گاه دلتنگ مي شوم
دلتنگتر از همه دلتنگي ها
گوشه اي مي نشينم
و حسرت ها را مي شمارم
و باختن ها را،
و صداي شکستن ها را...
نمي دانم من کدام اميد را نااميد کرده ام
و کدام خواهش را نشنيدم
و به کدام دلتنگي خنديدم
که اين چنين دلتنگم.
دلتنگم، دلتنگ...!
مدير باز نشسته
گاه دلتنگ مي شوم
دلتنگتر از همه دلتنگي ها
گوشه اي مي نشينم
و حسرت ها را مي شمارم
و باختن ها را،
و صداي شکستن ها را...
نمي دانم من کدام اميد را نااميد کرده ام
و کدام خواهش را نشنيدم
و به کدام دلتنگي خنديدم
که اين چنين دلتنگم.
دلتنگم، دلتنگ...!
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
مدير باز نشسته
تا کجای قصه ها باید ز دلتنگی نوشت
تا به کی بازیچه بودن در گذار سرنوشت
تا به کی با ضربه های درد باید رام شد
یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد
بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار
خسته ام از زندگی
با قصه های بی شمار...
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
مدير باز نشسته
آسمان بارانی است
اشك من هم جاری است
شاید این ابر كه می نالد و می گرید از درد من است
آخری اخر ابر هم - از دلم با خبر است
شاید او می داند
كه فرو خوردن اشك
قاتل جان من است
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه
من رهایش كردم باز زیر باران
من به زیر باران اشكها می ریزم
همگان در گذرند
باز بی هیچ تامل در من
سر به سوی آسمان می سایم؛
من نمی دانم...
صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
مذاهب و ادیان الهی
نمی دانم که دانست او دلیل گریه هایم را ؟
نمی دانم که حس کرد او حضورش در سکوتم را ؟
ولی می دانم که دانست ز عاشق بودنش شادم ...
وجودش ساده بوده
که من اینگونه
دل بستم
.
.
.
!
مذاهب و ادیان الهی
دلَت قرصِ قرص
تو، مرا
و من، خدا را دارم...
مذاهب و ادیان الهی
مجنون با انگشت روی خاك می نوشت: ليلی ليلی ليلی!!
پرسيدند چه می كنی؟؟
گفت:
چون ميسر نيست من را كام او،
عشق بازی می كنم با نام او....
مذاهب و ادیان الهی
این روزها زیادی ساکت شده ام
حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو ؛
از چشمهایم بیرون می آیند ...
مذاهب و ادیان الهی
می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟
لبخندی که بی اراده رو لبهای یک عاشق نقش می بنده
تا در نهایت سکوت فریاد بزنه : دوستت دارم
مذاهب و ادیان الهی
نه!
نمیــــــــــــــــدانی...
هیچکس نمیداند پشتــ این چهره ی آرامــ در دلم چه میگذرد...!
نمیـــــدانی!!
کسی نمیداند
اینــ آرامش ظاهــــــر
و این دل نـــــــا آرامـــ
چقدر خسته ام میکند!!
__________________
مذاهب و ادیان الهی
دستانمـ رآ که مي گیري مَنــ دیگر از آنِ خود نیستم!
حرارتَمـ به اوج ميرسد!
و نمیدانـم که این از شَـ ـرم استــ
یآ تصور روزهآیي که باید نَبودتـــ را لمســ کنمـ!!!؟
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)