1ـ3ـ جستجوی همه پدیدههای علمی در قرآن
لازمه توجیه علمی اعجاز، چنانکه پیداست، اشاره به کلیه پدیدههای کشف شده و کشف نشده نیست بلکه با فرض تعمد در این باره اگر برای هر دوره زمانی، متناسب با پیشرفتهای خاص آن دوره در زمینههای گوناگون، نمونه یا نمونه هایی گوشزد شود کافی خواهد بود. کسانی که در این باره راه افراط پیمودهاند باید بر مدعای خود دلیل آورند که اصولاً عملی نیست. چگونه ممکن است آن همه اکتشافات تازه در افقهای گوناگون دانش را در یک کتاب گنجاند و چه کسی در توان خود میبیند آنها را شناسایی نماید؟ شاید بتوان به عنوان نمونهای بارز در این گونه بینش، از تفسیری که طنطاوی (1) بر قرآن نوشته است یاد نمود. تفسیر سید احمد خان هندی (1) نیز از همین قبیل است. طنطاوی در تفسیر خود، علم نجوم و آسترو فیزیک و زیستشناسی و علم شناسایی عناصر رادیواکتیو و صنعت استخراج فلزات از معادن و ذوب آنها را در قرآن میبیند. او در تفسیر خود اظهار میکند که بیم دارد عمرش وفا نکند تا اینکه بتواند نشان دهد که تمام علوم و اختراعات صنعتی نوع بشر در قرآن هست و آن اندازه که تا امروز نشان داده نمونهای است که نشان میدهد قرآن، همه چیز را پیش بینی و پیشگویی کرده است».
بله در برابر چنین افراط کاریها جا دارد گفته شود قرآن کتاب فیزیک و شیمی نیست و به نظر میرسد یکی از دلایل برآشفته شدن صاحب نظران مخالف توجیه علمی در این زمینه همین طرز تلقی از قرآن بوده باشد. اگر چه در نقطه مقابل،اصرار ایشان بر ریشه کن کردن توجیه علمی به طور کلی، بدون توجه به واقعیتهای خارجی صورت گرفته و به نوبه خود میتواند در معرض ایراد باشد.
1ـ4ـ نقش صلاحیت علمی در برقراری پلهای ارتباطی
پس از رنسانس و به دنبال اهمیت فراوانی که در غرب به علوم تجربی داده شد، پیشرفت قابل توجهی از لحاظ فنی و صنعتی حاصل شد که آثار آن، کشورهای ظاهرا اسلامی را نیز که خود روزگاری الگوی تمدن جهانیان بودند، تحت الشعاع خویش قرار داد. از آن جمله، اکتشافات جدید باعث میشد بعضی از مسلمانان بدون اطلاع کافی از علوم نوین، همین که میشنیدند فلان کشف علمی صورت پذیرفته، برای آنکه از قافله عقب نمانند با یک موضوع کاملاً انفعالی و با توجیهات بی اساس آیهای را برگزیده و در صدد برمیآمدند تا نشان دهند که قرآن قبلاً به آن پدیده اشاره کرده است.(2) به ویژه کسانی که نه تنها با مسائل علمی عمیقا بیگانه بودند بلکه درکِ درستی حتی از ظاهر آیات نداشتند، با اقدام به برقراری چنین پلهای ارتباطی در خور هر گونه سرزنش و اعتراض بودهاند و بر فرض اطلاع از دلالت آیات و آشنایی با زبان، باز هرگز صلاحیت این گونه اظهار نظرها را نداشتهاند. در بعضی موارد نیز که به نظر میرسیده شخصی واجد شرایط لازم در نشان دادن پلهای ارتباطی باشد، گاهی جانب افراط را گرفته و گاهی هم عملاً در نشان دادن مصادیق قابل قبول، ناموفق بوده است.(1)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)