفكر و نوآور در مباحث دينى بود؛ اما نوآورى دور از لاقيديهاى نوآوران . خيلى ها در زمينه مسائل دينى ، سخن نويى را به ميدان مى آورند؛ اما اين سخن نو نشانه لاقيدى و لااباليگرى آنها در وفادارى به متون اسلامى است ؛ سخن آنهاست نه سخن دين ، روشن بينى و نوآورى امام متكى به دين و مبانى دينى بود؛ لذا آنچه را كه در زمينه مسائل اعتقادى و اخلاقى و فقهى و دانشها ورود داشتند؛ در مقابل آن اظهار تسليم كردند و آن را به عنوان يك سخن با بنياد پذيرفتند؛ نه به عنوان سخنى كه متكى به مبانى و اصول نيست . بنابراين ، او متدين و متعبد، اما در عين حال روشن بين و آگاه و بكار گيرنده خرد، با آفاق عظيم در مسائل اعتقادى و علمى بود؛ ديندارى كه به ياد آورنده ديندارى هاى عصر نبوت يا جلوه هايى از عصر معصومين (عليهم السلام ) بود.
شجاعت و جان نثارى
خصوصيت سوم ، شجاعت و دليرى و جان نثارى او بود؛ آماده بود كه در آن جايى كه او حق مى گويد و دنيا باطل مى گويد، با آن دنيا مواجه بشود. اين كه در يكى از بيانيه هاى خود فرمود كه اگر استكبار جهانى دين ما را تهديد كند، ما هم دنياى او را تهديد مى كنيم ، راست مى گفت ؛ مى توانست در مقابل دنيايى بايستد هم چنان كه آن روزى كه اين فرياد را در سال 1341 در قم بلند كرد، اول كار كسى با او نبود. البته فورا بى فاصله گروه گروه مردم مومن و دلهاى پاك در همه جا به او گرويدند اما اولى كه وارد ميدان شد تنها وارد بشود؛ تنها بود و احساس تنهايى هم مى كرد ولى اين دليرى را داشت كه وارد ميدان بشود. انسان وارد ميدانى بشود كه آن طرف اين ميدان قدرتها و نيروهاى نظامى و نيروهاى امنيتى و داغ و درفش باشد، وجدان و دين و ملاحظه نباشد، پشتشان هم به سياسيتهاى جهانى و استكبارى گرم باشد وارد شدن در چنين ميدانى ، اولين شرطش اين است كه انسان از جان خود بگذرد؛ و او از جان خود گذشته بود و براى پذيرفتن همه خطرها حاضر بود؛ يعنى براى او جان و ديگر خصوصياتش اهميت نداشت ، بعضيها مى گويند ما از جانمان گذشتيم ؛ اما در مقام عمل كه نگاه مى كنيد، از يك احترام خشك و خالى نمى گذرند؛ چه طور از جان گذشته اند؟! از يك پول و از يك لذت و شهوت نمى گذرند؛ چه طور از جان گذشته اند؟! اما او راست مى گفت ؛ او حقيقتا جان را كف دست داشت و آماده بود و به ميدان آمد.
بسا باشد كه مردى آسمانى به جانى فتح فرازد لشكرى را نهد جان در يكى تير و رهاند ز ننگ تير روزى كشورى را با اين سه خصوصيت كه اين گونه در وجود او در هم تنيده بود، وارد ميدان شد البته نقاط مثبت امام يك فهرست طولانى دارد؛ اما چون اين سه خصوصيات به هم ارتباط دارند و تاثير بارز و هماهنگ با يكديگر دارند، لذا من اين سه خصوصيت را انتخاب كردم .(5)
انس با قرآن
در آن دوران طاغوت ، من در مشهد جلسات تفسير و درس قرآن داشتم ، به جوانانى كه مى آمدند، مى گفتم كه هر كدام از شماها يك نسخه قرآن در جيب بغلتان داشته باشيد، اگر در جايى منتظر كارى مى ايستيد و فراغتى پيدا مى كنيد - يك دقيقه ، دو دقيقه ، پنج دقيقه ، نيم ساعت - قرآن را باز كنيد و به تلاوت آن مشغول شويد، تا با اين كتاب انس پيدا كنيد، تعدادى كه اين طور عمل كرده بودند، هر چند بسيار اندك بودند، ليكن احساس مى كردم كه اينها با اين كه غالبا هم عربى نمى دانستند، اما از لحاظ فهم معارف ، از ديگران برجسته تر بودند و به طور ممتازى با آنها تفاوت داشتند.
انس با قرآن ، معرفت عمومى يك كشور را بالا مى برد، قرآن همه چيز ماست نور است . اين جوانان ما از وقتى كه با قرآن مانوس شدند، وضعيت خيلى فرق كرد، ما در طول هشت سال دفاع مقدس ، زير آتش توپ و تفنگ ، جوانانى را از دست داده ايم كه به مجردى كه بر زمين مى نشستند و اندك فراغتى پيدا مى كردند، قرانشان را باز مى كردند و مشغول تلاوت قرآن مى شدند. يا مثلا اگر در اتوبوس و يا كاميون نشسته بودند و داشتند مى رفتند، قراغنشان را در مى آورند و بنا مى كردند به خواندن آن . اين است كه ما مى گوييم قرآن همه چيز ما بوده است . الان هم به بركت قرآن كشور رو به پيشرفت است .(6)
هميشه من تعجب مى كردم
ما در مشهد يك انجمن ادبى داشتيم كه در منزل مرحوم نگارنده (7) تشكيل مى شد. عبدالعلى نگارنده ، سرگرد بازنشسته و پير مرد خيلى نازنينى بود. چيزى كه به او نمى آمد، اين بود كه يك روز سرگرد بوده باشد! مرد بسيار لطيفى بود. خانه ى او مركز انجمن ادبى فردوسى بود، كه من هم هر وقت از قم به مشهد مى آمدم ، حتما در آن شركت مى كردم . يكى از كارهايى كه آن جا انجام مى گرفت ، اين بود كه وقتى كسى غزلى يا قصيده اى مى خواند، آن را ويراستارى طولى مى كردند؛ يعنى مى گفتند كه جاى اين بيت اين جا نيست ؛ جايش قبل از اين بيت قبلى است . اين نكته مهمى است .(8)
بايد به دانشگاههاى اسلامى در آندلس برود
از رحلت پيامبر هنوز دو قرن نگذشته بود كه پرچم علم در دنياى اسلام با مركزيت منطقه ى عربى برافراشته شد. علم متعلق به آنها نبود؛ آنها از علم خبرى نداشتند. منطقه ى عربى كجا، علم كجا؛ اما علم را جذب كردند؛ چون پيامبر فرموده بود اطلبوا العلم و لو بالصين . ... در قرنهاى چهارم و پنجم ، حكومت اسلامى در جنوب اروپا - يعنى در اسپانياى امروزى - تشكيل شد. برترين دانشگاهها در اروپاى آن روز، در آندلس بود، در كتاب ((تاريخ علوم ))، ((پيرروسو)) مى گويد: تاجرى مى خواست پسر خودش را در دانشگاهى بگذارد تا تحصيل كند؛ با استادى مشورت كرد، استاد گفت اگر مى خواهى پسر تو چهار عمل اصلى را خوب ياد بگيرد همه اين دانشگاههايى كه در فرانسه و در منطقه ميانى اروپاست ، جوابش را مى دهند؛ اما اگر مى خواهى بالاتر از چهار فصل اصلى چيزى ياد بگيرد، بايد به دنشگاههاى اسلامى در آندلس بروى .(9)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)