سربند تمام نوشته هایم نام توست
هرچه بخواهم عمق چشمانم را
از تو عاری کنم و
ذهنم را تو خالی
بازهم قلم سر میپیچد
و از تو مینویسد
به حکم تمام حاکمان و به رای تمام داوران
دل نه به خواست یار
بلکه حول مدار عشق میچرخد
غم سهمگین رفتنت
نه عشق را زدود نه یادت را
هنوز هم خلوت نشین تمام شبهایم تویی
و فانوس روشنگر شعرهایم
در محضر عشق
هنوز چشمان روشن توست
"ماه تمام رخ لحظه هایم"