حالا که رفته ای
اين روزها دلتنگم...
دلتنگم که رفته اند
آن روزها…
حالا که رفته ای
اين روزها دلتنگم...
دلتنگم که رفته اند
آن روزها…
به نام ستاره ی شب تاریکم…یک شب خوب تو اسمون…یک ستاره چشمک زنون…خندیدو گفت کنارتم تا اخرش تاپای جون…ستاره ی قشنگی بود.اروم و نازو مهربون…ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون…اما زیادطول نکشید عشق منو ستاره جون…ماهه اومدستاره رو دزدیدو برد نامهربون… ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون… حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به اسمون
گیسو که افشان می کنی،این دل پریشان می شود
با گوشه چشمت دلم، مستانه خندان می شود
عطری که از کویت رسد،دل را به سویت می کشد
حسی نجیب از بوی تو، در دل نمایان می شود
با حجم یادت پر شود ، شبهای تنهایی من
با شمس رویت نازنین، صبحم درخشان می شود
محشر بپا گردد اگر، با هر نسیم از عشق تو
دانی چه غوغا می کند، وقتی که طوفان می شود
تا می نشیند ناگهان، گل بوسه ات بر گونه ام
از ابر شوقت چشم من، سرشار باران می شود
فرهاد جانم می خرد ، شیرین رویت را بیا
حاشا که در بازار دل،این نرخ ارزان می شود
افسون چشمانت مرا، تا مرز اغما می برد
با نوش لبخندت«رها»،مجنون و حیران می شود
تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی
دلم می پاشد از هم بس که زیبا می شوی گاهی
حضور گاهگاهت بازی خورشید با ابر است
که پنهان می شوی گاهی و پیدا می شوی گاهی
به ما که می رسی کج میکنی یکباره راهت را
ز ناچاری ست گر هم صحبت ما می شوی گاهی
دلت پاک است اما با تمام سادگی هایت
برای عاشق آزاری معما می شوی گاهی
گیرم که تو صاحب اختیاری ای عشق
اصلن تو خدای روزگاری ای عشق
هی زخم - دوباره زخم - این هم شد کار؟
سرگرمی دیگری نداری ای عشق؟
در رویاهایم می بینم
به سوی تو پرواز می کنم
اگر
بال های زخمی ام بگذارند!
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
زندگی کوتاه تر از ان است که به خصومت بگذرد
و قلبها گرامی تر از انند که بشکنند
فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم
در بستر روزگار انچه بدست می اید
با خنده پایدار نمی ماند
و انچه از دست میرود با اشک جبران نمیشود
پس از اینجا همیشه منتظر غیر منتظره ها باش....!
دستت را در دستم بگذار و دوستم بدار..
چقدر دلم می خواست یه شب منو تو تنها میشدیم
انقدر کوچیک بود دنیا که منو تو توش جا می شدیم
مجنون یه شب جراتشو میداد امانت دست تو
اون وقت ما تا اخر عمر راهی صحرا میشدیم
اگر ما اونجوری بودیم نیاز به قایقی نبود
اروم سوار موجایه بلند دریا میشدیم
همه میگن که اسمون خم شده زیربارعشق
اون چیزی نیست!
ما واسه هم خم میشدیم ....تا میشدیم
اگر یکی دلش نخواد پاییز تموم شه وبره
تا ته دنیا واسه اون شب شب یلدا میشدیم
چقدر دلم می خواست همه حرفامون رو بخونن
مثال عاشقا واسه تموم دنیا میشدیم
چقدر دلم می خواست دیگه من وتو در میون نبود
همدیگرومی بوسیدیم وتا ابد ما میشدیم
تقویم های ما اگر امروز رو خیلی دوست نداشت
چشمامونو می بستیمو فردا سحر پا میشدیم
چقدر دلم می خواست دلت پیشه یکی دیگه نبود
حتی اگه یه مدتی تنهای تنها می شدیم
باشه برو نداشتن حوصله رو بهانه کن
ما هموناییم که پیش ادما رسوا می شدیم
تجربه ی اومدنت یه درده مثله رفتنت
کاش واسه هم معجزه ی روزمبادا می شدیم
بزار اینو اخره سری یدونه ارزو کنم
کاشکه باهم عاشق هم فقط
تورویامیشدیم ..............
می روی
پرده ها را پس می زنم
پنجره را باز می کنم
موهایم را به دست باد می سپارم
و نفس می کشم
نفسی عمیق
رد پایت نرسیده به پیچ کوچه محو می شوی
خورشید تیره می شود
خیابان سردتر می شود
نفس می گیرد
بغضم اشک می شود
و تا آمدن دوباره تو
انتظار می کشم ...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)