تفسير در اصطلاح:
بسيارى از مفسران بر پايه معناى لغوى تفسير، اين واژه را در مورد شرح و توضيح آيات قرآن به كار برده و براى آن تعريفى ذكر نكرده اند؛ اما در مقدمه برخى تفاسير و آثار علوم قرآنى تعاريفى براى تفسير آمده است. به طور كلى تعاريف «تفسير» را مى توان در دو دسته جاى داد: دسته نخست تعاريفى اند كه تفسير را به عنوان «كار مفسر در كشف معنا و آشكار ساختن مدلول و مقاصد آيات شريفه» معرفى كرده اند و دسته ديگر، تفسير را به عنوان يك علم در نظر گرفته اند.[13]
برخى از تعاريف دسته نخست عبارت اند از:
1. به نظر راغب اصفهانى تفسير در عرف مفسران اسلامى، كشف معناى قرآن و بيان مراد آن هاست، اعم از اينكه اين كشف به جهت مشكل بودن لفظ باشد يا به جهت ديگر و خواه اين كشف ناظر به معناى ظاهر لفظ باشد يا معناى غير ظاهر.[14]
2. تفسير، شرح و توضيح معناى آيه و بيان شأن و قصه و سبب نزول آيه است با الفاظى كه آشكارا بر آن دلالت كند.[15] 3. تفسير، بيان ظواهر آيات بر اساس قواعد زبان است.[16] 4. به نظر علامه طباطبايى تفسير، بيان معانى آيات قرآن و كشف مقاصد و مداليل آن هاست.[17]5. به نظر آية الله خويى تفسير، روشن ساختن مراد خداى متعالى از آيات قرآن كريم است.[18] 6. برخى محققان به سبب كاستى هاى موجود در اين تعاريف[19]، اين تعريف را پيشنهاد داده اند: تفسير عبارت است از بيان مُفاد استعمالى آيات قرآن و آشكار كردن مراد خداى متعالى از آن بر مبناى ادبيات عرب و اصول عقلايى محاوره.[20]
اين تعريف كه براى رفع اشكال هاى وارد بر تعاريف پيشين ارائه شده خود نقدپذير است و مهم ترين نقد وارد بر آن اين است كه تفاسير روايى را دربرنمى گيرد، يعنى مفسرى كه با تكيه بر روايات تفسيرى، اعم از روايات معصومان(عليهم السلام) يا منقولات صحابه و تابعان به تفسير قرآن مى پردازد و مى كوشد تا مقاصد آيات را از اين راه به دست آورد، عمل او امروزه تفسير قرآن شمرده مى شود، در حالى كه تفسير روايى در تعريف مذكور نمى گنجد. تعاريف ياد شده با تفاوت هايى كه با يكديگر دارند و نيز با وجود نزديكى برخى به برخى ديگر، در اينكه تفسير را عمل مفسّر مى دانند، مشترك اند.[21]
نكته حائز اهميت آنكه تعاريف فوق تفاوتى اساسى دارند و آن اينكه در برخى از آن ها شرح و توضيح واژگان و عبارات آيات و بيان قصه و سبب نزول و تركيبات نحوى و تحليل قرائات گوناگون و مسائلى از اين دست، تفسير ناميده شده اند، در حالى كه در برخى ديگر روشن ساختن و بيان مقاصد و مرادات الهى از آيات شريفه تفسير خوانده شده است. مطابق برداشت اخير، هرگونه شرح و توضيح درباره آيات شريفه پيش از رسيدن به مرحله بيان مراد خدا از آيات، مقدمه تفسير است نه تفسير.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)