از بس در جواب سوالای واضح پـَـَـ نــه پـَـَــــ شنیده بودم عقده شده بود برام. اصلا یادم رفته بود که قبل از اختراع این واژه کاربردی، مردم در جواب این سوالا چی می گفتن...! آخرِ هفته ی قبل که رفته بودیم طبیعت بکر یکی از روستاهای دورافتاده اطراف کاشون (فاقد هرگونه امکانات الکترونیکی مثل خط تلفن ثابت، کامپیوتر، اینترنت و ...)، یه پسره رو دیدم که داشت گله بزرگ گوسفندشو می برد برا چرا. فرصتو غنیمت شمردم، رفتم جلو پرسیدم: عجب گله پرجمعیتی، داداش گوسفندات دارن میرین چرا...؟ (با همون لهجه خاصش) میگه: پـَـ نـَـ پـَـ!!!!! طی یک حرکت خودجوش، گوسفندام دارن در حمایت از جنبش وال استریت دارن تظاهرات می کنن
***************************
با دوستم رفتم دبی لب ساحل, تا زانو رفتیم تو آب, میگه عمیقتر هم میشه؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ تا بندر عباس همینه, میتونی پیاده بری!
***************************
با رفقا زنگ زدیم فست فود. گفتم خانم سفارش داشتم، دو تا پپرونی یه مخصوص یه دونه نوشابه خنواده. میگه بفرستم براتون؟!!!!!! پـَـ نـَـ پـَـ بزار با ویدئو کنفرانس نگاشون کنیم
***************************
بردم داداشم رو رسوندم کلاس،برگشتم ... مامانم میگه رسوندیش؟ پـَـ نـَـ پـَـ انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه
***************************
داشتم میرفتم بیرون گفتم خداحافظ مامانم گفت میری بیرون گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ دارم میام تو.
***************************
رفتن دم گاراژ ماشینو بیارم یار میگه میرید داخل؟ پـَـ نـَـ پـَـ دیگه مزاحمتون نمیشم بی زحمت بهش بگین من دم در منتظرشم
***************************
استاد آمار یه سوال سخت داده تو 2 دقیقه حلش کردم. میگه تنهایی خودت حل کردی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ روح انیشتین رو احضار کردم باهم حلش کردیم
***************************
از شنا برگشتم. میگه چطور بود؟ میگم خسته شدم. میگه از شنا؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهونه گشت
***************************
رفتم استخر به یارو میگم : عینک اضافه دارید ؟ میگه : واسه شنا میخوای ؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخوام زیر آب مطالعه ی آزاد کنم تا میانگین مطالعه ی مردم کشورم بره بالا تو سطح جهان
***************************
بابامون شاکی اومد خونه و بعد از کلی آه و اوووف گفتش از ماست که بر ماست..آقا ما رو میگی تو اون موقعیت خطیر و ریسکی گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خیار ماست..از ماست که دوغ است ..از موسیر به ماست...از گاو که ماست است.... 0 تا 200 پدرم بگم 2 ثانیه بود باورتون نمیشه...اما در رفتم الان خونه دوستمم
***************************
دارم از پله ها با هزار زحمت میام بالا زن همسایه وایساده جلو دره اسانسور میگه اوا مگه اسانسور خرابه میگم پـَـ نـَـ پـَـ من یکم اضافه وزن دارم میخام تا طبقه 11 ابشون کنم
***************************
داشتم تو پارکینگ نایلون های روی صندلی ماشین رو می کندم. همسایه مون اومده میگه ماشین نو خریدین؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ لواشکه دارم نایلونشو میکنم دور هم بخوریم!
***************************
دارم واسه پنجره درزگیر میزارم، داداشم میگه: میخوای سرما نیاد تو؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام راه های نفوذ اژدهای 7 سر رو بگیرم.
***************************
به دوستم با عصبانیت زنگ زدم میگم : آخه، گاو، الاغ، یابو، بُز. میگه : با منی؟!!! میگم: پـَـ نـَـ پـَـ خواستم بپرسم اینهمه حیوون چرا شیر سلطان جنگل شد
***************************
دارم تند تند تایپ می کنم داداشم اومده میگه داری تایپ می کنی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ کیبوردم خسته شده دارم ماساژش می دم.
***************************
رفیقم به من میگه: رفتی سلمونی موهاتو کوتاه کردی؟ من : پـَـ نـَـ پـَـ با فتوشاپ درست کردم خوب شده؟
***************************
داشتم فوتبال می دیدم برادرم از جلوی تلویزیون رد شد گفتم ااااهههه... بعد گفت چی شد جلوی تلویزیون بودم؟! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ رو خط آفساید بودی داور اشتباهی آفساید گرفت !!
***************************
داشتم گیتارمو کوک می کردم رفیقم پرسید داری چیکار می کنی؟ گفتم دارم گیتارمو کوک می کنم ، گفت می خوای باهاش بزنی؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ می خام کوکش کنم تا حرکت کنه
***************************
داشتیم میرفتیم مسافرت توی جاده ذستشوییم گرفت به بابام گفتم بزن کنارو دویدم توی دشت طرفه یه درخت, بابام داد زد : میری ب*ش*ا*ش*ی؟؟؟؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ میرم جنازه ی امیر حسین و پیدا کنم!!!!!!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)