شعرت شاعر نداشت
ولی بقیه اش اینه:
لیوان ز لبت بوسه گرفت من ز لیوان
دیدی ز لبت بوسه گرفتن به چه عنوان؟
از بس ز لبت بوسه چون قند گرفتم
از قند لبت من مرض قند گرفتم...
اسم شاعر رو ننوشته بودی
اوحدی مراغه ای بود
![]()
در وصل هم ز عشق تو اي گل در اتشم
عاشق نمي شوي كه ببيني چه مي كشم
با عقل اب عشق به يك جو نمي رود
بيچاره من كه ساخته از اب و اتشم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)