چرا مسلمین از قرآن دور هستند؟




pszj83emyoi7di52ip4c


رهبر انقلاب: «ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ماندگى ما، کج‌رفتارى‌هاى ما، کج‌تابى‌هاى ما در مسایل اخلاقى و زندگى، همه‌ى این‌ها ناشى از دورى از قرآن است. ملت‌هاى مسلمان بر اثر حاکمیت طغیان‏گران و طاغوت‌ها – که قرآن مخاطبان خود را این همه از طاغوت‌ها برحذر داشته است – خونشان مکیده شد…»



یکی از دلایل مهم و بسیار تأثیرگذار در عقب ماندگی مسلمانان از سیر پیشرفت به وجود آمده در جهان، دوری از تعالیم روح بخش قرآن کریم و عدم شناخت و تفسیر درست آیات این کتاب الهی است. قرآن کریم مسلمان‌ها را به تلاش، کوشش، پشتکار، عدم سکون، پرهیز از کسالت و سستی، خودباوری، عزت نفس، دوری از مظاهر دنیاپرستی، عدم وابستگی به دنیا و مافی‌ها و در پی آن عدم وابستگی به قدرت‌های ظاهری موجود در جهان و مبارزه‌ی همه جانبه با طاغوت دعوت می‌نماید ولی در این بین مسلمان‌ها تنها به قرائت ظاهر قرآن اکتفا کردند و گاهی آن را نیز کنار گذاردند! و از پوسته و ظاهر، پا را فراتر نگذاشتند.
در این گیر و دار اما غربی‌ها و اروپایی‌ها خطوط اصلی را از اسلام فرا گرفتند (هرچند که حالا منکر آن هستند) و حرکت خویش را بر مدار آموزه‌ی برتری که آوازه‌اش از کشورهای اسلامی به آن‌جا نیز رسیده بود، تنظیم کردند و بالعکس مسلمین که ظواهر را عمل کردند و باطن را رها، ولی آن‌ها به باطن برخی دستورهای اسلامی چسبیدند و در عوض ظواهر و سایر امور را رها نمودند و هر دو گروه، راه را اشتباه رفتند زیرا همو که دین خاتم را در قالب کتاب آسمانی قرآن و دستورهای اهل بیت عصمت و طهارت فرو فرستاد، بهتر می‌دانست که در سایه‌ی عمل همراه به ظواهر و بواطن است که مؤمنین حقیقی و مورد نظر اسلام تربیت خواهند شد و انسان‌ها به زندگی ایده آل اسلام خواهند رسید. اروپایی‌ها که به بخشی از حقیقت (و نه همه آن) دست یافته بودند گمان می‌بردند که هدف زندگی را یافته‌اند و زندگی گوارایی خواهند داشت حال آن که این گونه نبود.[۱]


به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب: «نظام اسلامى به وعده‌ی‌ قرآن کریم، مردم را به سمت حیات طیبه حرکت مى‌دهد. آیه‌ی‌ قرآن مى‌فرماید: «من عمل صالحاً من ذکر او انثى وهو مؤمن فلنحیینه حیاة طیّبة» [۲] حیات طیبه یعنى زندگى گوارا … آن ملت‌هایى که به زندگى دنیا چسبیده‌اند و موفق شده‌اند که زندگى دنیوى را به مراتب پیشرفته‌اى از کمال برسانند، لزوماً زندگى گوارایی ندارند. زندگى گوارا وقتى است که رفاه مادى با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود و این را فقط ادیان الهى مى‌توانند براى بشر تأمین کنند.»


بسیاری از مسلمانان در اشتباه افتادند و گمان بردند زندگی گوارا فقط مربوط به آخرت است و هر چه کوچک‌ترین ارتباطی به دنیا داشت رها نمودند و پروژه‌ی عقب ماندگی مسلمین نیز دقیقاً از همین زمان کلید خورد. مسلمانان با دست خویش بسیاری از دستورهای اکید اسلام را در ارتباط با تحصیل علم، تلاش برای موفقیت جامعه و خانواده، پیشرفت در کنار تقوا و… را کنار زدند و تنها دسته‌ای از احکام مرتبط با اعمال ظاهری و آخرت را برای خویش حفظ نمودند و این آغاز سراشیبی سقوط بود. هرچند همه این‌گونه نبودند ولی معدود تلاش‌ها نیز مانند دست و پا زدن شناگری در خلاف مسیر رودخانه‌ای پر آب بود که ثمری نداشت. «از طرف دیگر، حیات طیبه و زندگى گوارافقط آخرت هم نیست. اسلام نمى‌گوید من مى‌خواهم زندگى اخروى بعد از مرگ مردم راآباد کنم، دنیاى آن‌ها هرجور شد، شد؛ این منطق اسلام نیست.» [۳]


اگر کسی در چند قرن پیش به ما می‌گفت شاید روزی بیاید که دیگران در عمل به قرآن از شما جلو بیفتند، کسی باور نمی‌کرد و این حرف شوخی تلقی می‌شد. در نگاه اول نیز مسأله همین گونه است. چه طور می‌شود درحالی که ما عالِم به علوم قرآن و اهل بیت(علیه‌السلام) هستیم اما خود عمل نکنیم!؟ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در آخرین ساعات حیات شریفش چه وضعیتی را پیش بینی می‌کرد که این قدر با تأکید این مسأله را بیان فرموده که:

«اللهَ اللهَ فِی القُرآنِ لَایَسبِقکُم بِالعَمَلِ بِهِ غَیرُکُم.»‌

کرد و این حرف شوخی تلقی می‌شد.
در نگاه اول نیز مسأله همین گونه است. چه طور می‌شود درحالی که ما عالِم به علوم قرآن و اهل بیت(علیه‌السلام) هستیم اما خود عمل نکنیم!؟ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در آخرین ساعات حیات شریفش چه وضعیتی را پیش بینی می‌کرد که این قدر با تأکید این مسأله را بیان فرموده که: «اللهَ اللهَ فِی القُرآنِ لَایَسبِقکُم بِالعَمَلِ بِهِ غَیرُکُم.»



حضرت با چشم تیز بین و آینده نگر خود روزی را می‌دید که تقید غیر مسلمانان در عمل برخی از احکام اسلام از مسلمانان بیش‌تر خواهد شد. داشتن نظم در تمام شؤون زندگی و کار، رعایت ادب، نزاکت، مدیریت و بسیاری از امور دیگر مسا‌یلی‌اند که از ساده‌ترین تعالیم قرآن و اسلام هستند، اما بسیاری از کشورهای غیراسلامی بهتر از ما به آن‌ها عمل می‌کنند و به پیشرفت‌های چشم‌گیری نیز دست یافته‌اند. سه پرسش در این جا مطرح می‌شود:

یکی از دلایل مهم و بسیار تأثیرگذار در عقب ماندگی مسلمانان از سیر پیشرفت به وجود آمده در جهان، دوری از تعالیم روح بخش قرآن کریم و عدم شناخت و تفسیر درست آیات این کتاب الهی است. قرآن کریم مسلمان‌ها را به تلاش، کوشش، پشتکار، عدم سکون، خودباوری، عزت نفس و… و در پی آن عدم وابستگی به قدرت‌های ظاهری موجود در جهان و مبارزه‌ی همه جانبه با طاغوت دعوت می‌نماید ولی در این بین مسلمان‌ها تنها به قرائت ظاهر قرآن اکتفا کردند و از پوسته و ظاهر، پا را فراتر نگذاشتند.

یکی از دلایل مهم و بسیار تأثیرگذار در عقب ماندگی مسلمانان از سیر پیشرفت به وجود آمده در جهان، دوری از تعالیم روح بخش قرآن کریم و عدم شناخت و تفسیر درست آیات این کتاب الهی است. قرآن کریم مسلمان‌ها را به تلاش، کوشش، پشتکار، عدم سکون، خودباوری، عزت نفس و… و در پی آن عدم وابستگی به قدرت‌های ظاهری موجود در جهان و مبارزه‌ی همه جانبه با طاغوت دعوت می‌نماید ولی در این بین مسلمان‌ها تنها به قرائت ظاهر قرآن اکتفا کردند و از پوسته و ظاهر، پا را فراتر نگذاشتند.



۱- چرا مسلمین از تعالیم قرآن دور افتاده‌اند؟


۲- این که قرآن چه دستورالعمل‌هایی دارد که ضامن پیشرفت و موفقیت مسلمین خواهد بود؟


۳- چه تلاش‌هایی برای برون رفت از این عقب ماندگی صورت گرفته و در حال حاضر بهترین راهکار برای بازگشت مسلمین به سطح اول علمی، اقتصادی و اجتماعی جهان چیست؟


مهجوریت قرآن علل فراوانی دارد به طوری که بسیاری کوشیده‌اند با بررسی و تبیین ابعاد مهجوریت، قدمی در جهت مهجوریت زدایی بردارند. با وجود اهتمام به تلاوت، حفظ و تفسیر قرآن و نیز استفاده از آیات در هنر معماری و انتشار این کتاب مقدس در تیراژ میلیونی و اقدام‌های دیگری از این دست، چرا هم‌چنان قرآن را مهجور و مغفول می‌دانیم؟
آن چه مسلم است، مهجوریت قرآن در سوره‌ی «فرقان» بیان شده و پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از امت خویش شکوه می‌نمایند. مهجوریت قرآن در میان مسلمانان دارای عوامل و زمینه‌های فراوانی است که به مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:‌نمایند. مهجوریت قرآن در میان مسلمانان دارای عوامل و زمینه‌های فراوانی است که به مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:


۱- جدایی قرآن و عترت: از همان لحظات آغازین پس از رحلت رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آل �) گام‌های نخستین برای این جداسازی صورت گرفت و ثمره‌ی آن نیز مغفول ماندن عمق معانی و معارف کتاب خدا بود چه این که هیچ کس هم‌چون اهل بیت(علیهم‌السلام) به معارف عالیه و عمق دستورهای قرآنی واقف نبود از این رو این تلاش‌ها در جهت دور نگاه داشتن اهل بیت و قرآن علی رغم تأکید رسول خدا بر آن باعث شد تا مسلمین کم کم از آن چه مقصود و منظور قرآن بود، فاصله بگیرند جز اندکی که همان طور گرد وجود ائمه می‌گشتند و به مدد این بزرگواران معارف قرآنی را فرا گرفته، به عمل گذاشته و تا جای ممکن در ترویج آن کوشیدند.


۲- عدم شناخت صحیح: برخی با نگرش تک بعدی به قرآن، گمان کردند قرآن مجموعه‌ای از احکام فردی و توصیه‌های اخلاقی است که پیروانش را به یک سری توصیه‌های اخلاقی، عبادی و فردی دعوت نموده است. غافل از آن که قرآن در زمینه‌های گوناگون از جمله مباحث اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، حکومتی ـ تربیتی، جامعه شناسی، فقهی، اقتصادی و… دستور العمل لازم به پیروان خود ارایه نموده است. ‌های گوناگون از جمله مباحث اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، حکومتی ـ تربیتی، جامعه شناسی، فقهی، اقتصادی و… دستور العمل لازم به پیروان خود ارایه نموده است.
امام خمینی(ره) با موضع‌گیری شدید در برابر جریانی که قرآن و اسلام را از احکام سیاسی ـ اجتماعی تهی می‌داند، می‌فرماید: «باید به این نادانان گفت که: قرآن کریم و سنت رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آل �) آن قدر که در حکومت و سیاست، احکام دارند، در سایر چیزها ندارند، بلکه بسیاری از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آن‌ها این، مصیبت‌ها را به بار آورده است. پیغمبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله ) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت‌های جهان» [۴]‌فرماید: «باید به این نادانان گفت که: قرآن کریم و سنت رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آل �) آن قدر که در حکومت و سیاست، احکام دارند، در سایر چیزها ندارند، بلکه بسیاری از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آن‌ها این، مصیبت‌ها را به بار آورده است. پیغمبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله ) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت‌های جهان» [۴]


۳- وجود حجاب‌های گوناگون: حجاب‌های متعددی ممکن است بین انسان و قرآن فاصله ایجاد ‌نماید به گونه‌ای که انسان در عین ارتباط با قرآن از درک معارف و حقایق آن، محروم می‌شود؛ یکی از این حجاب‌ها آلودگی به گناه است. گناه سبب می‌شود از فهم قرآن و استفاده از معارف معنوی وحی محروم بمانیم و نتوانیم از تلاوت آیات به حقایق آن‌ها برسیم.‌شود از فهم قرآن و استفاده از معارف معنوی وحی محروم بمانیم و نتوانیم از تلاوت آیات به حقایق آن‌ها برسیم.
دیگر پرده و حجابی که گریبان انسان را می‌گیرد، غرور و احساس بی‌نیازی است. شاید کسانی در قرائت، تجوید، تفسیر، تحقیق و… تخصص داشته باشند و همین باعث شود از رسیدن به عمق و مغز آیات غفلت ورزند و به داشته‌ی خویش غرّه شوند حال آن که همه‌ی این‌ها مقدمه‌ای است برای فهم، درک و رسیدن به حقیقت معارف قرآن.
پاسخ به سؤال دوم را با بیان زیبایی از رهبر معظم انقلاب آغاز می‌کنیم: «نظام اسلامى به وعده‌ی قرآن کریم، مردم را به سمت حیات طیبه حرکت مى‌دهد. آیه‌ی قرآن مى‌فرماید: «من عمل صالحاً من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیّبة» حیات طیبه یعنى زندگى گوارا. یک ملت آن وقتى زندگى گوارا دارد که احساس کند و ببیند که دنیا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پیش مى‌رود و به سمت هدف‌هاى او حرکت مى‌کند، این زندگىِ گواراست؛ فقط «دنیا» نیست، فقط هم «آخرت» نیست.» [۵]
مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب، قرآن مسلمانان به گونه‌ای می‌پسندد و تربیت می‌نماید که انسان‌هایی جامع الاطراف باشند نه افرادی تک بعدی. قرآن تلاش برای آخرت را توصیه نموده ولی در کنار آن تلاش برای تأمین زندگی روزمره و پیشرفت و تعالی را هم‌چون مجاهدت در راه خداوند می‌داند و در یک کلام، مسلمانی مورد تأیید قرآن است که لحظه‌ای آرام نگیرد و به طور دایم در حال پیشرفت و ترقی باشد همان طور که در روایات هم به این مسأله اشاره شده که مسلمان حقیقی نباید امروز و فردایش یکسان باشد بلکه باید در تکاپوی کسب موفقیت و رسیدن به مدارج بالاتر در تمام امور مورد نظر زندگی دنیا و آخرت در کنار هم باشد.


مقام معظم رهبری در همین ارتباط می‌فرمایند: «اسلام مردم خود را خوشبخت و سعادتمند مى‌خواهد. این سعادت فقط با پول به دست نمى‌آید؛ فقط با ذکر و عبادت هم به دست نمى‌آید. حیات طیبه اسلامى، زندگى است که در آن، راه رسیدن به معنویت و اهداف و سرمنزل‌هاى نهایى این راه، از زندگى دنیایى مردم عبور مى‌کند. اسلام دنیاى مردم را آباد مى‌کند، منتها آبادى دنیا، هدف نهایى نیست. هدف نهایى عبارت است از این که انسان‌ها در زندگى دنیوى از معیشت شایسته و مناسب، از آسودگى و امنیت خاطر و از آزادى فکر و اندیشه برخوردار باشند و از این راه به سمت تعالى و فتوح معنوى حرکت کنند. حیات طیبه اسلامى شامل دنیا و آخرت – هر دو – است. [۶]


از قرآن مى‌توان دو انتظار داشت: «اول، تصحیح بینش، بینشى که نشان دهنده‌ی خط سیر کلى انسان از مبدأ تا معاد است؛ دوم، تعلیم دانش، دانش‌هایى که اگر قرآن به ما نمى‌گفت، از آن‌ها آگاه نمى‌شدیم: «فاذکروا الله کما علمکم ما لم تکونوا تعلمون» [۷]

مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب، قرآن مسلمانان به گونه‌ای می‌پسندد و تربیت می‌نماید که انسان‌هایی جامع الاطراف باشند نه افرادی تک بعدی. قرآن تلاش برای آخرت را توصیه نموده ولی در کنار آن تلاش برای تأمین زندگی روزمره و پیشرفت و تعالی را هم‌چون مجاهدت در راه خداوند می‌داند و در یک کلام، مسلمانی مورد تأیید قرآن است که لحظه‌ای آرام نگیرد و به طور دایم در حال پیشرفت و ترقی باشد.
مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب، قرآن مسلمانان به گونه‌ای می‌پسندد و تربیت می‌نماید که انسان‌هایی جامع الاطراف باشند نه افرادی تک بعدی. قرآن تلاش برای آخرت را توصیه نموده ولی در کنار آن تلاش برای تأمین زندگی روزمره و پیشرفت و تعالی را هم‌چون مجاهدت در راه خداوند می‌داند و در یک کلام، مسلمانی مورد تأیید قرآن است که لحظه‌ای آرام نگیرد و به طور دایم در حال پیشرفت و ترقی باشد.



بینش و دانش ارایه شده در قرآن عهده‌دار رهایى انسان از ظلمت و بحران به سوى نور است: «کتاب أنزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الى النور باذن ربهم الى صراط العزیز الحمید» [۸] این نور همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره نمودند جامع حسنات دنیا و آخرت است، توسعه‌اى است همراه با تعالى، مادیتى است همراه با معنویت؛ از این رو اگر تصور شود که با معنویت تنها به تعالی خواهیم رسید در اشتباه هستیم همان‌گونه که با مادیات و توسعه طلبی نیز به تنهایی به زندگی آرام و گوارا نخواهیم رسید. باید بینش و دانش را در کنار یک‌دیگر تقویت کرد. قرآن فرامین بسیاری در راستای تشکیل جامعه‌ای مطلوب و به دور از سکون و عقب افتادگی به مسلمانان ارایه می‌نماید، هم‌چون:


- تأکید بر ولایت الهى: «الله ولى الذین آمنوا» [۹]
- حرمت و ممنوعیت هر نوع رهبرى و حکومت غیرالهى و ظالمانه: «لاینال عهدى الظالمین» [۱۰]
- ضرورت اجراى عدالت: «اعدلوا هو إقرب للتقوى» [۱۱]
- واگذارى کارها به افراد متعهد و متخصص: «ان الله یإمرکم إن تودوا الامانات الى إهلها» [۱۲]
- وجوب اطاعت از خدا، پیامبر و اولوالامر [۱۳]
- وفاى به عهد [۱۴]
- پرهیز از مراجعه به طاغوت [۱۵]
- آزادى انسان از هر آن چه او را از عبودیت خدا دور مى‌کند: «ویضع عنهم اصرهم و الاغلال التى کانت علیهم» [۱۶]
- آمادگى نظامى متناسب با شرایط زمانه [۱۷]

- خمس، زکات و انفاق براى رفع محرومیت‌هاى اقتصادى، رعایت حقوق هم‌دیگر و منع غیبت، تهمت، دروغ و افترا براى حفظ کرامت انسان‌ها، منع قتل، سرقت و مفاسد اخلاقى براى حفظ حقوق بشر، احترام به پدر و مادر، حفظ حقوق سایر مردم و… که این عناوین در آیات بسیاری از قرآن آمده و برخی از آن‌ها به فراخور اهمیت، بارها با بیان‌های متفاوت تکرار شده است.
البته این بدان معنا نیست که دریافت همه‌ی افراد از قرآن به یک میزان باشد. همان گونه که در روایات آمده است، عبارات قرآن براى استفاده‌ی توده‌ی مردم، اشارات آن براى استفاده‌ی خواص، لطایف آن قابل فهم براى اولیا و حقایق آن در اختیار انبیاست.
«قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است: «فلنحیینّه حیاة طیّبة» حیات طیبه یعنى چه؟ زندگى پاکیزه یعنى چه؟ یعنى زندگى که در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیاى انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگى فردى در آن تأمین است، آرامش روحى در آن هست، سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانى در آن وجود دارد؛ فواید اجتماعى، سعادت اجتماعى، عزت اجتماعى، استقلال و آزادى عمومى هم در آن تأمین است. قرآن این‌ها را به ما وعده داده است. وقتى قرآن می‌گوید: «فلنحیینّه حیاة طیّبة»، یعنى همه‌ی این‌ها؛ آن زندگى که در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با این‌ها فاصله داریم؛ باید به این‌ها برسیم. [۱۸]
سؤال سوم از دو بخش تشکیل شده است: «اول این که چه تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است؟» به طور حتم انسان‌های عالِم به زمانه و عامِل به فرامین قرآن در هر عصر و دوره‌ای بوده‌اند و این عده از تلاش در جهت تعالی جامعه‌ی مسلمین دست بر نداشته‌اند اما در دوره‌هایی از تاریخ، به جهت تحریف حرکت کلی مسلمانان و تلاش دشمنان برای ایجاد سکون در جامعه‌ی اسلامی و وجود فرقه‌های انزوا گرای برخواسته از درون مسلمانان که عموماً توسط بیگانگان رهبری یا حتی ایجاد شده بودند، حرکت پر شتاب مسلمانان به سوی پیشرفت، باز ایستاد یا به کندی گرایید و معدود تلاش‌های علمای آگاه و اندیشمندان آزاد اندیش کم اثر شد. شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که مهم‌ترین و مؤثرترین حرکت در جهت جلوگیری از عقب ماندگی مسلمانان و بازگشت به عرصه‌ی پیشرفت و تعالی، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره) بود.
«خدا را شکر می‌کنیم بر نعمت انقلاب، خدا را شکر می‌کنیم بر نعمت امام، خدا را شکر می‌کنیم بر این عظمتى که ملت ایران از خودشان نشان دادند … بدانید فرداى این ملت از امروز این ملت به مراتب بهتر، روشن‌تر و دل‌نوازتر است و انشاءالله شما جوان‌ها آن روزها را خواهید دید و خواهید توانست ثمره‌ی این مجاهدت‌هاى عظیم را بچینید و انشاءالله دنیایى را به آبادى، سعادت و فلاح برسانید.» [۱۹]
نعمت انقلاب و حرکت عظیم مردم ما که به رهبری عالمی آگاه صورت گرفت بزرگ‌ترین حرکت در راستای تحقق جامعه‌ای بود که قرآن خطوط کلی آن را ترسیم نموده و مسلمانان از آن غافل شده بودند و به واسطه‌ی این نعمت الهی با عظمت، دوباره جان تازه‌ای به کالبد مسلمین نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان دمیده شد و مشاهده می‌کنیم که پس از پشت سر گذاشتن سخت‌ترین موانع با روحیه‌ی شکست ناپذیری که امام توسط امداد از فرهنگ قرآنی به مردم هدیه کرده بود، حالا هر روز مسلمانان موفق به فتح قله‌ای جدید می‌شوند و حرکت بیداری اسلامی در همه‌ی کشورهای مسلمان و حتی برخی کشورهای غیر مسلمان آغاز شده چراکه مسلمانان خواهان رسیدن به عزتی هستند که تنها در سایه‌ی عمل به فرامین قرآن و ایستادگی در برابر طاغوت‌ها عالم حاصل خواهد شد.



«پس از قیام جمهورى اسلامى در کشور ایران و شکوفا شدن نهضت بیدارى اسلامى در بسیارى از کشورهاى اسلامى پرده از روى بسیارى از حقایق تلخ و شیرین برداشته شده و افراد زیادى در سراسر جهان اسلام قادر بر تحلیل حوادث و فهم واقعیات‌اند… این ملت‌هاى برادر و همدل که از نژادهاى سیاه، سفید و زرد تشکیل شده و به ده‌ها زبان سخن می‌گویند، همه خود را اجزای برابر امت بزرگ اسلامى می‌دانند و به آن افتخار می‌کنند و همه روزه به یک مرکز رو کرده با یک زبان خدا را نیایش کرده، از یک کتاب آسمانى درس و الهام مى‌گیرند و آن کتاب آسمانى متضمن تبیین همه‌ی حقایق و مشتمل بر دستور همه‌ی نیازها و تکالیف آن‌هاست: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شىء و هدى و رحمة و بشرى للمسلمین» [۲۰]» [۲۱]


پاسخ بخش دوم از سؤال سوم را می‌توان در لابه‌لای سطور گذشته یافت. توجه به بیانات مقام رهبری در رابطه با آن چه قرآن از مسلمانان برای حیاة طیبه و تشکیل جامعه‌ی مطلوب خواسته در حقیقت حرکت در جهت تشکیل نظام‌های اسلامی مقتدر بهترین راهکار برای برون رفت از عقب ماندگی در همه‌ی عرصه‌هاست همان طور که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب مردم ما عزت از دست رفته مسلمانان را به آن‌ها برگردانده و در مسیر پیشرفت قرار گرفتند و اکنون نیز این حرکت پر شتاب در کشورهای مسلمان آغاز شده است و بیراه نیست که ادعا کنیم بهترین شکل به عینیت در آمدن تعالیم قرآن در زندگی مسلمانان در روزگار کنونی همین تشکیل انقلاب اسلامی است که الگویی مناسب برای سایر مسلمانان نیز خواهد بود.


«حالا یک حقیقت بسیار واضحى وجود دارد که به خاطر کثرت وضوح، اغلب مخفى هم می‌ماند. این حقیقت را هم بگوییم؛ مطرح کنیم. آن حقیقت، خود اصل تحقق جمهورى اسلامى است، این تجسد قرآن است. نظام جمهورى اسلامى، نظام دین‌مدار، یکى از بزرگ‌ترین اقلام عمل به قرآن است که این را انقلاب براى ما تأمین کرد. از این غفلت نکنیم. بله، در داخل این چارچوب بزرگ، جدول‌هاى زیادى است که باید پر بشود، کارهاى زیادى است که باید انجام بگیرد، اما کار اصلى، کار اساسى، این بود که این نظام به وجود بیاید.‌مدار، یکى از بزرگ‌ترین اقلام عمل به قرآن است که این را انقلاب براى ما تأمین کرد. از این غفلت نکنیم. بله، در داخل این چارچوب بزرگ، جدول‌هاى زیادى است که باید پر بشود، کارهاى زیادى است که باید انجام بگیرد، اما کار اصلى، کار اساسى، این بود که این نظام به وجود بیاید.


ایجاد یک نظام مبتنى بر دین که مسؤولان این نظام، هویتشان، اهدافشان، خصوصیاتشان، عملکردشان، ارتباطشان با مردم، عملکردشان براى مردم بر اساس دین باشد – براساس دستور دینى و دستور اسلامى باشد – این همان بزرگ‌ترین قلم از اقلام عمل به قرآن است؛ یعنى همان کارى که پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آمدن به مدینه و هجرت به این شهر انجام دادند. تا وقتى جامعه‌اى نباشد، نظامى نباشد، تمرکز اقتدارى نباشد که بتواند بر روى همه‌ى فعالیت‌هاى اجتماعى سایه بیفکند، کارها ضمانتى ندارد.» [۲۲]



در کنار این مسأله:


بازگشت به اسلام ناب محمدی(صلی‌الله‌علیه‌وآله )


- عمل کردن به تعالیم حیات بخش قرآن کریم؛
- تقویت روحیه‌ی اعتماد به نفس؛
- دوری جستن از خودباختگی؛
- توسعه و گسترش رشد فکری و سیاسی مسلمانان؛
- کنار گذاشتن حاکمان مستبد فاسد در کشورهای اسلامی؛
- نترسیدن از استعمارگران؛
- معرفی انقلاب ایران به عنوان الگویی برای حرکت سایر ملل مسلمان؛
و کنار گذاشتن اختلاف‌ها راه حل بازگشت به عزت و پیشرفت تمدن اسلامی است.
«ملت و دولت ایران در این راه پرافتخار تجربه‌هاى گران‌بهایى اندوخته و الگوى شایسته‌اى در برابر همگان قرار داده‌اند، ما با اتکال به خداى بزرگ و مقتدر و با بهره‌گیرى از نیروى ملتى که به ایمان و معرفت، مجهز است، هدف‌هاى بزرگ خود را تعقیب کرده و با گام‌هاى مستحکم به سوى آن پیش رفته‌ایم. دانش و فن‌آورى را آمیخته با ارزش‌هاى معنوى، استقلال و آزادى را همراه با تقید به حدود دینى و مردم سالارى را برخاسته از آموزش‌هاى قرآنى فراگرفته و به کار بسته‌ایم. کشور ما در این مدت بیش‌ترین تهدید، عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملت ما در این مدت، بیش‌ترین ایمان، ایستادگى و افتخار را کسب کرده است.
ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که مى‌فرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفاً» [۲۳] و مى‌فرماید: «ان اللَّه مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون» [۲۴] و مى‌فرماید: «و ان اللَّه على نصرهم لقدیر» [۲۵] ما افق آینده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن مى‌بینیم و با اعتماد روزافزون به وعده‌ی الهى، راهى را که امام خمینى(ره) عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه مى‌دهیم. «و العاقبه للمتقین» [۲۶](*)


پی‌نوشت‌ها:
۱- سوره‌ی مبارکه‌ی «نحل» آیه‌ی ۸۹؛ «و نَزَّلناعَلَیکَ الکِتابَ تِبیانًا لِکُلِّ شَیءٍ وَهُدًى وَرَحمَةً وَبُشرىٰلِلمُسلِمینَ» ترجمه: و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه‌ی هدایت ورحمت و بشارت برای مسلمانان است.
۲- بیانات رهبر معظم انقلاب در عید مبعث‏، ۲۶/۸/۱۳۷۷
۳- بیانات در صحن جامع رضوى مشهد مقدس،‏ ۲/۱/۱۳۸۳
۴- صحیفه‌ی انقلاب، وصیت نامه‌ی الهی سیاسی امام خمینی(ره)، ص ۱۰
۵- بیانات در صحن جامع رضوى مشهد مقدس،‏ ۲/۱/۱۳۸۳
۶- ‏بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴
۷- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۳۹
۸- سوره‌ی ابراهیم، آیه‌ی ۱
۹- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۳۵۷
۱۰- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۲۴
۱۱- سوره‌ی مائده، آیه‌ی ۸
۱۲- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۵۴
۱۳- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۵۹
۱۴- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۴۰
۱۵- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۶۰
۱۶- سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۱۵۷
۱۷- سوره‌ی انفال، آیه‌ی ۶۰
۱۸- بیانات در دیدار قاریان قرآن، ۲۴/۴/۱۳۸۹
۱۹- دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان، ۲۸/۱۱/۱۳۸۶
۲۰- سوره‌ی نحل آیه‌ی ۸۹
۲۱- بیانات در اولین روز ورود به سارى،‏ ۲۲/۷/۱۳۷۴
۲۲- بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور، ۲۸/ ۰۷/ ۸۸
۲۳- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۷۶
۲۴- سوره‌ی نحل آیه‌ی ۱۲۸
۲۵- سوره‌ی حج، آیه‌ی ۳۹
۲۶- پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام، ۸/۱۱/۱۳۸۲
*علی تبریزی .
برهان