صفحه 13 از 17 نخستنخست ... 391011121314151617 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 164

موضوع: اشعار محرم

  1. #121
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض


    غزل پنجم
    منم که نم نم از این گریه هات لبریزم
    بدون گریه برای تو مثل فصل پاییزم
    از آن زمان که به چشمان ِمشک تیر زدند
    شبیه مشک، برای تو،اشک می ریزم
    دل مرا تو به پای علم گره زده ای
    اگرچه ذره ترینم اگر چه ناچیزم
    کویر بودم و مثل جوانه ای مرده
    تو آب دادیم از گریه ، تا که برخیزم
    غروب روز دهم خواهر تو یادم داد
    که گریه بر تو کنم ،ازخودم بپرهیزم
    کمک کنید که با گریه شما بروم
    قیامتم به عزای شما به پا برخیزم

  2. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #122
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل ششم
    وقتی که روی نیزه کمی سر گذاشتی
    در چشم ما دو بغض شناور گذاشتی
    آنقدر روی نیزه به معراج رفته ای
    پا از حریم عرش فراتر گذاشتی
    وقتی که خم شدی به روی نیزه ، باد گفت :
    بر روی شانه های خدا سر گذاشتی
    در آسمان نیزه حرم ساختی و بعد
    دورش هزار دسته کبوتر گذاشتی
    یعنی که ما کبوتر اشک شما شدیم
    در چشم ما دو بال مطهر گذاشتی
    هر چه لبان تشنه ی تو تشنه تر شدند
    در چشم ما دو چشمه کوثر گذاشتی
    وقتی رسول گریه شدی روی نیزه ها
    این کار را به عهده خواهر گذاشتی
    از هجمه های سنگ، سرت بازهم شکست
    اما تو سر به دامن مادر گذاشتی

  4. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #123
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل هفتم
    باران بریز بر دل باران نخورد ه ام
    بی گریه بر تو، مثل زمین های مرده ام
    حالا محرم است و بهار است و زندگی
    خود را به دست زندگی تو سپرده ام
    گریه برای تو بخدا یک وظیفه است
    آن را از انبیاء خدا ارث برده ام
    آن "مشک ِگریه" بود که سقا به دوش داشت
    حالا گذاشته است خدا روی گـُرده ام
    در روضه ها هوای دلم صاف صاف شد
    از بسکه ابرهای دلم را فشرده ام
    در پای نیزه خواهر زهراییت نوشت:
    ای جان من ! برادر سیلی نخورده ام !!!
    داغت به روی نیزه مرا می کشد حسین
    هر داغ را به داغ تو کوچک شمرده ام


  6. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #124
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل هشتم
    یکشب دلم بهانه کرببلا گرفت
    قلبم شکست و دور و برش را خدا گرفت
    پس پا شدم به نیت روضه ،که ناگهان
    دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت
    ای زائری که می روی آهسته تر برو!
    شوق غم حسین ،مرا هم فرا گرفت
    اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی
    دیدم بهشت ،گوشه ای ازعرش جا گرفت
    در مجلسی که جای رسولان وحی بود
    هر کس نشست خلوت غار حرا گرفت
    روضه شروع شد ؛همه ی عرش گریه کرد
    حتی خدا دلش زغم کربلا گرفت
    بالای عرش منبری از نور چیده شد
    اقراء؛ که هر که خواند دلش ارتقا گرفت
    از بین شاعران درش محتشم که خواند
    از دست های سبز پیمبر عبا گرفت
    شاعر نوشت بیتی و از دست مادری
    یکشب برای هیئت خود کربلا گرفت
    آن سرکه روی دامن معراج جای داشت
    آخر چه شد جا به سر نیزه ها گرفت

  8. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #125
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل نهم
    از محرم ، حرمی دور و بر ِماه کشید
    از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید
    در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه
    آب شیرین حیات از دل این چاه کشید
    روضه خواند و ره صد ساله ما یکشبه شد
    این همه فاصله را یک شب ِکوتاه کشید
    مجلس روضه خود را که مزیّن فرمود
    تا بهشتش همه را برد و به همراه کشید
    عده ای را به هوای حرمش مهمان کرد
    عده ای را دم در خادم درگاه کشید
    این بهشتی که است نهر و می و ساقی دارد
    این بهشتی است که ارباب به دلخواه کشید
    در محرم ، حرمی دارم و دلخوش هستم
    که مرا گریه کن این حرم ِماه کشید
    گریه من به فدای جگر سوخته اش
    که دلش آب شد از بس جگرش آه کشید


  10. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #126
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل دهم
    هیئت" بهشت خانه" سر سبز ایل ماست
    که در کنار زمزمه رود نیل ماست
    اینجا دل شکسته حرم دارد و حسین
    اینجا کبوتر ِدل ما جبرییل ماست
    اینجا که دسته دسته به پرواز می رسیم
    صحن حیات کرببلای اصیل ماست
    اینجا دلیل آمدن ما حسین بود
    پس هیئتش حسینه ها ی دلیل ماست
    تطهیر ما بس است به یک قطره اشک تو
    این ازطهوربودن آب قلیل ماست
    ما هم شبیه خواهر او گریه می کنیم
    این کشته فتاده به هامون قتیل ماست

  12. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #127
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل یازدهم
    چقدر بر سر نیزه خدا خدا کردی
    در آسمان که نشستی، مرا دعا کردی
    به کربلا نرسیدم ؛ قضا شد ه بودم
    در این "نمازِ محرم" مرا ادا کردی
    چقدر نامه در خانه ام فرستادی
    چقدر دعوت رسمی از این گدا کردی
    اگر چه من نشنیدم ولی شما هر بار
    به دیدن و به رسیدن مرا صدا کردی
    برای اینکه بگیری دو دست دور مرا
    به روی نیزه ، سر زُلف را رها کردی
    برای اینکه منم جزو کربلا باشم
    قنوت گریه گرفتی و ربّنا کردی
    چه فرق می کند امروز یا همان دیروز
    مرا به مقتل خود بردی و فدا کردی
    چه مقتلی که پر از گریه های مادر بود
    تو نیز گریه در آغوش نیزه ها کردی


  14. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #128
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل دوازدهم
    مثل لبخند صبح زیباییم
    شبنم گریه های دریائیم
    ای که دنبال شبنم مایی
    روی گلبرگ های زهرائیم
    "عطرِدرشیشه "های امروزیم
    منتشر در هوای فرداییم
    گرد و خاک عبای مجنونیم
    راهی سرزمین لیلاییم
    از سر نیزه می چکیم ؛آری
    آسمان بلند بالاییم
    گاهی اوقات از سر نیزه
    با خدا غرق در تماشاییم
    نام خود را از آب پرسیدیم
    گفت: « ما آب مشک سقاییم»
    گاهی اوقات علقمه هستیم
    خاک پای عصای موساییم
    ما بر آن مشک گریه ها داریم
    ما گدای دو دست آقاییم
    ما هنوز پشت پای حسین
    قد خمیده به خیمه می آییم

  16. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  17. #129
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل سیزدهم
    برگ سبز درخت یاسینیم
    دست پرورده های آمینیم
    وقف این آسمان شش گوشه
    وقف این بارگاه دیرینیم
    در محرم به جوش می آییم
    خم میخانه های رنگینیم
    اشک ما از حسین می جوشد
    جاری از چشمه های شیرینیم
    تآخر عمر روضه می گیریم
    ما گداهای عاقبت بینیم
    روضه اش را بهشت می خوانیم
    خوشه از این بهشت می چینیم
    اینکه فرموده:« کشته اشک است »
    بخدا، زیر دِین سنگینیم
    ما هنوزم میان ظرف آب
    عکس یک شیرخواره می بینیم

  18. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  19. #130
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    غزل چهاردهم
    دوباره محرم دوباره حسین
    بخوان با چهل شب ستاره حسین
    تفال زدم قطره قطره به اشک
    جواب آمد از استخاره حسین
    موذن اذان داد و هی گریه کرد
    صدا زد به روی مناره حسین
    شنیدم که آدم زبیچارگی
    صدا می زد ای راه چاره!حسین
    خراسان مریضی شفا می گرفت
    ولی ناله می زد نقاره حسین
    کفن در تن آسمان پاره شد
    بگو با دل پاره پاره حسین
    بگو با پرستوی نامه برش
    سربام دارالعماره حسین
    شنیدم " میا کوفه اش " گریه کرد
    صدا زد به صد ها اشاره حسین

  20. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 13 از 17 نخستنخست ... 391011121314151617 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/