صفحه 5 از 13 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 130

موضوع: کوچه باغ تنهایی..

  1. #41
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    صدا، صدای تو بود؛
    قلبم هم نوای تو بود؛
    سخن تو حرف دل نبود، کلماتی بود، صوتی بود، برای من نبود، ولی صدایت آرامش قلبم بود...
    نمی دانی، نخواهی دانست، و نمی خواهم که بدانی سخنم را؛
    و نخواهم گفت با تونقش خود را بر پرده ی تراژدی غم ها؛
    و دیگر نخواهم تراشید بر کتیبه ی سنگی پیکرم نام تو را...
    ای آنکه ندانم چه خطاب تو کنم:
    بدان که تا ابدیت انکار نخواهم کرد عشق تو را؛
    وفراموش نخواهم کرد آذرخش اولین نگاه تو را؛
    و نادیده نخواهم گرفت تبسم ها و چشم های تهی از احساس تو را...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #42
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خسته از حس غریبانۀ این تنهایی
    بخدا خسته ام از اینهمه تکرار سکوت
    بخدا خسته ام از اینهمه لبخند دروغ
    همۀ عمر دروغ
    گفته ام من به شما
    گفته ام
    عاشق پروانه شدم؟
    واله و مست شدم از ضربان دل گل؟
    شمع را می فهمم؟
    کذب محض است
    دروغ است
    دروغ
    من چه میدانم از
    حس پروانه شدن؟
    من چه میدانم گل
    عشق را میفهمد
    یا فقط دلبریش را بلد است؟
    من چه میدانم شمع
    واپسین لحظۀ مرگ
    حسرت زندگیش پروانست
    یا هراسان شده از فاجعۀ نیست شدن؟
    به خدا من همه را لاف زدم
    بخدا من همۀ عمر به عشاق حسادت کردم
    باختم من همۀ عمر دلم را
    به سراب
    باختم من همۀ عمر دلم را
    به هراس تر یک بوسه
    به لبهای خزان
    بخدا لاف زدم
    من نمی دانم عشق
    رنگ سرخ است ؟
    آبیست؟
    یا که مهتاب هر شب
    واقعاً مهتابیست؟
    عشق را در طرف کودکیم
    خواب دیدم یک بار
    خواستم صادق و عاشق باشم
    خواستم مست شقایق باشم
    خواستم غرق شوم
    در شط مهر و وفا
    اما حیف
    حس من کوچک بود
    یا که شاید مغلوب
    پیش زیبایی ها
    بخدا خسته شدم
    می شود قلب مرا عفو کنید؟
    و رهایم بکنید
    تا تراویدن از پنجره را درک کنم؟
    تا دلم باز شود؟
    خسته ام ، درک کنید
    میروم زندگیم را بکنم
    میروم مثل شما
    پی احساس غریبم تا باز
    .شاید عاشق بشوم ...



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #43
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خدایا دلم گرفته
    خسته شدم از دنیات
    از آدمات
    دلم گرفته از این همه بی رنگی و دورنگی
    خدایا
    دیگه نمی خوام دنیاتُ
    خدایا اشکی برام نمونده
    از این همه دل شکستن ها
    از این همه دروغ و ریا
    بازم دلم گرفته
    خدایا
    از این همه آرزوی به دل مانده
    از این همه بغض های نشکسته
    بازم دلم گرفته
    پیشت همیشه گفتم
    اما تو گوش نکردی
    دارم میرم خدایا
    بگو با من چه کردی؟
    بگو من اینجا چه کنم؟
    چرا به دنیا اومدم؟
    با کی باید حرف بزنم ؟
    گریه هام ُ دیگه پیش کی ببرم؟
    خدایا
    بگو با من چه کردی؟
    چرا تنهاترینم ؟
    چرا بشکسته تر از آن و اینم ؟
    چرا دیگر مرا نائی نمانده؟
    چرا رفتن در راه من نیست؟
    چرا رودخانه زندگی ساکن مانده
    خدایا
    بگو با من چه کردی؟
    چرا حرف و آهم بسیار؟
    چرا خندیدن در من گناه؟
    چرا لبخند شادی نباید؟
    چرا اینگونه شد بود و نبودم؟
    خدایا بگو با من چه کردی؟
    خدایا دلم خیلی گرفته
    خسته شدم از هستی ات
    خدایا گریه برام نمونده
    خدایا............................



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #44
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    در خلوت تنهایی ها...

    این وقت شب انگار

    کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را

    لای برفها می کارد ...

    *

    کم می آورم

    برف چشمانم هی آب می شوند...

    *

    زمستان

    همین است که هست

    حالا در این باغچه
    حتی
    دلتنگی هم
    نمی روید!

  5. #45
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    مي دانم

    دل آسمان مي شكند

    چگونه مي توانم گريه نكنم

    از آن همه ستاره

    تنها سنگي شعله ور

    به خانه ام افتاد

    گيسوانش را بريدند و

    برايم پست كردند

    و باقي اينكه

    سلامت باشم

    چگونه مي توانم گريه نكنم

    من از باز كردن هيچ نامه اي خوشبخت نبوده ام .


    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. #46
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    رد زمان را

    روي چهره‌ات دنبال مي‌كنم

    با هر جاي پايش

    تنهاتر مي‌شوم

  7. #47
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    لال شده‌ام

    همين‌ قدر كه نمي‌توانم

    كلمات را كنار هم بگذارم

    تا از دوري تو بگويم



  8. #48
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دیر یا زود

    مانند یک دسته‌ی گل

    باید که حسرتم را در بغل بگیرم و بروم

    به خواستگاری‌ آن زن ِ خاکی

    که نه نخواهد گفت

    آغوشش را باز خواهد کرد

    و همه چیزم را خواهد گرفت



    و من همه چیزم را به او خواهم بخشید

    بی هیچ حسرتی

    مگر این حسرت ابدی

    که دهانم را می‌گیرد



    دیگر چگونه بگویم که دوستت دارم



  9. #49
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض




    یک سر این رشته گم شده است…

    و چیزی…جایی…

    ناگفته مانده است

    و اکنون ما

    در خانه های خویش غریب ایم…



  10. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #50
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    کجا می روید ای سایه های شوم تنهایی

    به کجا ای سیاهی های بی خوابی
    آیا مرا رها کرده میروی سراغ دیگری ؟
    آری برو و دگر نگیر از من سراغی
    که امروز آنقدر عاشقم که ندارم همتایی
    گمان میکردی قلبم هست خانه ابدی ؟
    نه برو روزهاست که دگر قلبم ندارد برایت جایی
    مهمان جدیدی دارم در قلبم میدانی ؟
    به پایان رسیده آن همه دوری و بی کسی
    امروز معشوقه ای دارم در این نزدیکی
    که مرا به عرش برده از این فرش تنهایی
    برو ای ابر سیاه نا امیدی
    که فکر میکنم حالا حالا ها سرگردانی
    آرزو دارم تا آخر هستی تا به پا بودن هر کسی
    تا میتوانی دور خودت بگردی
    و حتی لحظه ای پناه گاهی نیابی

صفحه 5 از 13 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/