آداب قضاى حاجت
سزاوار است كسى كه در بيابان قصد قضاى حاجت دارد خود را از چشم بينندگان دور كند، و اگر بتواند خود را با چيزى بپوشاند، و پيش از آن كه به محل نشيمن برسد عورتش را مكشوف نكند، براى آن كه بوى عفونت به دماغ او نرسد سرش را بپوشاند بلكه بر بالاى عمامه اش روسرى اندازد. چنان كه امام صادق (ع ) به اين نحو رفتار مى كرد (885) تا اقرارى باشد به اين كه نفس او از عيوب خالى نيست ، ديگر اين كه به هنگام ورود به بيت الخلاء پاى چپ را مقدم بدارد و بگويد:(( ((بسم الله اعوذ بالله من الرجس ‍ انجس الخبيث المخبث الشيطان الرجيم )))) و هنگام كشف عورت بسم الله بگويد: تا شيطان بر او نظر نكند چنان كه در حديث آمده است (886) همچنين نبايد در جويها، راهها، محل ريزش ميوه ها، منزلگاهها، بر در خانه ها، بر روى گورها قضاى حاجت كند، و نيز در اين حال نبايد رو به قبله يا پشت به آن داشته باشد، بويژه در بيابان ، از امام رضا(ع ) روايت شده كه فرموده است : هر كس رو به قبله بول كند سپس در همين حال متذكر شود، و به خاطر بزرگداشت قبله از آن منحرف گردد، پيش از آن كه از جاى خود برخيزد خداوند او را مى آمرزد (887) و نيز روبروى خورشيد و ماه فرج خود را قرار ندهد، و روبروى باد، و در زمين سخت و در حالى كه ايستاده است بول نكند، همچنين از پشت بام و مكان مرتفع بول خود را در هوا رها نسازد، و بر سنگ و در آب بويژه آب راكد اين كار انجام ندهد. و در حال قضاى حاجت نخورد و نياشامد و مسواك نكند و سخن جز به ضرورت نگويد، اما ذكر خداوند در اين حال مانعى ندارد، چه موسى (ع ) عرض كرد: پروردگار! من در احوالى قرار مى گيرم كه تو را برتر از آن مى دانم كه در آن احوال به ياد تو باشم ، خداوند فرمود: اى موسى ! در همه احوال به ياد من باش . (888) و نيز انگشترى كه بر نگين آن نام خدا نقش شده و كتابى كه آيات قرآن در آن نوشته شده باشد به همراه دارد وارد بيت الخلاء شود به هنگام استنجا آن را به انگشت دست راستش منتقل كند. و در هنگام دفع بگويد:(( ((الحمد الله الذى اطعمنى طيبا فى عافية و اخرجه منى خبيثا فى عافية )))) و در حديث نبوى است : با هر فرد فرشته اى است كه (در هنگام قضاى حاجت ) گردن او را مى گرداند تا به مدفوع خود نظر كند. سپس فرشته به او مى گويد: اى فرزند آدم اين روزى توست بنگر آن را از كجا به دست آورده اى و به چيزى دگرگون شده است . در اين موقع شايسته است بنده بگويد: پروردگارا حلال را روزى من كن ، و مرا از حرام دور فرما.(889)
يكى از دانشمندان (890) ما گفته است : ((با قضاى حاجت نقص و نياز خود و كثافاتى را كه حامل آنى و در درون خوددارى به يادآور. تو پيوسته ظاهر خويش را به خاطر مردم زينت مى دهى ، در حالى كه خداوند بر نجاست باطن و زبونى حالت آگاه است ، پس براى خارج كردن پليديهاى باطن و صفات فاسدى كه در ژرفاى وجود توست بى هيچ قيد و شرطى دست به كار شو، تا با خروج آنها نفس تو آرامش يابد، و دلت از چرك و زنگار آنها آسوده ، و از بار سنگين آنها سبك گردد، تا بتوانى براى قيام به اداى خدمت و راز و نياز با خدا شايستگى پيدا كنى . آنچه را از تو ظاهر مى شود مپوشان ، چه ناگزير آنچه پوشيده است بر خلاف ميل تو نمايان خواهد شد، زيرا طبيعت آدمى آنچه را در آن نهفته است دير يا زود ظاهر مى كند و در آن هنگامى تو به سبب آنچه از مردم پوشيده داشته اى مفتضح و رسوا خواهى شد، چنان كه خداوند با هر حيله گر و فريبكارى همين كار را مى كند. امام صادق (ع ) فرموده است : مستراح بدين سبب به اين نام ناميده شده است كه مايع استراحت و خلاصى نفوس از بار سنگين نجاسات و محل خالى شدن كثافات و پليديها است ، مؤ من در اين هنگام عبرت مى گيرد از اين كه متاع ناب دنيا چنين سرانجامى دارد، از اين رو با دورى گرفتن از دنيا و ترك آن آسودگى مى يابد، و جان و قلب خود را از سرگرم شدن به آن فارغ مى سازد، و به همان گونه كه از نجاست و كثافت دورى مى گزيند از گردآورى و تحصيل زخارف دنيا روى مى گرداند، و مى انديشد كه چگونه نفس او در يك حالت مكرم و محترم ، و در حالت ديگر خوار و زبون است ، و مى داند كه تمسك به قناعت و پرهيزگارى موجب راحتى او در هر دو جهان است ، و آسايش در سبك و آسان شمردن كار دنيا و خلاصى از تمتعات آن ، و دورى جستن از نجاست مال حرام شبهه ناك مى باشد. وى در نتيجه اين شناخت باب كبر و خودبينى را بر روى خويش مى بندد، و از گناهان گريزان مى شود، و براى به دست آوردن فرجام نيك و تقرب به خدا، و فروتنى ، پشيمانى و شرم را پيشه خو مى سازد، و در انجام دادن اوامر الهى و پرهيز از نواهى او مى كوشد، و نفس خويش را در محدوده خوف از خدا و صبر و شكيبايى و خوددارى از متابعت شهوات زندانى مى كند تا آنگاه كه در سراى جاويد در سايه امن الهى قرار گيرد، و طعم خشنودى او را بچشد، زيرا آنچه در خور اعتماد و دلگرمى است همين است و هر چه غير از اين است فانى و ناچيز است .))(891)