چرا اين مرگ بر آمريكا را مردم ول نمى كنند
مبارزه با امريكا در نهضت عظيم اسلامى ما يكى از خطوط اصلى و لا ينفك اين نهضت از آغاز تا تسخير لانه جاسوسى كه اوج اين مبارزه به حساب مى آمد بود و تا امروز هم هست . در سال 42 امام اعلان كردند رئيس جمهور امريكا منفورترين مردم در نزد ملت ايران است ، يعنى امام آن روز با يك حركت سياسى - تبليغاتى عظيمى را بر ضد سياست آمريكا در ايران انجام دادند و همچنان كه شما مى دانيد، زمامداران جهانى خيلى مايلند در ميان ملت ها وجهه داشته باشند و اين را يك زمينه مناسب براى پيشرفت سياست هاى خودشان مى دانند، لذا آخرين چيزى كه در يك مملكت از دست مى دهند همان وجهه سياسى است ، يعنى آنها سعى شان بر اين است كه اگر منافع اقتصادى شان راهم از دست مى دهند لااقل آبرويشان را از دست ندهند و امام از آن روز اين مبارزه صريح علنى با حيثيت امريكا را در ايران و در ميان مردم شروع كردند ددر طول اين مدت ما هميشه احساس مى كرديم طرف مبارزه ما شاه و آمريكا هستند؛ يعنى واقعا شاه را از آمريكا جدا نمى دانستيم ، لذا هر حركتى عليه رژيم انجام مى داديم احساس مى كرديم داريم بر ضد آمريكا انجام مى دهيم و چنين تصورى در انقلاب جا افتاده و قطعى و بود تا اينكه انقلاب پيروز شد و بعد از پيروزى انقلاب هم طبعا اين روند وجود داشت ، لذا با هر گرايش و انگيزه اى كه اندكى جانبدارى آمريكا در آن تصور مى شد، بشدت مخالف مى كرديم .
به خاطر دارم در جلسات هياءت دولت يك روز رئيس هياءت دولت موقت (21) با عصبانيت به اين مضمون و با ناراحتى و تعجب گفت : چرا اين مرگ بر آمريكا را مردم ول نمى كنند ما كه ناراحتى و تعجب ايشان بشدت متعجب و ناراحت شديم ، به ايشان گفتيم اين چه حرفى است كه مى گويى ؟ مگر مى شود شعار مرگ بر امريكاى مردم را كه يك شعار طبيعى است و هيچ كس در ذهن مردم نگذاشته ، بلكه فرهنگ مبارزه و انقلاب اين را به آنها ياد داده از ذهن مردم بگيريم و مگر چنين كارى جايز است ؟
اگر به خاطر داشته باشيد، در ماه هاى اول پيروزى انقلاب يكى از سناتورهاى امريكايى در مجلس سناى آمريكا يك چيزى بر ضد ايران اظهار كرده بود كه در اين جا تظاهرات عظيمى در همين ميدان 7 تير فعلى برپا شد كه آقاى هاشمى آن جا سخنرانى كرد و فرداى آن روز هم به آقاى هاشمى سوء قصد كردند، يعنى آن قدر حساس بودند
روى اين قضيه كه بلافاصله بعد از سخنرانى خوبى هم بود به ايشان سوء قصد كردند و در اسنادى كه بعدا به وسيله دانشجويان مسلمان پيرو خط امام از لانه جاسوسى بيرون آمد مشخص شد كه سفير امريكا و نمايندگان سفارت امريكا از آن روز و بعد از آن تظاهرات منتظر حمله به سفارت بودند و در آن روز نگران بودند كه ممكن است به سفارت حمله شود تا اين كه در 13 آبان سال 58 حركت تسخير لانه جاسوسى به وسيله دانشجويان پيرو خط امام انجام گرفت و مورد تاءييد امام و عموم ملت و نمايندگان مجلس خبرگان و همه كسانى كه در اين ميدان حضور داشتند قرار گرفت . و اين اوج مبارزات ايرانى و اسلامى بر ضد امريكا بود.
امريكايى ها بعد از انقلاب اميدوار بودند كه شايد بتوانند به يك كيفيتى ، دست كم بخشى از منافع از دست رفته قبلى خودشان را در ايران تجديد كنند و اين اميد براى آنها بيجا هم نبود، چون در دولت موقت ، آن روز عناصرى بودند كه آشكارا از منافع امريكا در ايران دفاع مى كردند و بعضى هم بودند كه شايد خيلى آشكار دفاع نيم كردند، اما آنچه كه قطعيت دارد اين است كه دولت موقت هيچ گونه حساسيت منفى در مقابل امريكايى ها نداشت و از اين كه امريكايى ها باز هم بساطشان را در ايران پهن كنند نگران نبود و فقط مى گفت ما آن نوع روابطى را كه با شاه داشتند قبول نمى كنيم و اين طبيعى بود كه وقتى امريكايى ها مى خواهند وارد شوند نمى گويند ما نوع روابط شاه را با شما خواهيم داشت و دولت موقت هم ، حتى نگران نبود كه اين روابط ممكن است يك روزى منتهى به آن گونه روابط شود و در اثر سهل انگارى ها و ساده انديشى ها باز مملكت بعد از يك چنين انقلاب و فداكارى هايى مجددا به دام استكبار اخراج شده از ايران بيفتند. (22)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)