آن امام همام گاه به بيان افراد نمونه و برتر و همين طور
افراد بدتر غير مستقيم انتظار خويش را از شيعيان ابراز مىدارد كه جزء بهترينها
باشيد، و آنان را اينگونه معرّفى مىنمايد:
«اورع النّاس من وقف عند الشّبهة، اعبد النّاس من اقام على الفرائض،
ازهد النّاس من ترك الحرام، اشدّ النّاس اجتهاداً من ترك الذّنوب(19)؛
پارساترين مردم كسى است كه در شبهات توقف كند، عابدترين مردم كسى است
كه واجبات را بهجا آورد، زاهدترين مردم كسى است كه از حرام دورى كند و كوشاترين مردم كسى است كه گناهان را ترك كند.»
در مقابل بدترينها را نيز
معرّفى مىكند تاشيعيان آگاهانه يا ناآگاهانه جزء آن افراد قرار نگيرند، در حديثى آن حضرت فرمودند:
«بِئسَ العَبدُ، عَبدٌ يَكون ذا وجهين وذالِسانين يَطرى اَخاهُ شاهِداً وَ يأكُلُهُ غائِباً، اِن اُعطِىَ حَسَدَهُ وَ اِن ابتَلى خانَهُ(20)؛
بدترين بندگان بندهاى است كه داراى دو چهره و دو زبان باشد، در حضور برادرش او را مىستايد و پشت سر، او را
مىخورد(و غيبتش را گويد). اگر به او چيزى عطا شود، حسد مىورزد و اگر گرفتار گردد، به او خيانت مىكند.»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)