چرا جنگ را به وجود آوردند؟
سؤ ال دوم : چرا جنگ را به وجود آورند؟ اين هم امر روشنى است : جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامى را از بين ببرند، يا وادار به تسليم كنند؛ براى آنها فرقى نمى كرد. مى خواستند يا جمهورى اسلامى به خاطر اشغال و گرفتاريهاى جنگ ساقط بشود، يا اگر ساقط نمى شود، همان طورى كه بيشتر كشورهايى كه به اين مصيبتها دچار مى شوند و بالاخره رو به يك قدرتمند مى كنند و پيش او دست دراز مى كنند، شايد ملت ايران و امام عظيم الشاءن اين ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسليم بشوند، دست دراز كنند و بگويند خيلى خوب ، ما تسليم هستيم ؛ نگذاريد ديگر عراق اين قدر ما را بكوبد. بدون ترديد هدفشان اين بود، اما اين آرزو هم به دلشان ماند.
اگر ايران در مقابل امريكا تسليم مى شد، جنگ زود تمام مى شد. البته مصيبت سلطه ى امريكا صد برابر از مصيبت جنگ سخت تر است . مصيبت تسلط بيگانه ، از مصيبت هر گونه جنگى با هر خسارتى ، براى يك ملت سنگينتر و سخت تر است . امروز ببينيد با رژيم عراق چگونه برخود مى كنند. همين كه مسلط شدند، همين كه مسلط شدند. همين كه در مقابلشان تسليم انجام گرفت ، استكبار ديگر هيچ حدى نمى شناسد. از ايستادگى مردم است كه اينها حساب مى برند و مجبورند حريم بگيرند. هر ملتى كه كوچكترين نشانه ى تسليمى از خود در مقابل استكبار نشان داد. باخت ؛ باختى بسيار سنگين . هدفشان اين بود كه جمهورى اسلامى را وادار به تسليم كنند؛ ولى نتوانستند.
بعد از هشت سال جنگ ، لازم نيست ما قسم و آيه بخوريم كه در جنگ پيروز شده ايم . پيروزى در جنگ مگر چيست ؟ اگر دشمنى با آن حجم قدرت و با آن عظمت مادى به يك ملت حمله كند، هشت سال هم عليه او مبارزه كند، اما بعد از هشت سال همه چيز مثل روز اول باشد؛ نه يك قدم از سرزمين اين ملت دست ديگرى باشد، نه اين ملت كوچكترين تحميلى را از دشمن قبول كرده باد، آيا اين پيروزى اين ملت نيست ؟ ملت ما با جوانانش با رزمندگانش ، با ارتش و سپاه و بسيج مردميش ، با عشاير دلاورش با مردم كوچه كه و بازارش ، با خانواده هاى ايثارگرش ، با زنان و مردان آگاه و هوشيارش ، با شجاعت و ايمان و توكل بى نظير رهبر عظيم الشاءنش ، توانست در مقابل امريكا و اروپا و شوروى آن روز و امپراتورى شرق و غرب بايستد و بعد از هشت سال همه ى آنها را وادار بكند كه به پيروزى ملت ايران و به شكست خودشان اعتراف كنند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)