توبه، توبه، از شب هجران توبه
از چشم گريان ، از قلب ويران
از جور خوبان، از رنج ارمان، توبه
زسوز و درد هجران، ناصح خبر نداری
نديده يی داغ عشق، بدل شرر نداری
تو از فراق کسی، خون در جگر نداری
عشق بود روز و شب، جور و ستم کشيدن
رو، رو، نديده يی تو، بخاک و خون تپيدن
کجا بود شنيدن، ناصح به مثل ديدن