درس عاشورا
خون خـدا می‏بایست دین خدا را از نو زنده كند و با شهادت خویش حجاب از چهره‌ اهل تزویر بردارد . حضرت با آگاهی تمام به آخركار وبا شوق واشتیاقی وصف ناپذیر به دیدار دوست به راه افتاد ورفت....


hosein 13
پنجاه سال از غروب آفتاب آسمانی وحی می‏گذشت و بیش از بیست سال بود كه زمین و زمان از تابش خورشید قسط و عدالت محروم شده بود، پنجاه سال پیش از این، پیامبر اسلام(ص) رحلت فرموده بود و در طول این نیم قرن تنها چهار سال و نه ماه آفتاب عدالت درخشیده بود، دیگر هرچه بود سیاهی بود و ستم، ظلم بود و ظلمت، و هرچه عقربه ‌تاریخ پیشتر می رفت سیطره‌ سیاهی و ستم بیشتر می‏شد و این سیطره چنان باسرعت پیش می‏رفت كه دیگر امید به نور نجاتی نبود، می‏رفت كه نام قرآن و اسم اسلام نیز به فراموشی سپرده شود و این، یعنی محو حقایق و نابودی انسانیت و به باد دادن تمام زحمات و خدمات پیامبران و اصلاحگران تاریخ؛ به عبارت دیگر تحریف و تدفین تاریخ، تاریخی كه رسولان حق، از آدم تا خاتم به آفرینش آن كمر همت بسته بودند و با تحمل سختیهای طاقت‏فرسا و با صداقت و صمیمیت فوق العاده خویش آن را ساخته بودند و چه میثم‏ها كه در حراست از آن به سر دار نرفته و چه ابوذرها كه به خاطرآن، شكنجه و تبعید نشده بودند و از همه مهمتر حضرت علی(ع) آن عین عدل و عرفان و انسان كامل در این راه مقدس شهید شده و با خون خویش و این ابرمرد، كسی جز امام حسین(ع) و این كار سترگ، جز با حماسه بی‏نظیر كربلا، نمی‏توانست باشد این كار با منبر و خطابه یا با نوشتن نامه و رساله تحقق نمی‏یافت، خون خـدا می‏بایست دین خدا را از نو زنده كند و با شهادت خویش حجاب از چهره‌ اهل تزویر بردارد . حضرت با آگاهی تمام به آخركار وبا شوق واشتیاقی وصف ناپذیر به دیدار دوست به راه افتاد ورفت كه كربلا راعرش عشق وعاشورا را قیامت قرآن وتولد تاریخ كند كه كرد وحیرت آبادی را بنام كربلا تا ابد زنده وبالنده دربلندای ابدیت پدید آورد كه هنوز هم كه هنوز است جهانخواران وزورمداران وریا كاران تا نام كربلا وعنوان عاشورا را می شنوند خوابشان آشفته می شود و كربلا بزرگترین و مهیب‏ترین كابوسی است كه خواب را بر چشم همه یزیدیان حرام كرده است .