چه غمگینم
چو میدانم که هر کس می زند در را
در خاموشی من را
به دستش خنجری دارد
بر لب خنده ای
و نامش دوستی ست
خودش را با هزاران خود برایم ارمغان دارد
چه غمگینم
چو میدانم در این بازار آشفته
عجب ارزان خریدارند انسانها انسان را
چه غمگینم
چو میدانم که هر کس می زند در را
در خاموشی من را
به دستش خنجری دارد
بر لب خنده ای
و نامش دوستی ست
خودش را با هزاران خود برایم ارمغان دارد
چه غمگینم
چو میدانم در این بازار آشفته
عجب ارزان خریدارند انسانها انسان را
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)