شب هاي وحشت در L.A Noire
مردم از بيرون آمدن ترس دارند. جنگ به Los Angeles پا نگذاشته اما وحشت آن به اينجا نفوذ كرده. خيابانها آغشته به خون است و حتي باران هم اين خون ها را نمي شويد. جنايت ، تجاوز و مواد در اين جا موج مي زند. مافيا تمام شهر را گرفته ، مافيا فرا تر از دولت و قوانين عمل مي كند. پليس ها اكثرا رشوه بگير هستند و اگر هم كسي بلند پروازي كند ، سريعا خودش به يك مقتول تبديل مي شود. اين روزها تاريك است ، خفقان آور ... بهتر است بگويم اين L.A Noire است.
مجله Game Informer يك پرونده در مورد L.A Noire نوشته كه فوق العاده شده و چيزهاي عجيبي را در اين مقاله مي خوانيم كه سخت مي توان باورشان كرد.
بلند پروازي !
هيچ كلمه ي نمي تواند Rockstar را شرح دهد. شركتي كه با GTA III سبك Open-World را خلق كرد كه مي توان از آن به عنوان يكي از بزرگترين منابع الهام در صنعت بازي ياد كرد. اين شركت حتي خودش هم در بعضي بازيهايش از GTA الهامهايي گرفت. از خشونت بي پرواي Manhunt گرفته تا سبك Comic مانند Bully.
حال تصور كنيد اين شركت از نوآورانه ترين و بلند پروازانه ترين بازي خود از L.A Noire ياد كند.
اين بازي چند سال پيش نشان داده شد و قرار است ماجرايي پليسي به نام Cole Pheleps را دنبال كند كه به دنبال قتل هاي فجيح لوس آنجلس است.
پس از ديدن بازي فهميديم كه چرا ناشر بازي انقدر اين حساس است تا اين بازي مرموز باقي بماند. Team Bondi سازنده L.A Noire اين عنوان را به شدت بلند پروازنه خلق كرده . موضوع سر اين نيست كه L.A Noire پر جزئيات ترين Open-World تاريخ است ، بلكه اين بازي يك شبيه سازي فوق العاده از لاس انجلس دهه 1940 است. اين بازي يك Action/Adventure است كه سيستم بازجويي فوق العاده و جديدي را خلق كرده و در كنار آن ، رانندگي با ماشين و تيراندازي مانند بقيه بازيهاي اين سبك وجود دارد. و اما سازندگان يك نو آوري را در اين بازي خلق كرده اند كه به جرات مي توانم بگويم آينده و روش بازيهاي كامپيوتري را تغيير خواهد داد.
يك فيلم Noir
بگذاريد كارگردان Team Bondi يعني Brendan McNamara را به شما معرفي كنم. او مدير شركتي است كه بيشتر به يك استوديو فيلم سازي هاليوودي شباهت دارد تا يك استوديو بازي سازي. آستراليا هم اكنون به خانه ي او پس از عرضه The Getaway شده است.
در يك اتاق بازيگر معروف آستراليايي ، يعني Erika Heynatz (همچنين او مدل هم است) را مي بينيم كه روي صندلي نشسته و روي صورت او گريم مي كنند و موهايش را درست مي كنند. مو هاي او با وسواس زياد فوق العاده كار شده و به شدت شبيه مدل موهاي دهه 1940 است.
پس از كمي معرفي ، McNamara ما را به قلب اين عمليات مي برد ، ما به اتاقي مي رويم كه با عايق هاي صداي سفيد رنگ پوشيده شده و بيشتر شبيه سفينه هاي فيلم 2001: Lost Odyssey است. Heynatz روي صندلي مي نشيند و موهاي خود را درست مي كند و با وسايل آرايش خود را آرايش مي كند. 32 دوربين فوق العاده باور نكردني براي Motion-Capture در اتاق است و ميكروفونهاي هم فن حريفي سر تا سر اين اتاق را پوشانده.
ناگهان او بلند مي شود و به سمت مانيتوري مي رود كه كارگردان از آن تصاوير را مي بيند. Heynatz شروع به بازي مي كند ، بازيگري او باور نكردني است و صحبت و اداي ديالوگها شاهكار است. اينجا بود كه چيز باورنكردني را ديديم ، تمام حركتهاي صورت و حتي حركات ريز چشم و تغيير حالت آرايش ، مثلا خط چشم ، همه به طور جادويي ضبط ميشد و تمام اين حركات بدون دخالت انيماتور ها به طور مستقيم Capture ميشد.
ضبط حركات و ديالوگها فوق العاده است و تا به حال كسي اين گونه كار نكرده (اين تكنولوژي توسط كمپاني Depth Analysis ساخته شده) . ضبط تك تك حركات و احساسات بدن چيزي است كه فراتر از تكنولوژي فيلم ها مي رود.
چيزي كه همه را شوكه كرد اين است كه Depth Analysis اعلام كرده تا به الان بيش از 200 ترابايت Motion-Capture ضبط كرده اند.Bao Observes از DA مي گويد:" چيز فوق العاده اين سيستم اين است كه حداقل استفاده از دخالت انسان را دارد". او ادامه مي دهد:" اگر كاري كه ما انجام مي دهيم را بخواهيم به يك انيماتور بدهيم ، يك دقيقه از انيميشن صورت را حدود چند ماه طول مي كشد تا كامل كند. چيزي كه ما ساختيم مي تواند در ظرف يك روز 20 دقيقه انميشن كامل بسازد. اين درحالي است كه حتي يك انيماتور هم با من كار نمي كند".
تكانهاي ابرو و كوچكترين جزئيات صورت به شكل باور نكردني Capture شده اند. McNamara كشف كرد وقتي بازيگر در يك زمان هم بازي كند ، هم ديالوگها را بگويد كار بهتر مي شود. براي همين بازي و ديالوگهاي بازي در يك زمان ضبط شده اند. اما چيزي كه اين بازي را حتي فراتر از Uncharted 2 و Mass Effect 2 قرار مي دهد اين است كه حتي برداشت حركات لب هنگام گفتن ديالوگها هم طي همين عمل بازي كردن برداشته مي شود !.
McNamara مي گويد :" ما چيزي خلق كرده ايم كه حتي شما نمي توانيد بپرسيد آيا اين واقعي است يا نه ".
اين بازي بيشترين خط ديالوگ را خواهد داشت، فقط 2000 صفحه مربوط به ديالوگهاي بازي است . حالا جالب اين جا است كه بدانيد متوسط يك برنامه تلوزيوني حدود 50 صفحه ديالوگ است !!!.
Motion-Capture كردن به اين صورت حرفه اي چالشي را به وجود مي آورد كه ، حالا كه تمام اين حركات و صورت ها به طور واقعي برداشت مي شود ، بازيگرها چقدر بايد باشند؟
در حال حاظر بيش از 300 بازيگر مرد و زن روي L.A Noire كار مي كنند. Aron Staton بازيگر معروف آستراليايي نقش شخصيت اصلي ، يعني Cole Phelps را بر عهده دارد.
بگذاريد سري به Aron Staton بزنيم و نظر او را راجع به L.A Noire بپرسيم.
" من بيشتر بازيهاي Rockstar را بازي كردم. سري هاي GTA خيلي جالب بودند و از Vice City بيشتر از همه خوشم آمد. از آنجايي كه بازيها قبلا داستان خوبي نداشتند من هميشه Cut-Scene ها را Skip مي كردم و سراغ Gameplay مي رفتم كه خيلي جالب بود".
"L.A Noire مربوط به ارتقاء دادن تجربه شما است. گذاشتن اين دو (داستان و گيم پلي) در كنار هم در يك بازي ، تجربه اي فوق العاده است."
"من حدود يك ساعت و نيم در اتاق ضبط بودم و امروز روز دوم است. ولي بزرگترين تجربه من اين بود كه هيچ گاه در يك اتاق پر از عايق ضد خروج صدا نبودم. وقتي در بسته شد ، واوو فوق العاده بود صداي خودم با كيفيت بالا شنيده ميشد و من مي توانستم خيلي بهتر بازي كنم و به حرف كارگردان گوش كنم"
طبيعي بازي كردن در اين اتاق طبيعي سختي است ، پس Team Bondi يك كارگردان حرفه اي ، يعني Michael Upenddahi را كه قبلا Staton و Mad Man را ساخته بود استخدام كرد.
Upenddahi مي گويد:" من سعي كردم مردم را در موقعيتي بگذارم كه حس مي كردم زنده و كمك كننده به داستان است".
McNamara كه قسمت عظم داستان را نوشته با آمدن Upenddahi با كمك هاي او كار خود را ارتقاء داد.
McNamara مي گويد:" ما هيچ وقت دست از كار نمي كشيديم تا وقتي كه يك چيز فوق العاده واقعي خلق كنيم".
اگر من بخواهم چيزي را تعريف كنم كل 5000 صفحه ي لعنتي داستان را مي گويم. Mike خيلي خوب من را درك مي كرد چون با اينجور آدمها زياد كار كرده بود. من خيلي توضيح ميدادم و گاهي حتي خودم هم نمي فهميدم چه مي گويم ، ولي Mike به خوبي منظور من را مي فهميد و همه چيز را در جاي درست خود مي گذاشت".
"از آنايي كه اين بازي در تحقيقات جنايي L.A مي گذرد ، مراحل اكشن زيادي براي طرفداران اين سبك طراحي شده"
"تمام چيزهاي غير طبيعي ، جايش خارج از پنجره است"-Brendan McNamara
تمام ماشين هاي بازي از مدل واقعي آنها با كوچك ترين جزئيات ساخته شده.
باز سازي Los Angles
Simon Wood كه مدير طراح هاي بازي است مي گويد:" اين بازي مثل ماشين زمان است !" .
Simon Wood بهترين فرد براي اين كار است ، زيرا او وسواسي ترين آدم نسبت به جزئيات است. اين طور كه Rockstar ادعاء مي كند ، L.A Noire بيشترين جزئيات را نسبت به تمام ساخته هاي Rockstar دارد و همچنين اين بازي بزرگترين شبيه سازي و به قول خود Rockstar مو به موي يك شهر واقعي (L.A) است. گذشته از اينكه بيش از 140 Object مختلف در بازي قابل تاثير است (بيشتر اين وسايل قابل تركيب هم هستند) ، مي توان گفت Cole (شخصيت اصلي بازي) تقريبا مي تواند بر تمام اجسام و Object هاي محيط تاثير بگذارد.
Wood و تيمش تحقيق بزرگي در مورد تاريخ و زمان گذشته كردند. آنها اطلاعات زيادي از آدمهاي آن دوران و البته تحقيقات دانشجو هاي رشته تاريخ به دست آوردند. آنها بيش از 180000 عكس از UCLA و USC گرفتند و كل روزنامه هاي دهه 1940 را از قبيل Los Angeles Times ، The Herald Examiner و The Daily News به دست آوردند و عكس هاي اين روزنامه ها را تك تك جدا كرده و در پرونده تحقيقاتي خود گذاشته اند. آنها هر مطلب رسمي و يا غير رسمي را از اين دهه در مورد L.A بررسي كردند. جزئيات وحشتناك در اين بازي رعايت شده ، مثلا نوع لباس هاي آن زمان ، نوع غذا و حتي قيمت آنها همه از مدل واقعي برداشته شده.
سازندگان آنقدر در اين كار وسواس داشته اند كه حتي به الهامات و منابع هاليوود هم دست برده اند. آنها مدل لباسهاي فيلم هايي مانند Saving Private Ryan و King Kong و فيلم هاي شاهكار ديگر مربوط به آن زمان را هم در نظر داشته اند.
براي ساختن Map عظيم اين بازي Wood بايد جاهايي را كه در حال حاظر ديگر در LA وجود ندارند را هم بررسي مي كرد و اين خيلي كار سختي بود.
Wood مي گويد: "در گذشته اتوبانها و خيابانهايي وجود داشته كه در حال حاظر ساختمانها جاي آنها را گرفته ، بعضي ها اصلا خبر ندارند در قديم چنين جاهايي بوده. شما در بازي مي توانيد جاهايي رانندگي كنيد كه در حال حاظر وجود ندارند".
تيم سازنده براي اينكه L.A Noire را يك شبيه ساز واقعي خلق كنند به موزه رفتند و نقشه دست نويس Franklin Roosevelt كه در آن زمان رئيس جمهور بود را بررسي كردند. وي براي اداره شهر از اين نقشه استفاده مي كرده است.
طبق عكس برداري هوايي از اين شهر پي بردند اين نقشه صد در صد و بدون خطا درست است.
Wood سعي داشته خيابانهاي L.A Noire را بسيار طبيعي و پر از آدم طراحي كند و حس زنده بودن را منتقل كند. مدل مغازه ها همان مغازه هاي واقعي آن زمان است كه با تكنيكي خاص سه بعدي شده و سازندگان براي طراحي دقيق ماشين ها به سراغ كمدين معروف Jay Leno رفتند. Wood مي گويد :" Jay Leno يك آرشيو عظيم و خصوصي از ماشين هاي آن زمان داشت. ما تك تك آنها را عكس برداري كرديم".
صورتها را بخوانيد ، پرونده را حل كنيد !
L.A Noire در واقع GTA نيست كه در سال 1940 اتفاق بيفتد. بازي مربوط به كارهاي واقعي پليس است ، كارهايي از از قبيل مصاحبه با مظنون ها ، جمع آوري اطلاعات و گذاشتن آنها كنار هم ، ثابت كننده اين موضوع است.
شما بايد از صورت متهمين بفهميد چه سرنخي را بايد دنبال كنيد. اين كار نيازمند يك Motion-Capture قوي است كه Team Bondi سخت كار كرده تا اين موضوع عملي شود.
McNamara مي گويد:" اين يك تكنولوژي فوق العاده است ، ولي كليد اصلي ما اين بود كه شما در بازي صورت متهمين را ببينيد و بفهميد كه آيا دروغ مي گويند يا نه . در واقع اين كليد اصلي گيم پلي است".
Jeronimo Barrera تهيه كننده بازي مي گويد:" L.A Noire يك بازي Adventure است كه مانند GTA بازي مي شود".
دمويي كه ما مشاهده كرديم از جايي آغاز شد كه Phelps و همكارش Stephan Bekowsky در يك بارنداز به دنبال يك ماشين مخروبه مي گردند. چيز نامعقولي در حال وقوع است. Phelps صحنه را بازرسي مي كند . درون ماشين همه چيز خوني است و يك پيپ خوني هم در آن نزديكي افتاده. گزارشها حاكي از اين است كه اين ماشين متعلق به فردي به نام آقايWhite Eugene است كه به تازگي گزارش شده است كه ربوده شده.
Phelps گشتي در اطراف مي زند و سرنخهاي بيشتري را پيدا مي كند. چيز جالبي كه در L.A Noire وجود دارد اين است كه بايد توجه زيادي به كوچكترين جزئيات بكنيد. بازي شما را مجبور مي كند از قدرت ديد و بينايي خود استفاده كنيد. نزديك ماشين Phelps يك شيشه شكسته و يك كيف پول پيدا مي كند. او كيف را باز مي كند و مقدار زيادي كارت و عكس در آن پيدا مي كند.
آدرس آقاي White خيلي بد خط نوشته شده و عكسي از او يا همسرش در آن نيست.
Phelps پيپ را بررسي مي كند و مارك آن را برداشت مي كند. تمام سرنخ هاي به دست آمده داخل دفترچه شما نوشته مي شود. هرچه بيشتر اطلاعات به دست آوريد و بيشتر جزئيات را در دفترچه خود ذخيره كنيد ، سوالهاي بيشتري را مي توانيد هنگام بازجويي متهمين بپرسيد.
پس از ديدن صحنه ، Phelps به آدرسي كه در كيف آقاي White پيدا كرده بود مي رود. خانم Elizabeth White ما را ملاقات مي كند. در اينجا است كه مي بينيم به چه زيبايي ، بازيگران و ديالوگها و داستان كنار هم قرار مي گيرند. پس از اين كه خانم White ما را به داخل مي برد با كمي نگراني ما را به اتاق حال دعوت مي كند. Phelps سوالي راجع به گم شدن شوهر او مي پرسد و در واكنش خانم White ما عظمت قدرت Team Bondi را مي بينيم. خانم White از روي تعجب و فرياد مي گويد:" ميدانستم يك اتفاقي برايش افتاده كه خانه نيامده" . ما ميبينيم كه ابرو و لبهاي او دچار لرزش شده اند ونوعي اضطراب در صورت او است-اين يك ترس واقعي است كه در صورت او مي بيني-.
Phelps براي اين كه فرصتي براي آرام شدن خانم White بدهد ، نگاهي به اطراف مي اندازد. در اتاق آقاي White نشانه اي از يك كيفه مجلسي گمشده است ؛ همچنين بليط سفر به سياتل هم در آنجا است. آقا و خانم وايت جدا از هم در تخت هاي خود مي خوابند. Phelps عكسي از آقاي وايت را از قاب در مي آورد و پشت آن را بررسي مي كند ، پشت آن نوشته شده است:" براي عشقم Eugene ، نيكول". Phelps به آشپزخانه مي رود . هيچ چيز در آنجا نيست فقط جعبه هاي كبريت .
Phelps به بيرون از خانه مي رود. او يك نشان گر دما با همان برند پيپ پيدا مي كند . پس از اين بررسي Phelps دوباره پيش خانم وايت باز مي گردد. شما در جواب هر عكس العمل قادريد سه سوال بپرسيد: با زبان خوش ، متهم كردن و اجبار. اين سيستم شبيه به Mass Effect است. اگر سوال اشتباه بپرسيد يا طوري عمل كنيد كه نتوانيد اطلاعات زيادي بگيريد ، سرنخ ها شما كمتر مي شود.
Phelps سعي مي كند به آرامي سوال كند. او مي پرسد آخرين بار كي شوهرتان را ديديد؟ او مي گويد :"آخرين بار او براي ديدن دوست خود فيليپ بيرون رفته بود تا نوشيدني با هم بخورند".
Phelps مي گويد كه يك رسيد از خريد يك خوك زنده در صحنه جرم پيدا كرده. در اينجا خانم وايت با چهره اي اهانت آميز مي گويد :" يك خوك ؟ Eugene كارش در تجارت وسايل ابزاري بوده ، اين حتما براي آرثور بوده. خدا مي داند مي خواسته چه كار كند".
تا اينجا حركات و صحبت هاي خانم وايت طوري بوده كه انگار واقعيت را مي گويد ، ولي همه چيز وقتي Phelps در مورد عكس داخل اتاق خواب مي پرسد عوض مي شود. توضيحات خانم وايت سخت تر و بي منطق تر مي شود و چشمهايش در اطراف اتاق تكان مي خورد. او كم كم دارد چيزهايي را لو مي دهد. Phelps موضوع را عوض مي كند و مي گويد:" اين چه ربطي دارد؟ آيا مربوط به سفر او به سياتل است ؟" . Phelps لهن صحبت خود را متهم آميز مي كند و مي گويد:" چيز بيشتري براي گفتن داريد و خودتان هم خوب مي دانيد". خانم وايت اين حرف را تكذيب مي كند و مي گويد كه هيچ چيز نمي داند ، ولي صورت او چيز ديگري را مي گويد . Phelps در دفترچه خود دنبال سرنخي مي گردد تا گفته هاي او را تكذيب كند. او بحث را سر "نيكول" اسم پشت عكس مي برد. سر انجام ظاهر خانم وايت مي شكند و غرق در اشك مي شود. خانم وايت مي گويد كه مي دانسته چه خبر است و شوهرش با يك زن ديگر در رابطه عشق بازي است. شوهر او آدم زناكاري شده بوده . فيليپ در اينجا او را متهم به قتل مي كند. اما چون Phelps دليل محكم پسندي ندارد ، اين قسمت تحقيق فعلا بسته مي شود.
Phelps به دنبال سرنخ به بار Cavanaugh مي رود. اينجا جايي است كه مي توان آرثور رفيق Eugene را پيدا كرد. او در حالي كه مست است توسط Phelps گرفته مي شود. Phelps از همان ابتدا لحن اتهام آميز را به كار مي برد و پس از كلي صحبت به سختي آخر سر آرثور اعتراف مي كند كه اصلا قتلي در كار نبوده !!!. او مي گويد كه Eugene (يا همان آقاي وايت) مي خوسته مرگ خود را جعل كند و به همين دليل اين دو باهم خوكي را مي كشند و خونش را در ماشين پخش مي كنند. Phelps اين بار از روي عصبانيت آرثور را زمين مي زند تا جاي مخفي شدن آقاي وايت را بگويد ، سرانجام آنها به آپارتمان آرثور مي روند. آرثور در مي زند و آقاي وايت وقتي در را باز مي كند و مي بيند كه كس ديگري با آرثور است سريع در را مي بندد. Phelps محكم به در مي زند و حال تعقيب و گريز روي بالا پشت بامها آغاز مي شود. آنها از يك نردبان پايين مي روند. آقاي وايت همچنان فرار مي كند ، از شمشادهايي رد مي شود ، Phelps ديگر به او نمي رسد و به نظر مي رسد كه وايت فرار كرده ، اما در اينجا است كه همكار Phelps يعني Bekowsky با ماشين جلوي وايت مي ايستد و با اسلحه او را نشانه مي گيرد.
پس از دستگيري وايت ، او اغرار مي كند كه قصد داشته از شر زنش خلاص شود و با كس ديگري باشد ، او مي گويد:" فكر مي كردم آسان تر از اين باشد"..."اميدوارم او ارزشش را داشته باشد".
فورمولي جديد !
پرونده آقاي وايت يكي از هزاران پرونده اين بازي است. اين بازي پلي بين Adventure ، Action و Open-World باز كرده كه Rockstar اميد دارد اين بازي ديدي جديد براي بازيها بيافريند. Tockstar مي گويد ابتدا كه ما بازي را به بعضي ها نشان داديم فكر مي كردند كه دارند يك فيلم تماشا مي كنند و وقتي ما دوربين را تكان داديم فهميدند با يك بازي طرف هستند. آنها باور دارند كه چيزي متفاوت در سبك Open-World خلق كرده اند.
آنها به جزئيات توجه كرده اند و چيزي خلق كرده اند كه تا به حال هيچكس نساخته.Barrera مي گويد:" اين بازي براي تمام سليقه ها است و قصد دارد تمام بازيبازها را به خود جذب كند".
بازي در يك دست تكنولوژي برتري را دارد و در دست ديگر سعي مي كند با اين تكنولوژي احساسات و انسانيت را بيشتر از پيش به بازي منتقل كند.
جنايات واقعي
McNamara مي گويد " من زمان جنگ جهاني را دوست داشتم ، اما بيش از اينها خيلي دوست داشتم لو انجلس را در آن زمان به تصوير بكشم ، حتي اگر در آستراليا باشم."
سازندگان قصد داشتن آنقدر بازي را واقعي طرح كنند كه بيشتر پرونده هاي جنايي آن بر مبناي واقعيت باشد. بيش از 90 پرونده بازي از روي جنايات واقعي با نهايت جزئيات ساخته شده.
زندگي يك كاراگاه
همه چيز L.A Noire واقعي است ، ولي شخصيت اصلي آن ساختگي است. Aron Staton بازيگر نقش Cole مي گويد:" او آدمي آسيب پذير ، گاهي خشن ولي خوب است". "او آدم با وجداني است و به خاطر بعضي از كارهايش در جنگ جهاني دوم حال دچار نوعي عذاب وجدان شده. او مي خواهد زندگي جديدي شروع كند ، او جاه طلب است و مي خواهد به مردم بگويد چه توانايي هايي دارد ، فكر كنم كه او توانسته موفق باشد با توجه به هوش و توانايي هاي بارزش".
Team Bondi سطح پيشرفت Cole را با نام "سيستم ميز" مي شناسد. Cole اول در نقش يك پليس تازه كار وارد مي شود و پرونده هاي ساده اي را مي گيرد. در ادامه پرونده هاي بيشتر و حرفه اي تري به او واگذار مي شود و Cole هم ميز جديدي را مي گيرد.
McNamara مي گويد " مي خواستيم Cole فوق العاده واقعي باشد. تغييرها و واكنش هاي واقعي را در زندگي واقعي خود داشته باشد. اين كار را خيلي از بازيها و حتي فيلم ها هم نمي توانند انجام دهند."
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)