چطور توى دهن آمريكا مى زنيم ؟!
مشكل كار اينجاست كه پرداختن به نيازهاى بشر، پرداختن به آن چيزهايى كه وجود انسان از اعماق مى طلبد، كار يك لحظه و دو لحظه نيست ، كار هر وقت كه انسان بخواهد نيست ، تازه كار هر كسى نيست ، مگر مى توانند به معنويت خواهى مردم جواب بدهند، حال اگر توانستند، فبها، البته طول مى كشد، خراب كردن ، آسانتر از ساختنت است ، صد سال خراب كردند، اگر بخواهند بسازند اقلا بايد صدها سال تلاش كنند و من باور نمى كنم . اما اگر نتوانستند درست كنند آن وقت پاسخهاى خشن طبيعت انسانى به سراغشان مى آيد. امروز يك نمونه اش را در اخبار شنيديد. نزديك به دو ميليون سياه امريكايى ، امروز در خيابانهاى واشنگتن حضور پيدا كردند، مشت هايشان را گره كردند، امروز وقتى تظاهرات سياهان امريكا تمام شد، سخنران اين تظاهرات كه يك سياه مسلمان معروف است ، سوره حمد را بلند خواند و همه جمعيت با او تكرار كردند و براى مردم ترجمه كرد. اين جورهاست . حركت طبيعت انسانى است . تو در نماز عشق چه گفتى كه سالهاست بالاى دار رفتى و آن شحنه هاى پير از مرده ات هنوز پرهيز مى كنند. (76) اينجاست كه نام و سخن و فرياد امام بزرگوار ما، معنا پيدا مى كند، معناى خيلى از حرفها را اول نمى شود فهميد، ما توى دهن امريكا خواهيم زد چه جورى خواهيد زد؟ خيلى آسان است . آدمهايى كه نه به خودشان و نه به معنويت و نه به خدا باور دارند و نه به معجزه اراده انسان باور دارند و نه طبيعت ملتها را مى شناسند، نه تاريخ را مى شناسند، نظام بشرى يك حقيقت است ، يك تاريخ است ، يك جريان است يك حقيقت زنده است ، كيست كه آنكه اين حقايق را بفهمد، آنهايى كه نمى شناسند؟ وقتى كه امام ، آن حكيم ، من براى امام هيچ تعبيرى بهتر از اين را پيدا نكردم ، حكيم ، حكماى اسلامى ، حكمت را معنا كردند، يعنى وقتى نگاه مى كند حقايقى را كه چشم عادى نمى بيند، او مى بيند. آدمى كه دويدن را، راندن و اسب سوارى و ماشين سوارى را تجربه نكرده ، مى نشيند و يك حركت نسنجيده يى مى كند، خيال مى كند كه دارد شجاعت مى كند؛ شما كه بلديد مى دانيد كه او لحظه يى ديگر سرنگون است . هر چه هم كه مى گويى نمى فهمد. اين حكمت است . حكمت در ابعاد وسيع آن است كه او مى گويد كه توى دهن امريكا مى زنيم . يك عده گفتند: آقا شما چطور مى زنيد، پوزخند هم زدند، آقا نشسته در اينجا، چهار تا بچه حزب اللهى هم دورش هستند و با كلاشينكف مى خواهند بروند با موشكهاى قاره پيما و بمب اتمى مبارزه كنند. خيال مى كند ما توى دهن آمريكا مى زنيم با كلاشينكف به طرف موشك قاره پيما مى گيريم ، خوب نمى فهمد ديگر، چه كارش كنم .
امروز نخستين تو دهنى به امريكا خورد. اين تودهنى اسلام بود. الله اكبر، الله اكبر، شما خيلى هايتان يادتان نيست ، شب اول محرم در تهران فرياد فرياد الله اكبر پشت دربار و رژيم فاسد و نخست وزير دولتش و سفارت امريكا و بقيه را لرزاند. بنده در مشهد بودم . يكى از برادران از تهران به ما تلفن كرد، گفت : صداى الله اكبر بلند شد، منتظر بوديم بعد گوشى را برد طرف پنجره اتاق ، من مشهد بودم و فرياد الله اكبر تهرانيها را شنيدم ، با خودم گفتم كه كار تمام شد. خيلى ها از الله اكبر نمى ترسيدند. دو نفر به الله اكبر اهميت مى دادند. يكى آنكه الله اكبر را مى شناخت و يكى آنكه فساد خودش را مى شناخت . آن كسى كه خودش را فاسد و پوچ و پوشالى است و رگ و ريشه يى در خاك ندارد. تا تبر الله اكبر بلند مى شود بنا مى كند به خود لرزيدن . آن روز آنجا صدداى الله اكبر بلند شد و حالا هم امروز صداى الله اكبر در فضاى امريكا. كى ، به قول آنها تروريستهاى امريكايى رفتند، حزب اللهى ها و بسيجيهاى ما رفتند، نه ، شهروندان امريكايى . اگر آن نظامى كه زمام حكومت آنچنان مردمى را در دست دارد نفهميد كه در مقابل اين واقعيت دشوار بى ايمانى چه كار بايد بكند، سزايى كه طبيعت كنار او خواهد گذاشت همين است و شايد خيلى از شما ندانيد كه فروريزى رژيم ماركسيستى در بلوك شرق ، يعنى در تقريبا نصف دنيا، سرآغازش از يك حركت معنوى از لهستان شروع شد. پليس دولت كمونيست لهستان نمى گذاشت كه مردم به كليساها بروند. جنبش همبستگى كه آن روز يك نهضت زيرزمينى بود در سالهاى 57 و 58 ما، همان اوقات انقلاب و دولت مجبور شد جنبش همبستگى را بشناسد. آنها مى خواستند بروند كليسا و نگذاشتند البته آن روز تفسيرها اين بود كه پيروزى انقلاب اسلامى در ايران ، حركت مذهبى در لهستان را تقويت كرد و ازاينجا شروع شد. اول در لهستان و بعد در بعضى كشورهاى اروپاى شرقى و بعد در مهد دولت سوسياليستى ، به قول خودشان اتحاد جماهير شوروى و شد آنچه كه شد و ديديم . (77)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)