نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: برای کسی که دوستش دارم و برای دلم

  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض برای کسی که دوستش دارم و برای دلم


    درشتترين شکوفه اشکم را به تو هديه می کنم؛ به تو که مرا در وسيعترين افقهای تنهاييم تنها گذاشتی.
    به تو که پرده سپيد پاخورده محبتم را زير پايت حس کردی ولی آنرا هرگز نيافراشتی.

    به تو تقديم می کنم بلندترين قله خواستهايم را که از تو آغاز می شود و به تو پايان می يابد.

    تو که در لحظه من خوابی؛ تو که در نگاه برگها و تلاطم خزان ، بر جان من آتش می افکنی، چگونه بخوانمت که اينچنين شتابان از من نگريزی؟!
    چگونه بخواهمت که صبححهای پرغرور من تنها برای يکبار از خرد شدن در نبرد هولناک بی وفايي ات در امان بمانند؟!
    مرا فراموش می کنی و باز فرا می خوانی! مرا شکست می دهی ولی در آغوش می کشی ام!
    آه ! من ديوانه ام ! پر از رويا هستم، پر از احساس هستم؛ بی سياستم، شکست می خورم!
    به راستی که من آرامش عشقت را نمی خواهم زيرا آنگاه که آرامش رسد، عشق مرده است.

  2. 2 کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    طریقت جز صداقت نیست ای عشق
    دلم را جز تو طاقت نیست ای عشق
    دلم را دست دلتنگی سپردی
    و این رسم رفاقت نیست ای عشق

  4. 2 کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    تو نيستي و صداي تو
    هواي خوب اين خونه ست
    صداي پاي عطر گل
    صداي عشق ديوونه ست
    تو از من دور و من دلتنگ
    تو ابادي و من ويرون

  6. 2 کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    تو مثل راز پائيزي و من رنگ زمستانم.
    چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نميدانم.
    تو مثل لحظه اي هستي كه باران تازه ميگيرد.
    و من مرغي كه از عشقت فقط بيتاب و حيرانم.

  8. 2 کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    تو رادوست ندارم نه دوستت ندارم
    اما هنگامی که نیستی
    غمینم
    و به آسمان آبی بالای سرت
    واخترانی که تو را میبینند
    رشک میبرم
    تو رادوست ندارم
    امانمیدانم چرا
    آنچه میکنی در نظرم بی همتا جلوه میکند
    وبارهادر تنهایی از خود پرسیده ام
    چرا آنهایی که دوستشان دارم
    بیشترشبيه تو نیستند
    تو رادوست ندارم
    اماهنگامی که نیستی
    از هرصدایی بیزارم
    حتی اگر صدای آنانی باشد که دوستشان دارم
    زیراصدای آنها
    طنین آهنگین صدایت را در گوشم میشکنند
    تو رادوست ندارم
    اماچشمان گویایت
    با آن آبی عمیق و درخشان
    بیش ازهر چشم دیگری بین من و آسمان آبی قرار میگیرد
    آه میدانم که دوستت ندارم
    اماافسوس دیگران دل ساده ام را
    کمترباور دارند
    و چه بسا به هنگام گذر
    میبینم که بر من میخندند
    زیرا آشکارا مینگرند
    نگاهم به دنبال توست

  10. 2 کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    روزی که فلک از تو بریدست مرا
    کس با لب پر خنده ندیدست مرا
    چندان غم هجران تو بر دل دارم
    من دانم و آنکه آفریدست مرا

  12. کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #7
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    اي عشق همه بهانه از توست
    من خامشم اين ترانه از توست


    من اندوه خويش را ندانم
    اين گريه بي بهانه از توست

  14. کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #8
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    عشق صبور است
    عشق مهربان است
    عشق حسود و متکبر و خشن نيست
    بر راه خود اصرار نميورزد
    کج خلق و زود رنج هم نيست
    همه چيز را تحمل ميکند
    همه چيز را باور ميکند
    به همه چيز اميدوار است
    همه چيز را تحسين ميکند
    عشق هرگز پاياني ندارد.

  16. #9
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    هیچ کس از جنس ما نبود
    این چنین که هستم

    که بودی
    که بودم
    که هستی
    نمی گویم صمیمی.....
    نمی گویم خوب
    نمی گویم پاک
    نمی گویم!
    ولی به خدا قسم!
    قسم به نان و نمک
    به شرم تو
    به چشمهای قشنگ تو
    اندازه هر چه تنهایی ات بخواهد
    با همه وجود
    و با هر چه عشق و عشق
    دوستت دارم

  17. #10
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    گفتنيها كم نيست، من و تو كم بوديم
    خشك و پژمرده، تا روي زمين خم بوديم

    گفتنيها كم نيست، من و تو كم گفتيم
    مثل هذيان دم مرگ، از آغاز، چنين ‌درهم و برهم گفتيم
    ديدنيها كم نيست، من و تو كم ديديم
    بي سبب از پاييز، جاي ميلاد اقاقيها را پرسيديم
    چيدنيها كم نيست، من و تو كم چيديم
    وقت گل دادن عشق، روي دار قالي، بي‌سبب حتي، پرتاب گل سرخي را ترسيديم
    خواندني‌ها كم نيست، من و تو كم خوانديم
    من و تو ساده ترين ‌شكل سرودن را در معبر باد، ‌با دهاني بسته وامانديم
    من و تو كم بوديم
    من و تو، اما در ميدانها
    اينك اندازه ‌ما مي‌خوانيم
    ما به اندازه‌ «ما» مي‌گوييم، ‌ما به اندازه‌ «ما» مي چينيم
    ما به اندازه‌ «ما» مي بوييم، ‌ما به اندازه‌ «ما» مي روييم
    من و تو كم نه، كه بايد شب بي ‌رحم و گل مريم و بيداري شبنم باشيم من و تو خم نه و درهم نه و كم نه، ‌كه مي‌بايد، ‌با هم باشيم
    من و تو حق داريم در شب اين ~~~~~~~~
    نبض آدم باشيم
    من و تو حق داريم كه به اندازه‌«ما» هم شده
    با هم باشيم
    گفتنيها كم نيست
    رفتنت را ديدم
    تو به من خنديدي
    آتش برق نگاهت دل من آتش زد
    و مرا در پس يک بغض غريب
    در ميان برهوتي تاريک
    پشت يک خاطره سرد و تهي
    با دلي سنگ رهايم کردي
    و تو بي آنکه نگاهي بکني به دل خسته و آزرده من
    رفتنت را ديدم
    تا به آنجا که نگاهم سو داشت
    و تو در آخر اين قصه تلخ محو شدي

    باورم نيست که ديگر رفتي
    اشک من بدرقه راهت باد

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/