صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 3456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 82

موضوع: باران ...

  1. #61
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    باران می زند...
    قطار اما
    به راه می افتد
    بی اعتنا،
    به دانه های باران
    به اشکهای من...

    ***
    تو را می خوانم
    چونان کویر تشنه
    باران را....
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. #62
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    باران می بارد و من بی اختیار یاد درس لطیف هفت سالگی افتادم:


    آن مرد آمد . آن مرد در باران آمد . اما او نیامد!
    دیوانگی است؟؟
    ببخش تو نیامدی!
    اصلا قرار نبود که بیایی و چه زیبا می شود کسی وقتی بیاید که قرار نیست...




  3. #63
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    باران می‌بارد که می‌بارد
    روی چتر من حساب نکن.
    بیا و برنگرد
    برگشتنت
    همه چیزهایی که ساخته‌ام
    خراب می‌کند.
    چانه می‌زنی چرا؟!
    ارزان شده
    گرانیت برایم دیگر.
    فکر نکن دوستت دارم
    تو فعلا دست آویز تنها نبودنی.

    نغمه دانش آشتیانی

  4. #64
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    بزن باران بهاران فصلِ خون است

    خیابان سرخ و صحرا لاله گون است

    بزن باران که بی چشمان ِ خورشید

    جهان در تیه ِ ظلمت واژگون است


    بزن باران نسیم از رفتن افتاد

    بزن باران دل از دل بستن افتاد

    بزن باران به رویشخانهء خاک

    گـُل از رنگ و گیاه از رُستن افتاد


    بزن باران که دیوان در کمین اند

    پلیدان در لباس ِ زُهد و دین اند

    به دشتستان ِ خون و رنج ِ خوبان

    عَلمداران ِ وحشت خوشه چین اند

    بزن باران ستمکاران به کارند

    نهان در ظلمت ، اما بی شمارند

    بزن باران ، خدارا صبر بشکن

    که دیوان حاکم ِ مُلک و دیارند

    سکوت ِ ابر را گاه ِ شکست است

    بزن باران که شیخ ِ شهر مست است

    ز خون ِ عاشقان پیمانهء سرخ

    به دست ِ زاهدان ِ شب پرست است

    بزن باران وگریان کن هوا را

    سکون بر آسمان بشکن ، خدارا

    هزاران نغمه در چنگ ِ زمان ریز

    ببار آن نغمه های آشنا را


    بزن باران جهان را مویه سرکن

    به صحرا بار و دریا را خبر کن

    helensville road rain

    بزن باران و گــَرد از باغ برگیر

    بزن باران و دوران دگر کن




    بزن باران به نام ِ هرچه خوبی ست

    بیفشان دست ، وقتِ پایکوبی ست

    مزارع تشنه ، جوباران پُر از سنگ

    بزن باران که گاه ِ لایروبی ست

    بزن باران و شادی بخش جان را

    بباران شوق و شیرین کن زمان را

    به بام ِ غرقه در خون ِ دیارم

    بپا کن پرچم ِ رنگین کمان را



    بزن باران که بی صبرند یاران

    نمان خاموش ، گریان شو ، بباران

    بزن باران بشوی آلودگی را

    ز دامان ِ بلند ِ روزگاران

    بزن باران بهاران فصل خون است


    خیابان سرخ و صحرا لاله گون است

    بزن باران که بی چشمان ِ خورشید

    جهان در تیه ِ ظلمت واژگون است


    بزن باران نسیم از رفتن افتاد

    بزن باران دل از دل بستن افتاد

    بزن باران به رویشخانهء خاک

    گـُل از رنگ و گیاه از رُستن افتاد


    بزن باران که دیوان در کمین اند

    پلیدان در لباس ِ زُهد و دین اند

    به دشتستان ِ خون و رنج ِ خوبان

    عَلمداران ِ وحشت خوشه چین اند


    بزن باران ستمکاران به کارند

    نهان در ظلمت ، اما بی شمارند

    بزن باران ، خدارا صبر بشکن

    که دیوان حاکم ِ مُلک و دیارند


    بزن باران فریب آئینه دار است

    زمان یکسر به کام ِ نابکار است


    سکوت ِ ابر را گاه ِ شکست است

    بزن باران که شیخ ِ شهر مست است

    ز خون ِ عاشقان پیمانهء سرخ

    به دست ِ زاهدان ِ شب پرست است


    بزن باران وگریان کن هوا را

    سکون بر آسمان بشکن ، خدارا

    هزاران نغمه در چنگ ِ زمان ریز

    ببار آن نغمه های آشنا را


    بزن باران جهان را مویه سرکن

    به صحرا بار و دریا را خبر کن

    بزن باران و گــَرد از باغ برگیر

    بزن باران و دوران دگر کن


    بزن باران به نام ِ هرچه خوبی ست

    بیفشان دست ، وقتِ پایکوبی ست

    مزارع تشنه ، جوباران پُر از سنگ

    بزن باران که گاه ِ لایروبی ست


    بزن باران و شادی بخش جان را

    بباران شوق و شیرین کن زمان را

    به بام ِ غرقه در خون ِ دیارم

    بپا کن پرچم ِ رنگین کمان را


    بزن باران که بی صبرند یاران

    نمان خاموش ، گریان شو ، بباران

    بزن باران بشوی آلودگی را

    ز دامان ِ بلند ِ روزگاران ....

  5. #65
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    باز هم باران


    باز هم آن روز ها و شب هايي كه همرنگند

    روز هيچ از روز پيدا ني

    وشب از شب نگسلد گويي

    آه.... گويا باز هم بايد

    هفته‌اي را رفته

    پندارم

    هفته اي زرين

    از شبانروزان فروردين

    غرق خواهد گشت در بيهودگي

    شايد

    بس كه باران شبانروزي

    آيد و آيد

    و دريچه ي روزني زين سقف ماتم‌فام

    نگشايد


    ***

    باز هم آن روز و شب هايي كه تاريكند

    روز همچون شبچراغ رنگها خاموش

    همچنان رنگ چراغان، مات

    باز گويي تا پسين واپسين ايام

    همچنان در گريه خواهد بود

    اين سياه،‌ اين سقف ماتم، ‌بام بي‌اندام


    ***

    باز باران، باز هم باران

    چون پرير و دوش و دي، ‌امروز

    باز باراني كه ساعتهاست مي بارد

    زين سياه ساكت دلگير

    قطره ها پيوسته همچون حلقه

    زنجير

    باز آن ساعات پي در پي نشستن،‌ وز پس شيشه

    اشكريزان خدا را ديدن و ديدن

    گوش دادن، غرق انديشه

    از مدام ناودانها ضجه شب را

    و گشودن گاه

    با ترجيع تصنيفي

    بسته لب را

    و نياوردن به خاطر هيچ مطلب را


    ***



    مهدی اخوان ثالث

  6. #66
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    اگر باران نبارد باغبان دلگیر خواهد شد
    و فرصتهای فروردین نصیب تیر خواهد شد
    اگر باران نبارد برکه ی احساس می خشکد
    و هم نیلوفرمرداب غافلگیر خواهد شد
    اگر باران نبارد کفتر سهراب میمیرد
    وکفتر بازآیا راغب شبگیر خواهد شد؟!
    اگر باران نبارد "باز باران با ترانه _
    با گهر های فراوان "از چه رو تحریر خواهد شد؟!
    اگر باران نبارد شاخه ی نرگس نمی داند
    که گلدان وامدار پنجره تعبیر خواهد شد!!
    اگر باران نبارد واژه ی باران چه خواهد شد؟
    و آیا رنگ شعری باز سبز سیر خواهد شد؟
    اگر باران نبارد تکنواز رود می داند
    که در این باره * با سیلابها در گیر خواهد شد
    اگر باران نبارد کوزه ی خالی سر چشمه
    وبال گردن تفتیده گان تفسیر خواهد شد
    اگر باران نبارد در شب شعر شقایقها
    قصیده با غرور چشمها در گیر خواهد شد

  7. #67
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    امشب صداي سكوتِ خانه شكست
    آي اشك هاي بي صدا بغض هاي فرو خورده در گلو
    امشب شما را چه مي شود ؟!
    نكند باز بارش باران ،
    ياد آن روز ها به دل آمد
    ياد آن روز روز شيدايي ...
    خيابان بود و من با او
    سرش بر سينه ام در زير باران بود و عطر بوي باران از شميم مو
    نمي دانم كه گيسويش ز باران خيس يا از اشك چشمانم
    كنار پنجره خاموش و مغموم
    نگاه التماسم جستجوگر شد
    نمي دانم تو مي داني هنوزت منتظر تنهاي تنهايم
    در آن سو آسمان بر شيشه مي گريد
    درين سو اسم زيبايت
    به انگشتان لرزانم

  8. #68
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    چه زیبا آبی آسمان اما زمین گریان سرابست دانی؟

    پرسید خاک زمین را نسیم بهر چه گریانی؟


    گفـــت خشــــکیدیم من و گلبرگ نو غنچه ها

    پس کی آری نسیم, ابــــر و رویای بارانی؟

    تشنه و بی تـــــابم ز آب, آفــــتاب تو هم بتاب

    هــنوز به امید بارانم نه من کـه هر بیابانی


  9. #69
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    می زند باران به شیشه

    مثل انگشت فرشته

    قطره قطره رشته رشته

    خاطراتم همچو باران

    در گذار از کوهساران

    حاصل این بذر کشته

    عشق حق بر دل سرشته

    ای دریغ از عمر رفته

    سوز و سودای گذشته

    ای دریغ از عمر رفته

    سوز و سودای گذشته

    می زند باران به شیشه

    مثل انگشت فرشته

    قطره قطره رشته رشته

    قطره قطره .... رشته رشته ....

  10. #70
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    زیر باران بودم همره غم تنها
    چشم زیبایت گشت در آن شب پیدا
    با دو چشمت گفتم بی خبر از مایی
    از غروب و باران حال ما جویایی؟
    هیچ میگویی او زیر باران تنهاست
    یاد داری گفتی با تو باران زیباست
    تو که گفتی هر شب در خیالم هستی
    سرخی چشمانت داده بر من مستی
    حال زیر باران با که هم آغوشی
    زیر باران با او باده هم مینوشی؟
    چشمت آرام چکاند فقط قطره شبنم
    لحظه ای بارید او مثل باران نم نم
    قطره قطره اشک بر رخم بوسه نهاد
    تا گوشودم چشم قلبم از غصه گداخت
    گفتم ای سنگین دل تو مبار بر حالم
    شیشه را میشکند سنگ اشکت بازم
    چشمت از غصه به من خیره ماند و حیران
    گفت زیر باران بی توام سرگردان

صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 3456789 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/