جايگاه علم در قرآن و روايات
از سوى ديگر، قرآن با برابر نهادن علم و برهان قطعى عقلى با وحى و نبوّت آسمانى و نيز هدايت و شهود عرفانى در جهت كشف حقايق و شناخت معارف و ارائه سه طريق به سوى مطلق علم و نيز سرزنش كسانى كه بدون بهرهمندى از يكى از اين راهها به مجادله برمىخيزند (و مِن النّاسِ مَن يُجادلُ فى اللّهِ بغيرِ علمٍ و لا هدىً و لا كتابٍ منيرٍ.) (حج: 22 )و همچنين با تكيه بر منابع ششگانه شناخت و دعوت ضمنى به لزوم به كارگيرى آنها، و نيز دعوت انسانها به مطالعه آيات آفاقى و انفسى، به عنوان مهمترين راه شناخت خدا، و با تكريم و بزرگداشت مقام علم و نكوهش جهل و جاهلان، ضمن ايجاد انگيزه براى كسب علم و معرفت، رويكرد علمى خود را نيز نمايان ساخته است.
در احاديث متعددى قرآن به عنوان كتاب حاوى علم و اخبار و هر آنچه در جهان رخ داده و خواهد داد مطرح مىشود، هرچند خرد آدميان قادر به درك همه اين علوم نباشد. بنابراين، يكى از ويژگىهاى ممتاز و منحصر به فرد قرآن كريم، عمق و ژرفاى شگفتآور آن است؛ چنانكه قرآن ناطق، امام على (ع) درباره آن فرمود: «و بحرا لا يُدركُ قعره.» و تاريخ نشان داده است كه راز جاودانگى و ماندگارى قرآن در جارى زمان، تازگى و طراوت هميشگى آن براى افكار و انديشههاى بشر همين عمق و ژرفاى آن است كه همچون درياى بىكران، غوّاصان فكر و فهم را در خود مىپذيرد و هيچگاه به نقطه پايان نمىرساند.
راز اين حقيقت با عنايت به تشابه تجلّى با تجلّىكننده روشن مىشود. قرآن تجلّى خداست و مخاطب آن فطرت زوالناپذير آدمى در هر عصر و نسل و نژاد. بدينروى، پيامهاى قرآن در بردارنده محتوايى ژرف، فرازمانى، فرامكانى و جهانشمول هستند. از سوى ديگر، در چند قرن اخير و در پى رشد چشمگير علوم تجربى در غرب، بيشترين معارضه با كتابهاى آسمانى و متون دينى به نام «علم» صورت گرفته است. با التفات به بخشهاى گوناگون علوم، از اخترشناسى كوپرنيك و زيستشناسى داروين گرفته، تا روانشناسى فرويد، ادعا بر اين بوده كه برخى اكتشافات علمى، بعضى از آموزههاى بنيادين كتابهاى آسمانى را ابطال و يا - دست كم - تضعيف مىكنند و اين ادعا موجب شد كه جمعى به جداكردن كامل حوزههاى علم و كتابهاى آسمانى روى آورند؛ مانند نظريات كانت، اگزيستانسياليستها و پوزيتيويستها، و عدهاى ديگر به توجيه و تأويل گزارههاى متون دينى پرداختند تا بدينوسيله، از بىاعتبارى قطعى آنها و سرخوردگى متديّنان جلوگيرى كنند. در جهان اسلام نيز يكى از پرسشهايى كه در ارتباط با قرآن مطرح شده مسأله رابطه قرآن به عنوان آخرين و كاملترين هديه آسمانى و علوم، يعنى محصول تلاش فكرى انديشمندان جهان، اعم از علوم انسانى و علوم طبيعى است كه از مدتها پيش، ذهن و فكر فرهيختگان را به خود مشغول ساخته و در عمل، افراط و تفريط هايى را در پى داشته است، به گونهاى كه برخى بيش از سيصد آيه قرآن را با علوم تجربى تطبيق كردهاند و در بسيارى موارد، ادعاى ارتباط تنگاتنگ قرآن را با علوم نمودهاند و برخى ديگر هر نوع ارتباط قرآن با علوم را منكر شده و برداشت مطالب علمى از قرآن را تحميل بر قرآن و «تفسير به رأى» دانستهاند. گرچه بىانصافى است اگر تلاشهاى خالصانه و اعتدالگرايانهاى كه از سر ديندارى و عشق خالصانه به ساحت قرآن و حسّ دفاع از حريم آن و يا در جهت اثبات اعجاز علمى آن صورت گرفته است، ناديده انگاشته شود، اما به هر حال، مسأله رابطه قرآن و علوم مشكلى جدّى است و در اين باره سؤالات و پرسشهايى اساسى مطرح مىباشند.
اين سؤالات و نظاير اينها در زمينه برداشت گزارههاى علمى از قرآن و زبانشناسى و نيز انتظار از قرآن و قلمرو آن و همچنين بحثهاى ديگرى كه در اين زمينه مطرح هستند، نيازمند كاوش مستقلى مىباشند كه با استفاده از عقل و منطق و نيز به دور از هرگونه علمزدگى و پرهيز از قشريگرى و ظاهرنگرى و با جمعآورى ديدگاههاى دانشمندان و نظريات جديد معاصر در مورد «هرمنوتيك» و مسائل زبانشناسى، تدوين اصول و مبانى روش تفسير صحيح از متن جاودانه قرآن را ضرورى مىنمايند تا به عنوان مبنايى براى تمامى گروههاى پژوهشى، قرآنى علمى در جهت برداشتهاى صحيح و مستند از قرآن و نيز معيارى براى سنجش و ارزيابى تحقيقات محققان مورد استفاده قرار گيرد و در نهايت، در بالندگى معرفت دينى و علمى و كشف حقيقت مؤثر بوده و پاسخى براى چالشها بين برخى از دستاوردهاى علمى و باورهاى قرآنى باشد. بحث درباره خلقت و تكامل انسان كه منشأ آن را نه از خاك، بلكه از حيوان انساننما مىداند و نظريه «روانكاوى فرويدى» كه حقايق آسمانى را عامل سركوب اميال دانسته، حقانيت آن را مخدوش مىسازد و نظريه كيهانشناسى نيوتن ماكس پلانك و «نسبيت» انيشتين با تلقّى جديد از عليّت و زمان كه نحوه ارتباط خداوند با جهان را متحوّل مىنمايد و نيز پيشرفتهاى جديد رايانهاى و هوش مصنوعى يا كشف مولكولهاى DNAكه نگرش انسانشناسى قرآن را مخاطرهآميز مىنمايد؛ نمونههايى هستند كه راه حلها و پاسخهايى درخور را طلب مىكنند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)