راز ماندگارى قرآن




اما بدون ترديد، به عنوان يك اصل موضوعى و مسلّم، پذيرفته شده است كه قرآن كريم تنها نسخه بى‏بديل وحى الهى است كه از تحريف و تصرّف بشرى محفوظ مانده؛ اگرچه نقش اصلى و اساسى آن هدايت انسان و رساندن او به معارف حقيقى است و نازل شده تا آنچه را انسان‏ها در راه تكامل حقيقى، كه همان تقرّب به خداى متعال است، نياز دارند به آن‏ها بياموزد. اين كتاب سترگ، با آن‏كه كتاب فيزيك، كيهان‏شناسى، زمين‏شناسى و مانند آن نيست و نيز در صدد بيان مسائل علمى نمى‏باشد، با اين همه نه تنها با حقايق علمى و يافته‏هاى قطعى علمى (كه به قطع عقلى برمى‏گردند) تعارضى ندارد، بلكه اگر تعارضى هم به چشم مى‏خورد، ابتدايى و بدوى است و با دقت و تأمّل رفع مى‏شود. قرآن حاوى گزاره‏هايى از علوم نيز مى‏باشد و نكات علمى بسيارى را مطرح ساخته است كه به صراحت يا ظهور قابل برداشت مى‏باشند و با تازه‏ترين قوانين و نظريات اثبات شده علمى هماهنگي دارند؛ براى نمونه، مى‏توان به مواردى همچون حركت خورشيد، حركت كوه‏ها و زمين، لقاح گياهان و زوجيت آن‏ها، حرمت گوشت خوك و خون اشاره كرد.
اين مفاهيم بيانگر واقعيت هستند، نه اين‏كه طبق فهم و عرف زمانه ارائه شده باشند و مدار برداشت از قرآن بر محور كشف قصد و اراده الهى از آيات قرآن و معنادارى و فهم‏پذيرى متن آن است كه عقل، نصّ وحى، سنّت و منش پيامبر و امامان معصوم: و سيره جارى مسلمانان شاهد و گواه آن مى‏باشد. افزون بر اين، اعتقاد به فهم‏ناپذيرى قرآن با توصيف‏هايى كه در آيات وحى براى قرآن آمده، مانند هدايت، موعظه، ذكر، شفا و نور ناسازگار مى‏باشد. بر اين اساس، تفسير وسيله‏اى براى نزديك شدن و كشف معانى و مدلولات قرآن و فهم آن است و شرط انتساب سخنى به قرآن، آن است كه به گونه‏اى روشمند از متن قرآن كشف شود و نحوه استناد آن به متن نشان داده شود؛ زيرا قرآن اگرچه به هدف فهم مردم نازل شده، اما در عين حال، كتابى در نهايت فصاحت و بلاغت و شيوايى و مشحون از كنايه، استعاره، تمثيل، تشبيه، اشاره، رمز و بدايع ادبى است و نيز به اقتضاى فرايند نهضت اسلام و شكل‏گيرى جامعه اسلامى عصر پيامبر (ص) نازل شده و فهم آن مستلزم آگاهى نسل‏هاى بعدى از فضاهاى نزول آيات و آگاهى از قراين پيوسته و ناپيوسته متن قرآن مى‏باشد.
بنابراين، پژوهش و دست‏يابى به مفاهيمى كه در حوزه علوم گوناگون در قرآن كريم بيان شده‏اند، نيازمند كاوش‏هاى عميق و وسيع و روشمندى است كه علاوه بر اتقان، به واژه‏ها و الفاظ بسنده نكند، بلكه در معنا و مفهوم واژه‏ها، عبارت‏ها و پيام‏هاى قابل استفاده دقت شود و پس از مقايسه با اصول و بديهيات عقلانى و احراز عدم مخالفت با آن‏ها با ساير گزاره‏هاى يقينى قرآنى، مورد استفاده قرار گيرد.
و اين مهم جز از عهده قرآن‏پژوهان ژرف‏انديش و متخصص در گرايش‏هاى علمى ساخته نيست؛ كسانى كه از هرگونه افراط و تفريط و نيز سطحى‏نگرى و خودباختگى به دور بوده و از هرگونه تحميل مطالب بر قرآن برحذر باشند و حريم قرآن، اين آخرين سروش آسمانى را كه از ابعاد گوناگون مانند فصاحت، بلاغت، محتواى عالى، اخبار غيبى و علمى معجزه مى‏باشد، حفظ كنند؛ زيرا هرگونه تساهل و تسامح در فهم اين متن مقدّس، درخور سخت‏ترين نكوهش‏هاست: «اَفَلا يتدَّبرونَ القرآنَ اَم على قلوب اقفالُها.» (محمّد: 24 ) روشن است كه استخراج مفاهيم علمى قرآنى بر اساس اصول و مبانى شناخته شده تفسيرى و نيز اصول و مبانى شناخته شده علمى، تلاش عميق و همه‏جانبه اين‏گونه متخصصان را مى‏طلبد. علاوه بر اين، حقايق هزار لايه قرآن بر بال انديشه و جان همگان فرود نمى‏آيد و راه‏يابى به كنه و باطن آن ويژه صافى‏ترين جان‏هاست: «لا يَمَسُّه الاّ المطهَّرونَ» (واقعه: 79 ) و نيز علاوه بر محكمات، متشابهاتى دارد كه هضم آن درخور انديشه فرهيختگان و نخبگان بشرى و راسخان در علم است: «و ما يعلمُ تأويلَه الاّ اللّهُ و الراسخون فى العِلم» (آل عمران: 7) و ديگران از پرتو نور وجود ايشان مى‏توانند از اين فيض سرمدى بهره‏مند گردند.


jximhd1zz05wzzgflqpj