۱- هيچ كس نمى تواند ادعا كند رشد فناورى و علم در جهان امروزى به «انكار مبدأ جهان» انجاميده است بلكه هر روز شاهد اين هستيم كه مقوله «دين» و در راس آن «آفريدگار جهان» به يكى از مقولات پرطرفدار دنياى معاصر تبديل شده است. آنها هم كه علناً دين و خدا را انكار مى كنند بسيار اندكند و اين ادعايشان هم نتيجه استنباط از كشفيات علمى و واقعيات تجربى نيست.
۲- روش قرآن در اثبات وجود خدا و مسائلى از اين دست مبتنى بر مفاهيم فلسفى قديم نيست كه با پيشرفت علم آن مبانى را انكار كنيم. روش قرآن دعوت به تفكر در مورد تدبير حكيمانه اى است كه بر جهان هستى واقع است: من يدبر الامر (يونس/ ۳۱) دعوت به تعقل. به عبارتى قرآن انديشيدن را در تمامى مسائل به عنوان راه حل اقناع تلقى مى كند.
۳- دانش امروزى به هيچ وجه مسائلى مثل الهام، وحى، رويا و... را انكار نمى كند و حتى آنها را واقعياتى مستقل از زندگى مادى و عينيات نمى پندارد. به هر حال امروزه در «پراپسيكولوژى» مباحثى فراتر از روانشناسى معمولى ارائه مى شود. حتى برخى از روانشناسان، ضمير ناخودآگاه و واقعيات زندگى را كه به وضوح مى بينيم، حقيقت هاى به هم پيوسته اى مى دانند كه منعكس كننده يكديگر هستند، لذا دانش بشرى نمى تواند «وحى» را انكار كند.
۴- با وجود تمام پيشرفت هاى علم، آموزه هاى اخلاقى هنوز زنده و قابل استفاده اند كه در صورت عمل كردن به آنها به يك جامعه در حال آرامش _ كه ايده آن بشر نرمال امروز است _ دست خواهيم يافت. نمونه اين آموزه ها به شرح زير است:
۱- عدالت خواهى درباره دشمنان (مائده/۸) ۲- راستى در گفتار (احزاب/ ۷۰) ۳- عفو و چشم پوشى از خطاها (نور/ ۲۲) ۴- ترك مجادلات ناروا (عنكبوت/ ۴۷) ۵- پرهيز از بدگمانى بى دليل (حجرات/ ۱۲) ۶- ترك مسخره كردن ديگران (حجرات/ ۱۱) ۷- اصلاح ميان مسلمانان (انفال/ ۱) ۸- دورى از سخنان لغو و ياوه (مومنون/ ۳) ۹- پرهيز از ريخت و پاش و تبذير (اسراء/ ۲۶) ۱۰- حفظ پيمان، حتى با دشمنان (توبه/ ۴) ۱۱- رفتار نيك در برابر رفتار ناپسند (رعد/ ۲۲) ۱۲- حفظ وحدت و دورى از پراكندگى (آل عمران/ ۱۰۵) ۱۳- عفت گزينى و پاكدامنى (نور/ ۳۳) ۱۴- خوش گويى با مردمان (اسراء/ ۵۳) ۱۵- دفاع نكردن از خائنان (نساء/ ۱۰۵) ۱۶- يارى كردن ستمديدگان (نساء/ ۷۵) ۱۷- پرهيز از تنازع و كشمكش (انفال/ ۴۶) ۱۸- شكيبايى در سختى ها و مشكلات (بقره/ ۱۷۷) و...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)