ترویج علوم و هنرها
فرمانروایی شاهرخ را سرآغاز یک عصر جدید و تجدید حیات در بعضی از انواع هنر معرفی کردهاند. او پادشاهی بود نیکوکارو اصحاب علم و دانش را گرامی میداشت و ارباب صنعت را طرف توجه قرار میداد و در زمان وی علم و صنعت رواج یافت.[۲] توفیق شاهرخ در تسخیر تمامی قدرت در هرات و توجّه وی و بایسنقر به هنر، بسیاری از هنرمندان را از اقصی نقاط ایران به هرات کشاند و سبب شد که مراکز مهم پیشین اهمیت و اعتبار خود را از دست بدهد و در مرتبهای نازلتر قرار گیرد. شاهرخ به همراه پسرش بایسنقر حامی و بانی شکلگیری مکتب هرات از سبکهای مهم هنری در ایران بود و در تحت حمایت او نقاشان، خوشنویسان، تذهیبکاران را در هرات گردآورد تا برای وی ظریف ترین آثار هنری را در خط، تذهیب، جلدسازی و صحافی به وجود آوردند. کانون هنری بایسنقر در هرات بهنام دارالصنایع کتاب سازی معروف بود و کتابهای پدیدآنده در این دوره شامل نفیسترین مینیاتورها و استادانهترین خوشنویسیها هستند که به زیبایی تمام صحافی و جلدآرایی گشتهاند.
بازیل گری معتقد است: "شاید شدت عملهای شاهرخ در رعایت شریعت اسلامی بود که او را به حمایت از تهیه کتابهایی به غیر از شعر و داستانسرایی وا میداشت. از کتابهای خطی یافت شده در دوران او معلوم میشود که او هرگز بهترین نقاشان را برای کتابخانه خود از هرات و سایر جاها جذب نکرد و از طرف دیگر او حامی بزرگ محققین بهخصوص مورخینی مانند حافظ ابرو و عبدالرزاق بودهاست. گفته میشود او کتاب جامعالتواریخ تالیف خواجه رشیدالدین فضلالله را که در شرف نابودی بود نجات داد. در کتابخانه او بهجای خلق آثار جدید بیشتر به تکثیر کتابهای قدیمی میپرداختند و به نوعی کمیت بر کیفیت میچربیدهاست."
در عهد سلطنت او هرات که پایتخت دولتش بود، کانون درخشان هنر و ادب عصر محسوب میشد. وجود مولانا قوام الدین شیرازی، آن مهندس معمار نابغه و بی مانند که در آن ایام در هرات، به وی و همسر هنر پرورش گوهر شاد آغا، این فرصت و امکان را میداد تا مساجد، مدارس، و ابنیه عالی در قلمرو قدرت خویش بنا کنند. مسجد گوهرشاد در مشهد و در کنار بارگاه امام رضا و مسجد جامع گوهرشاد در هرات، از درخشانترین آثار معماری این عصر، مدیون طرح و تفکر قوام الدین شیرازی و آن ملکه هنر پرور عصر بود، که هنوز همچنان باقی است.[۱]
به سعی و تشویق شاهرخ، کتابخانهای عظیم نیز در هرات به وجود آمد که جامع تعدادی از نفایس آثار بود. به علاوه بعضی هنرمندان عصر همچون عبدالقادر مراغی استاد موسیقی، مولانا خلیل مصور استاد نقاشی، یوسف اندکانی استاد آواز ، از همان ایام، در دربار هرات، نام شاهرخ را پر آوازه ساختند.
پارهای از زیباترین نقاشیها، ریشه در مکتب هرات دارند که بطور کامل با حمایت شاهزادههای تیموری در شهر هرات شکل گرفت و استاد بزرگ نقاشی یعنی کمال الدین بهزاد برخاسته از چنین مکتبی است. خطوط زیبای فارسی نظیر خط نستعلیق در دوره جانشینان تیمور شکل گرفت و آخرین مراحل تکاملی اش را در این دوره طی نمود. همچنین پارهای از زیباترین آثار معماری ایرانی در این دوره به وجود آمد که از آن جمله میتوان به مسجد گوهرشاد در شهر مشهد و در کنار بارگاه امام رضا علیهالسلام اشاره نمود . این مسجد که با حمایت گوهرشاد همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست ، یکی از درخشان ترین آثار معماری ایرانی است. در گوشهای کتیبههای این مسجد و در سمت ایوان مقصوره آن ، کتیبهای از بایسنقر میرزا از شاهزادگان تیموری وجود دارد که خود از خطاطان بزرگ عصر خویش بود.
میراث فرهنگی و هنری تیموریان و آنچه شاهرخ بنیانگذارد در اختیار صفویه قرار گرفت. معماری صفوی و یا نقاشی و خطاطی آنها، کاملا ادامه میراثی است که از تیموریان برجای ماند. خصوصا که صفویه با حمایت گسترده خویش ، این میراث را درخشان تر نموده ، باعث رشد و گسترش آن گشتند. همچنین ادامه این سنت هنری در گورکانیان هند یا تمپراتوری مغولی هند قابل مشاهدهاست. بعدها و مقارن زمان برخاستن صفویه یکی از نوادگان تیمور که در منطقه ماوراء النهر حکومت میکرد یعنی بابر، با لشگری به هند حمله کرد و آنجا را فتح کرد و بر خلاف جدش، در همانجا ساکن شد و سلسله درخشان مغولان کبیر هند یا گورکانیان هند را بنیان نهاد. سلسلهای که برخی از درخشان ترین آثار هنری و معماری نظیر بنای تاج محل در دوره ایشان بنا شدهاست.
فرزندان شاهرخ
از آن گذشته غیر از بایسنقر نیز سه پسر دیگرش هم در زمان حیات شاهرخ مردند؛ سیور غتمش در ۸۳۰ق / ۱۴۲۷م، ابراهیم سلطان در ۸۳۷ ق / ۱۴۳۳م، و محمد جوکی در ۸۴۸ق / ۱۴۴۴م.
با وجود این مصائب که در پایان عمر برای او جز الغ بیگ میرزا (795-851 ق / 1393-1449م)، فرزند دیگری باقی نماند، اما شاهرخ از جاده اعتدال خارج نشد و هرگز به خشونت نگرایید به طوری که روحیه صلح جویی و عدالت دوستی خود را تا پایان کار همچنان حفظ کرد.
درگذشت شاهرخ و زوال تیموریان
شاهرخ در اواخر عمر با شورشِ نوهاش سلطان محمد، پسر بایسنقر و حاکم ری، مواجه شد و با وجود بیماری، به تشویق همسرش گوهرشادآغا بیگم، در ۸۵۰ به آنجا لشکر کشید. سلطان محمد گریخت و شاهرخ پس از ۴۳ سال سلطنت، در ری درگذشت. شورش سلطان محمد و مرگ شاهرخ ، موجب زوال سریع این خاندان شد.
شاهرخ به سن هفتاد و دو سالگی و به سال ۸۵۰ق / ۱۴۴۶م درگذشت با مرگ شاهرخ، تنها فرزندش الغ بیگ میرزا در قید حیات بود، که او هم بیشتر یک محقق و عالم ریاضی بود تا یک فرمانروا. شاهرخ، بر خلاف تیمور، جانشینی برای خود انتخاب نکرد؛ دو فرزندش، بایسنقر و جوکی میرزا در زمان حیات او درگذشته بودند و فرزند دیگرش، الغ بیگ، بیشتر اوقات در سمرقند بود و به عنوان مهمان به دربار پدر دعوت میشد و در امور سلطنت دخالتی نداشت . از این رو حکمرانان مختلف به جان هم افتادندو انحطاط خاندان تیموری دوباره آغاز شد که این بار با سرعت بیشتری رو به تلاشی و اضمحلال رفت.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)