rozايشان گفتند كه من نوشته ام ! roz
26594540094155430265
جمهورى اسلامى حج را شناخت . اين ، بصيرت امام بود. امام درست در سربندهاى اساسى انگشت گذاشته بود. در اسلام خيلى واجب وجود دارد، روزه هم يك واجب اساسى است ؛ اما امام روى نماز جمعه و روى حج - يعنى آن بخشهاى حساس و سربندهاى مهم - خيلى تكيه كرد و دايم از سال اول نسبت به حج حرف داشت و پيام مى داد. البته من يادم است كه ايشان از قبل هم - يعنى سال 41 به حجاج پيام مى دادند. بعد از آن مبارزات اوليه ى مربوط به انجمنهاى ايالتى و ولايتى ، و بعد از آن كه دولت انجمنها را قبول كرد، فاصله يى شد، در اين فاصله كه بين زمستان تا فروردين بود، حادثه ى مدرسه ى فيضيه واقع شد، كه فاصله ى تلخى بود؛ تحرك بود و تلاش بود و خطر، و ما نمى دانستيم كه چه كار مى خواهد بشود. من يادم است كه يك شب به همراه مرحوم آقاى شيخ على حيدرى نهاوندى - از شهداى حزب جمهورى اسلامى - و دو نفر ديگر خدمت امام رفتيم ، تا پيشنهادهايى كه راجع حج به ذهنمان مى رسيد، با ايشان در ميان بگذاريم . يكى از پيشنهادهاى ما اين بود كه به مناسبت موسم حج ، خوب است پيامى از جانب ايشان صادر شود؛ اما ايشان گفتند كه من نوشته ام ! معلوم شد كه ايشان براى حج اعلاميه نوشته اند و فرستاده اند. يعنى در سال 41 كه هنوز اول مبارزات بود و هيچ خبرى نبود، ايشان آن مواقع اساسى دين را شناخته بودند و به آن اهميت مى دادند.(14)