شبی ز شبها، من و تو تنها
به موج دريا، خيره ميديديم
تو زيبا، فريبی در صحرا
من با تمنا، بی رنج و سودا
آنشب که رفتی از من چه ديدی
دلم شکستی، از من بريدی
رفتی کجا تو، ای ديده جادو
از من رميدی مانند آهو
کجا؟
شبی دگر هم، من و دل و هم
به پای گلها، قصه ميکرديم
چه شبها بيمار و تنها
ناله سر دادم ، گريه ها کردم
شبی سيه بود، نه نور ماه بود
شبی که يارم ز من جدا بود
چون او خبر شد، غمم بسر
ستاره ها مرد، شبم سحر شد
خدا!
شبی ز شبها، من و تو تنها
به موج دريا خيره می ديديم
تو زيبا ، ای ديده شهلا
من با تمنا، بی رنج و سودا
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)