روحم همه تسخیر مرگ شده استبدنم سرد شده استدر درونم صدایی ناشناستیشه بر دست شده استقلب من خورد شده استآن صدا گم شده استبدنم سرد شده استرنگ من گویی مثل گچ شده استگویی صدایم با من قهر کرده استبی صدا شده است با من لج کرده استنفسی نیست مرا یاری کندخاطرش گم شده است,بی مهر شده است
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)