*******************************
آهسته گفت:خدانگهدارت و در را بست و رفت ...آدمها چه راحت مسئولیت خودشان را به گردن "خدا" مى اندازند...!
*******************************
گاهی یک سنجاقک به تو دل میبندد و تو هر روز سحر؛می نشینی لب حوض تا بیاید از راه،از خم پیچک نیلوفرها روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره آب کف دستت بخورد گاه یک سنجاقک همه معنی یک زندگی است.
*******************************
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)