سخن معروف گلادستون
من در كتاب مسلمانان در نهضت آزادى هندوستان اين نكته را ياد آور شده ام كه يكى از نايب السلطنه هاى هند قبل از استقلال اين كشور در سال 1947 گفته بود كه اوايلى كه انگليسيها وارد هند شده بودند - يعنى بعد از دوران كمپانى هند شرقى - و مى خواستند حكومت هند را به دست بگيرند، گفته بودند كه مساءله ى ما در هند، مسلمانها هستند و بزرگترين هدف ما بايستى قلع و قمع و سركوب آنها باشد. سخن معرفت گلادستون را هم كه حتما شنيده ايد كه گفته بود: اين قرآن را بايد برداشت . استعمارگران ، از قديم نسبت به اسلام همين احساس را مى كردند كه آن هم ناشى از چيزهايى بود كه از اسلام ديده بودند.
مدتى از قضيه ى تنباكو و قضاياى مختلفى كه در همان هند و افغانستان و ايران و مصر و ساير كشورها اتفاق افتاده بود، گذشته بود و استكبار و استعمار جهانى ، از قدرت اسلام غافل شده بودند و ديگر آن حساسيت را نسبت به اسلام خيلى نشان نمى دادند. علتش هم اين بود كه از اين طرف ، اسلام چيزى از خودش نشان نداده بود و آنها قدرى دچار غفلت شده بودند. چند دهه يى كه گذشت ، انقلاب ما پيروز شد و تمام معلومات و معارف استعمارى آنها - كه در طول سالهاى متمادى اندوخته بودند - به هم ريخت و ناگهان احساس كردند كه همان اسلام قديمى - كه از او مى ترسيدند - با قدرت فراوان به ميدان آمده است . (21)
![]()
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)