پی نوشت ها:

1- علم به معناى آگاهى و دانستن در مقابل جهل و نادانى كاربردهاى گوناگونى دارد؛ از جمله: اعتقاد يقينى مطابق با واقع در برابر جهل بسيط و مركّب؛ مجموعه قضايايى كه مناسبتى بين آن‏ها در نظر گرفته شده؛ مجموعه قضاياى كلى، اعم از حقيقى و اعتبارى؛ و مجموعه قضاياى كلى حقيقى، حسى و تجربى .(Science)و در عرصه رابطه قرآن و علوم، علم به معناى علم تجربى، اعم از انسانى و طبيعى، در نظر گرفته مى‏شود كه شامل مسائل هستى‏شناسى، رياضيات، هندسه، جامعه‏شناسى، زيست‏شناسى، مفاهيم طبيعى، كيهان‏شناسى، حقوق، پزشكى، گياه‏شناسى، تاريخ و مديريت مى‏شود.
2- عبدالله جوادى آملى، علوم انسانى - اسلام و انقلاب فرهنگى، ص 58.
3- محمدحسين طباطبائى، تفسير الميزان، ج 28ص 212.
4- ماده «علم» به صورت‏هاى گوناگون 750بار در قرآن تكرار شده است. علّامه طباطبائى در اين‏باره مى‏فرمايد: «تجليل و تمجيدى كه قرآن از علم و دانش نموده، در هيچ كتاب آسمانى ديگر يافت نمى‏شود.» (قرآن در اسلام، ص 92).
5- مجادله: 11 .
6- محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1ص 59باب «الرد الى الكتاب و السّنّة و انّه ليس شى‏ءٌ من الحلال و الحرام و جميع ما يحتاج الناس اليه الاّ و قد جاء فيه كتاب او سنّة.«
7- همان، ج 1ص 60ج 7ص 158.
8- محمدعلى رضايى اصفهانى، اعجاز علمى قرآن، ج 1ص 15.
9- عبدالحسين خسروپناه، كلام جديد، ص 335 با تلخيص.
10- برخى از فرهيختگان مسلمان اعتقاد دارند كه همه علوم و معارف بشرى از ظواهر آيات قرآن به دست مى‏آيند. براى نمونه، مى‏توان به امام محمّد غزّالى، امام فخر رازى، محمدبن ابى الفضل المرسى، بدرالدين زركشى، جلال‏الدين سيوطى، محمّد بن احمد اسكندرانى، از قدما و همچنين عده‏اى از متأخّران همچون شيخ محمد عبده شاگرد برجسته سيد جمال‏الدين اسدآبادى، و طنطاوى و كواكبى و استاد جوادى آملى - البته با تبيين‏هاى مختلف - اشاره كرد
11- يس: 41 - 38.
12- نحل: 89.
13- حجر: 22.
14- يس: 36.
15- بقره: 173.
16- فخر رازى 14آيه از قرآن را به عنوان دليل فهم‏پذيرى آن ذكر مى‏كند. (التفسير الكبير، ج 2ص 3).
17- امام خمينى (ق)- يكى از حجب، كه مانع از استفاده از اين صحيفه نورانيه است، اعتقاد به آن است كه جز آن‏كه مفسّرين نوشته يا فهميده‏اند كسى را حق استفاده از قرآن نيست و تفكر و تدبّر در آيات شريفه را به تفسير به رأى، كه ممنوع است، اشتباه نموده‏اند و به واسطه اين رأى فاسد و عقيده باطله، قرآن شريف را از جميع فنون استفاده عارى نموده و آن را به كلى مهجور نموده‏اند. (آداب الصلاة، ص 110 ).

jximhd1zz05wzzgflqpj