ويژه نامه گراميداشت سالروز پيروزي انقلاب اسلامي
ويژه نامه گراميداشت سالروز پيروزي انقلاب اسلامي
هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمهٔ امید
به جوش آمدست خون درون رگ گیاه
بهار خجسته فال
خرامان رسد زراه
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
بهاران خجسته باد
بهاران خجسته باد
------
بررسي واقعيتهاي تاريخي درسير پيروزي انقلاب اسلامي ايران
امروز ، بيش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران میگذرد؛ انقلابی كه پژواك آن، تاریخ ساز انقلاب های گوناگون در سرزمینهای دیگر است؛
انقلابی كه مدعیان وراثت سدهها شاهنشاهی را از اوج تبختر به زیر آورده، تا بار دیگر، ملتی تاریخ نگار واقعیتهای عریان ثمربخش اتحاد و مقاومت در برابر نهادهای فاسد آسیبرسان باشد و از یك زاویه میتوان گفت كه انقلاب، فرآیند طبیعی ساختارهای خودكامه است.
پس به تاریخ دست مییازیم تا از راه بررسی سیر واقعیتهای آمده در اسناد، به حقیقت برسیم و انقلابی را درك كنیم كه به گفتهی جیمی كارتر، رییس جمهور وقت آمریكا، نه فقط سازمان جاسوسی آمریكا بلكه هیچ سازمان اطلاعاتی دیگر جهان نیز قادر به پیشبینی رویدادهای آن نبود.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران به سالهای پیش برمیگردد؛ به آن زمان كه شاه میخواست هرچه بیشتر مبانی خودكامگی و سلطهاش را تحكیم بخشد كه با مقاومت مراجع عظام و حضرت امام خمینی و مردم مواجه گردید.
این مواجهه، با لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم 6 بهمن 1341 آغاز شد و سپس به قیام 15 خرداد 1342 منجر گردید. اگر قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد 1342 را تبلوری از پویایی نهاد فطری و هدفدار انسان مسلمان علیه خودكامگی و انقیاد بدانیم، از تابستان 1356 این پویش، رهگشای عمل صالح، در تداوم پیگیر انقلاب میشود.
خیزش مردم ایران در واقع پاسخ به تباهیهای بود كه طی سالها، انسان ایرانی را در رنج فرو برده بود؛ دیوانسالاری ، فساد ، اختناق ، شكنجه ، امحای اقتصاد ملی و انهدام اصول دینی، اعتقادی و اخلاقی كه آن را « انقلاب سفید» میدانستند و با وابستگی روز افزون به آمریكا همراه بود.
به نوشتهی سولیوان ، آخرین سفیر آمریكا در ایران، اعمال شكنجه و سیاست پلیسی در زمانی صورت میگرفت كه شاه با اجرای برنامههای اصلاحی خود معروف به «انقلاب سفید» میخواست كشور را به سوی «دروازههای تمدن بزرگ» هدایت كند.
انقلاب اسلامی ایران نیز در مواجهه با خودكامگی پهلوی دوم در قالب انقلاب سفید و اصلاحات دیكته شده به وقوع پیوست كه یكی از زلالترین ونابترین پدیدههای اجتماعی و تاریخی است.
این پیروزی با جانفشانیهای مردم مسلمان و پیشاهنگی روحانیت متعهد و شركت همهی اقشار مردم با رهبری مدیری مدبر، همچون امام خمینی(ره) در روزگار ما، از قلب صخرهی سنگ تاریخ بیرون جهیده است.
حفظ ارزشها و اصالتهای ناب این انقلاب بزرگ در دراز مدت ، مرهون عوامل زیادی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
در زمینهی فرهنگی، یكی از عوامل اساسی و ارزشمند نگهداری آن، از عوامل تهدیدكنندهی محیطی در بستر زمان و مكان، «مطالعه و نگارش تاریخ این انقلاب» شكوهمند است؛ چرا كه شناسنامهی اصیل و مدون این انقلاب برای نسلهای آینده و برای كسانی كه انقلاب را ندیدهاند، تنها از رهگذر تدوین تاریخ كامل، درست و همهجانبهی آن، قابل ارائه میباشد. تاریخ انقلاب بایستی در قالبهای گوناگون نوشته شده و در اختیار همگان قرار داده شود؛
آثاری همچون خاطرات مبارزان، اسناد نهضت و قیام و سرانجام روزشمار انقلاب اسلامی كه به ثبت وقایع روزانه میپردازد.
انقلاب اسلامي ايران ٬ بزرگترين و شکوهمند ترين انقلاب قرن بيستم
انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر آموزه های شیعی است، درسال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹م) به پیروزی رسید.
اگر چه شیعه در طول حیات خویش در دوران های مختلف در قالب مفاهیمی همچون تقیه موجودیتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهیمی همچون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم ستیزی و دفاع از مبانی و اصول اسلام دایره تقیه را محدود ساخته و شیعه را به اقدام عملی ملزم می سازد. بنابراین نارضایتی و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه که در کنار حس پرخاشگری و ظلم ستیزی قرار گیرد، منجر به وقوع تحولی در راستای نفی وضع موجود و جایگزینی وضعیت مطلوب خواهد شد. در این میان آنچه محرک اصلی خواهد بود مکتبی است که این اندیشه بر اساس آن شکل گرفته است.
برای وقوع چنین تحولی در کنار شاخصه های فوق، وجود رهبری آگاه و عالم که نمونه ای از انسان ایده آل اسلام باشد ضروری می نماید؛ چراکه در هر مرحله از این حرکت تحول آفرین امکان انحراف از مسیر حقیقت و موج سواری شخصیت های فرصت طلب دور از ذهن نمی باشد و تاریخ گواه این مطلب است که حرکت های آزادی بخش شیعی همچون نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت چگونه از مسیر اصلی به بیراهه کشانده شد.
انقلاب اسلامی در ایران که شالوده های خود را بر مکتب اسلام و مبنای خویش را حرکت تحول آفرین حسین بن علی(ع) در عقبة تاریخی اش قرار داده بود، با وجود رهبری آگاه، فقیه و مجاهد و حضور مردمی پرشور با عزمی راسخ به وقوع پیوست. این انقلاب در شرایطی رخ داد که نظریه پردازان انقلاب نقش دین و مکتب را در وقوع انقلاب ها منکر شده یا به حداقل رسانده بودند.
وجوه تمايز و اشتراک انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلاب هاي بزرگ چهان
انقلاب اسلامی ایران" که در ۲۲بهمن ۱۳۵۷به پیروزی رسید مهمترین انقلاب در نیمه دوم قرن بیستم به شمارمی آید. این انقلاب شکوهمند تاکنون از جنبه های گوناگون بامعروفترین انقلاب های جهان مقایسه و ویژگی های متمایز آن معرفی شده است.
استادشهید "مرتضی مطهری" در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی" چنین اظهار داشته است: "اگرقرار باشد نظیری برای انقلاب اسلامی ایران پیدا کنیم، شاید بتوانیم انقلاب صدراسلام را مثال بزنیم."
ازآنجاکه شناخت بیشتر وجوه گوناگون و تحلیل جنبه های مختلف انقلاب، امکان تداوم بخشیدن به آرمان ها، اهداف و همچنین حفظ و نگهداری دستآوردهای آن را میسر تر میسازد، در این گزارش برخی از وجوه تمایز و اشتراک انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان مورد بررسی قرار می گیرد. اساسا مقایسه و مطالعه تطبیقی انقلابهای بزرگ دنیا با یکدیگر با انگیزه های گوناگونی صورت میگیرد
.
دکتر "منوچهر محمدی" استاد دانشگاه تهران در کتاب "انقلاب اسلامی درمقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه"، علاقه مندان به مطالعه تاریخی و تطبیقی انقلاب های بزرگ جهان را چهار دسته میداند. بر پایه نوشته وی این چهار گروه عبارتند از: دانشگاهیان و محققان با انگیزه های صرف علمی و آکادمیک، افراد مشتاق انقلاب که در پی کسب تجربه از انقلابهای بزرگ دنیا برای پیاده کردن آنها در جوامعمورد نظر و مستعد انقلاب هستند، مخالفان و ضد انقلابیونی که برای پیشگیری از تحقق ووقوع انقلاب در جامعه تلاش میکنند و گروهی که نگران آینده و علاقمندبه تثبیت انقلاب نو پا و تداوم و پیروزی قطعی آن هستند.
امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی در فرازهایی از سخنان خود در ۲۱بهمن سال ،۱۳۶۴برای درک اهمیتانقلاب اسلامی، مقایسه آن باانقلاب های بزرگ دنیا را مورد تاکید قرار دادند. امامراحل در اینباره فرمودند: "این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروی، مطالعه کنند اشخاص ببینند که آیا قبل از این انقلابها چه بوده است و حالا چه هست، آیا به حال ملتهاامری حاصل شده است؟
بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران، انقلاب اسلامی ایران را با دو انقلاب بزرگ دیگر تاریخ جهان یعنی "انقلاب کبیر فرانسه" در سال ۱۷۸۹میلادی ( ۱۱۶۸ه.ش ) و "انقلاب روسیه" در سال ۱۲۹۶ ) ۱۹۱۷ه.ش )مقایسه کرده اند.
مقایسه انقلاب ایران با دو انقلاب فرانسه و روسیه از دو دیدگاه صورت گرفته است.
گروهی باتطبیق شرایط اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی و...این سه کشور، در صدد این نتیجه گیری هستند که انقلاب ایران نیز ریشهها و ماهیتی نسبتا یکسان با دوانقلاب دیگر داشته است.گروهی دیگر ضمن بر شمردن وجه تمایزهای انقلاب فرانسه و روسیه با انقلاب ایران،اساسا ماهیت و ویژگی های انقلاب اسلامی ایران را منحصر به فرد و متفاوت با دوانقلاب دیگر دانسته اند
ریشه های مذهبی انقلاب ایران
هر دو گروه یاد شده وجه تمایز عمدهبین انقلاب اسلامی ایران و دو انقلاب دیگر را ریشه مذهبی آن و نقش روحانیت در بهحرکت در آوردن توده ها دانسته و اذعان کردهاند که انقلاب فرانسه وانقلاب روسیهفاقد آن و حتی در جهت مخالف آن بودند.
دکتر " محمود طلوعی " در کتاب "فرهنگ جامع سیاسی" آورده است:"در هر دو انقلاب فرانسه و روسیه، روحانیون در کنار دربارقرار داشتند وانقلابیون پس از به دست گرفتن قدرت به مبارزه با نفوذ کلیسا و قطعامتیازات طبقه روحانی پرداختند.
در فرانسه هزاران کشیش در جریان انقلاب قتل عامشدند و مجلس انقلاب، زمین های متعلق به کلیسا را ضبط و اعیاد و مراسم مذهبی را لغوکرد، در روسیه نیز "بلشویک "ها که در مراحل نهایی انقلاب به قدرت رسیدند آشکارامنکر خدا و اعتقادات مذهبی بودند و بعد از به دست گرفتن حکومت به مبارزه جدی با دینو روحانیت دست زدند. اما در ایران، مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب بشمار میرفت و آتشانقلاب از درون مساجد زبانه کشید."
تحلیل گران در مقایسه شرایط و اوضاع و احوالجامعه، پیش از شکل گیری انقلاب و عواملی که منجر به بروز و پیروزی انقلاب در سه کشور فرانسه، روسیه و ایران شد، به نقش منحصر به فرد مذهب، رهبری و مردمی بودنانقلاب اسلامی ایران در شکل گیری ، هدایت و پیروزی آن اذعان داشته اند.
فرهنگنامه "کلید دانش" در توضیح واژه "انقلاب" ذیل مطلبی تحت عنوان "انقلاب پیش بینی ناپذیر" چنین آورده است: "در اغلب انقلاب های دنیا در چند قرن اخیر، طبقه ی متوسط وروشن فکر نقش محوری داشت و کشیشان (علمای دینی) در طیف مخالفان انقلاب بودند، امادر انقلاب اسلامی ایران،روحانیون رهبری انقلاب را به عهده گرفتند و حامیان اصلی انقلاب، قشر محروم و مستضعف جامعه بودند.
البته نباید فراموش کرد که نقشروحانیت در ترغیب توده های مردم برای حضور در صحنه های انقلاب به آسانی حاصل نشد وخود مولود همراهی پیوسته این قشر با مردم و همچنین زحمات و سختیهایی بود که علما وروحانیون با توجه به وابسته نبودن حوزه های علمیه به حکومت، تحمل کرده بودند
عوامل و چگونگي فرار شاه
با اوج گيري مبارزات انقلابي مردم ايران، و پس از آنکه تمامي سياستهاي محمدرضا پهلوي براي آرام کردن مردم خشمگين به شکست انجاميد، شاه شاپور بختيار که از چهره هاي شناخته شده جبهه ملي بود، به نخست وزيري برگزيد، اما اين اقدام شاه هم فايده نداشت و کارنامه خاندان پهلوي چنان سياه بود که مردم تنها به سرنگوني آن رضايت مي دادند. شاه كه سالها تحت حمايت اربابان آمريكايي خويش و با تكيه بر اريكه سلطنت، كشور را تحت سلطه گرفته و عرصه تركتازي و غارتگريهاي خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجيح داد و مجبور به ترك ايران شد.
پادشاهي و سلطنت به عنوان موهبتي الهي و از طريق ارث تحت حمايت هاي امپراطوري انگليس به وي تفويض شده بود. وي طي سالهاي سلطنت خود، از هيچ گونه جنايتي دريغ نكرد و ضمن ترويج فساد و ايجاد رعب و وحشت، دلاور مردان بسياري را در زندانها تحت شكنجه قرار داده و يا به شهادت رسانيد.
تبعيض و شكافهاي طبقاتي به اوج رسيده بود و ديكتاتور با توسل به حربههاي گوناگون تلاش ميكرد تا ملت آگاه و شجاع ايران را در خوابي خرگوشي فرو برد.
مورخان معتقدند شكلگيري و گسترش نهضت اسلامي و هماهنگي قيامهاي مردمي به رهبري امام خميني(ره) و برگزاري مراسم چهلمهاي شهدا در شهرهاي مختلف و كشتار 17 شهريور و اعتصاب كاركنان شركت ملي نفت، كنترل امنيت كشور را از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج نموده و موجب شد كه در زمان كوتاهي، پايههاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شود. همين تحولات درنهايت منجر به فرار شاه در 26دي 1357 شد.
اعتصابات گسترده، مخالفت افكار عمومي با شاه، اقدامات امام خميني و پيروانش عليه رژيم، همگي باعث سردرگمي و آشفتگي شاه و دربار شده بود.
آمريكا در اين زمان، در جستجوي يك مكانيسم انتقالي و پيشدستي بر انقلاب بود تا عناصر معتدل سياسي علاقمند به آمريكا را جايگزين نيروهاي مذهبي كند.
آمريكا علناً در پشتيباني از شاه ترديد داشت و قصد حفظ وضع موجود بود، بياعتمادي فزاينده شاه به دولت آمريكا و وابستگي وي به تصميمات آمريكايي ها در حد غير قابل وصف، موجب هراس او شده بود و او را به اين نتيجه رسانده بود كه حضور او در ايران عامل اصلي بينظمي است.
او ميخواست وانمود كند كه به طور موقت از كشور خود دور ميشود و به اميد اين بود تا بعد از خوب شدن اوضاع باز خواهد گشت.
ساواك (سازمان امنيت و اطلاعات كشور) همچون خفاشي خون آشام بر آسمان كشور غيور مردان سايه افكنده و در كمين جوانان و انديشمندان اين مرز و بوم نشسته بود و با تعقيب و دستگيري آنان، فرياد سرخشان را در گلو خفه ميكرد.
با سانسور مطبوعات، اعمال فشار بر اهل قلم، دربند كردن و تبعيد بزرگ مرداني چون "امام خميني" (ره)، "آيت الله مطهري" و "آيت الله طالقاني" و به خاك و خون كشيدن نوابها و صدها دانشجو و دانش آموز، و ديگر اقشار مسلمان و آزاديخواه، قيامي خودجوش و مردمي پايهريزي و با رهبري شجاعانه و خردمندانه امام، انسجام و تداوم يافت.
قطع حمايت آمريكا، فشارها و نارضايتي و خشم روزافزون مردم، آتش انقلاب را روز بروز شعلهورتر ساخت تا بدانجا كه كاخ ظلم و ستم شاهنشاهي در معرض سوختن و سقوط واقع شد. شاه بسيار حسابگرانه و بر اساس مصلحت انديشيهاي اربابان آمريكايي و انگليسي خود، بدون خشونت و كشتار مردم و با تشكيل شوراي سلطنت و برقراري حكومت نظامي و نيز تكيه بر پشتيباني نيروهاي ارتش و ساواك، براي خروج از كشور مصمم شد.
وي با اميد به تكرار كودتاي ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و بازگشت مجدد به ايران توسط حاميان دربارياش، با ظاهري عوام فريبانه، به عنوان معالجه از كشور خارج شد و ايرانيان ستم كشيده و غيور و نيز ارواح پاك شهيدان را غرق در شادي و سرور كرد. طاغوت زمان بدون پاسخگويي به مردمي كه سالها مظلومانه شاهد چپاولگريها و ستمكاريهاي وي در عرصههاي مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي بودند، بزدلانه از كشور گريخت.
محمدرضا برخلاف پدر خود، رضا شاه كه پس از ۱۶سال حاكميت مستبدانه تحت حمايت انگليس از كشور خارج شد، بدون استعفا راهي سرزمين اربابان خود شد.
همزمان با فرار شاه، مردم در سراسر ايران به خيابانها آمدند و با پخش شيريني، اين رويداد مهم تاريخي را جشن گرفتند و ۲۶دي ماه ۵۷ نقطه عطف ديگري در تاريخ سراسر حماسه انقلاب سرخ و اسلامي ايران شد.
علل اصلي نارضايتيها از دستگاه پهلوی:
مسائل بسياري را در بروز احساس نارضايتي و عدم اطمينان مردم از دستگاه سلطنت ميتوان برشمرد؛ نفرت و وحشت مردم از دستگاه، تضاد طبقاتي شديد، ناهمگوني در توسعه، ركود اقتصادي، عدم اعتماد عمومي به برنامههاي شاه، خشونت رژيم عليه مخالفين، نااميدي مردم از برآورده نشدن اعتراضات، دوري و انزواي شاه از مردم و فساد خاندان سلطنتي از جملهاین امور هستند .
يكي از علامتها ي منفي و احساس عدم امنيت، خروج ماهيانه يك ميليارد دلار از بخش خصوصي و اشخاص حقيقي به خارج از كشور بود، كه علامت بدي براي اقتصاد ايران به شمار ميرفت.
پيام حضرت امام خميني (ره) به ملت شريف ايران پس از فرار شاه معدوم:خدمت عموم ملت شريف و شجاع ايران اعلي الله كلمتهم و فقهم الله تعالي: فرار محمد رضا پهلوي را كه طليعه پيروزي ملت و سرلوحه سعادت و دست يافتن به آزادي و استقلال است به شما ملت فداكار تبريك عرض مي كنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهاي جهان ثابت كرديد كه با فداكاري و استقامت، مي توان بر مشكلات هرچه باشد غلبه كرد و به مقصد هرچه دشوار باشد رسيد. گرچه اين ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جيب انباشته از ذخاير ملت، از دست ما گريخت ولي به خواست خداوند متعال بزودي به محاكمه كشيده خواهد شد و انتقام مستضعفين از او گرفته خواهد شد و لكن قطع دست ستمكار از ادامه ظلم به دست ستمديدگان فوري است. او رفت و به هم پيمان خود اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين پيوست و جرايم و آشفتگيهايي را برجا گذاشت كه ترميم آن جز به تائيد خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداكاري اقشار كاردان و روشنفكر ميسر نخواهد شد. اكنون در اين طلوع فجر سعادت و پيروزي توجه عموم را به مطالبي جلب مي كنم:
بسم الله الرحمن الرحيم
1- بر جوانان غيور در سراسر كشور لازم است براي حفظ نظم با آن دسته از قواي انتظامي كه اكنون به آغوش ملت باز گشته اند، با تمام نيرو همكاري كنند و با كمال قدرت و جديت نگذارند كه بدخواهان و منحرفين آشوب و ناامني ايجاد نمايند.
2- به تظاهرات و شعارهاي پرشور عليه رژيم سلطنتي و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفين و مخالفين اسلام بخواهند اخلالي به وجود آورند و نظم را به هم زنند از آنان جدا جلوگيري كنند. بايد ملت بداند كه هر انحرافي و هر شعاري كه مخالف مسير ملت است به دست عمال شاه منفور و عمال اجانب تحقق مي يابد. من از جميع اشخاص كه انحراف داشته اند و يا گرايش به بعضي مكتبهاي انحرافي داشته اند، تقاضا دارم كه به آغوش اسلام كه ضامن سعادت آنان است برگردند، كه ما آنان را برادرانه مي پذيريم. در اين موقع حساس كه كشور جنگ زده ما بيش از هر زماني به اتحاد و اتفاق احتياج دارد، بايد سعي شود كه از هر اختلالي احتراز شود.
3- دولت موقت براي تهيه مقدمات انتخابات مجلس موسسان بزودي معرفي مي شود و به كار مشغول خواهد شد. وزارتخانه ها موظفند كه آنان را پذيرفته و با آنان صميمانه همكاري كنند. اينجانب به صلاح وزراي غير قانوني مي دانم كه بر كناري خود را اعلام كنند و خود را در مسير ملت قرار دهند.
4- به جميع نيروهاي انتظامي و زميني و هوايي و دريايي و صاحب منصبان و افسران و درجه داران ارتش و ژاندارمري و غيرآنان توصيه مي كنم كه دست از حمايت محمدرضا پهلوي كه مخلوع است و به كشور برنمي گردد و در خارج نيز با نفرت مردم مواجه است برادرند و به ملت بپيوندند، كه صلاح دنيا و دين آنان در آن است.
اينجانب از همه طبقات، خصوصاً حضرات علماي اعلام، در اين موقع حساس تشكر مي كنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت كلمه را هميشه خصوصا تا برانداختن رژيم شاهنشاهي و استقرار حكومت جمهوري اسلامي اميدوارم.
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته - روح الله الموسوي الخميني
منابع :
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
پایگاه خبری فراروپژوهشکده باقر العلوم
اشتباهات شاه
شاه در ماههای قبل از سقوط خود گفته بود کشورش در بیست و پنج سال آینده نیروی پنجم در جهان خواهد شد. و جمعیت ایران به ۶۵ میلیون میرسد، و سطح درآمد یک ایرانی با درآمد یک اروپائی برابر خواهد شد.
سپس شاه اظهار امیدواری کرد که حکومتش تا ۱۵ سال آینده ادامه یابد پس از آن حکومت را به ولیعهد سپرده و کنارهگیری خواهد کرد.
اخبار الیوم» مصطفی امین، روزنامهنگار مصری، طی مطلبی که در سال۱۳۵۷ منتشر شد
نوشته است: یکسالی از این سخنان نگذشت که تخت طاووسی به لرزه درآمد و عمر سلطنت او نه با سنوات که با ساعات شمرده میشد.
به طور خلاصه میتوان گفت: خطاهای دهگانه بزرگی که شاه مرتکب شد، پایههای حکومت و سلطنت او را لرزانیده و اورا به سقوط حتمی نزدیک گردانیده است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)