یادم میاد کنارم می‏نشستی
...
یادت میاد من برات پیانو می‏زدم
...
یادم میاد تو دستات رو دورم حلقه می‏کردی
...
یادت میاد من واست از عاشقی می‏خوندم
...
یادم میاد سرت رو شونه‏هام میذاشتی
...
یادت میاد اشک‏هام دونه‏دونه روی گونه‏هات می‏چکید
...
یادم میاد تو اشک‏هام رو می‏بوسیدی و می‏گفتی مرد که گریه نمی‏کنه
...
یادت نمیاد چون من همیشه سکوت ‏می‏کردم، غم نداشتن تو برای یه مرد هم خیلی سنگین بود.