در را... بر فاطمه... زدند!
فرياد فاطمه عليهاالسلام به ناله تبديل شد!
خدا نكند كودكش را...!؟
آه درب را بر روى فاطمه عليهاالسلام زدند...
و او بين در و ديوار است.
محسن عليه السلام چه مى شود؟
گويا كار از كار گذشت.
ديگر چشمم نمى بيند. خوب گوش مى دهم.
صداى فاطمه عليهاالسلام است:
آى فضه مرا درياب.
محسنم را كشتند.
مرا به خانه ببر...
خودم طاقت ندارم...!؟
فسیعلم الذین ای منقلب ینقلبون
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)