گناه‏کردن، انگیزه‏ها و عوامل خاصی دارد و کسی‏که بخواهد از گناهان اجتناب نماید، باید در جستجوی علل و انگیزه‏ها برآید و آن‏ها را از اعماق وجود خویشتن ریشه‏کن نماید. از جمله عوامل گناه، حرص، حسد، تکبّر و تعصّب است و از عوامل دیگر آن محبّت دنیا و زیورهای دنیوی، ریاست‏طلبی، شکم‏پرستی، لذّت‏خواهی، دوست‏داشتن خواب و غفلت آن، محبت زنان، شهوت‏رانی و راحت‏طلبی و هم‏چنین انحصارطلبی و خودخواهی است. احادیث شریف این عوامل و انگیزه‏ها را برای ما به‏خوبی بیان داشته و ما را در این مورد نصیحت کرده است که پاره‏ای از آن‏ها را با هم می‎خوانیم:
امام صادق علیه‏السّلام فرمود: ریشه‏های کفر سه چیز است: حرص، تکبّر و حسد.
امام صادق علیه‏السّلام روایت می‏کند که پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: ارکان کفر چهار چیز است: رغبت(به دنیا)، ترس، ناخشنودی(از مقدّرات الهی) و غضب.
امام صادق علیه‏السّلام روایت می‏کند که پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: اوّلین چیزهایی که خداوند به‏واسطه آن‏ها معصیت شد، شش چیز است: دوستی دنیا، دوستی ریاست، دوستی طعام، دوستی خواب، دوستی راحتی و دوستی زنان.
حضرت علی علیه‏السّلام فرمود: کفر بر چهار پایه بنا شده است: فسق، غلو، شک و شبهه. امّا فسق بر چهار شعبه قرار داده شده است: جفا، کوری، غفلت، سرکشی.
غلو نیز بر چهار شعبه است: تعمّق به‏رأی(استبداد در رأی)، نزاع در رأی، کج‏فکری، شقاق.
امّا شک نیز بر چهار شعبه است: جدل، هوا و هوس، تردّد و دودلی، تسلیم‏پذیری.
امّا شبهه نیز بر چهار شعبه است: شادمانی به‏زینت دنیا، وسوسه و اغوای نفس، تأویل عقائد کج و باطل، درآمیختن حق به‏باطل.
نفاق نیز بر چهار پایه بنا شده است: هوای نفس، سبک‏شمردن حق، کینه و دشمنی، طمع.
امّا هوای نفس بر چهار شعبه است: سرکشی، تجاوز، شهوت‏پرستی، طغیان‏گری.
امّا سبک‏شمردن حق بر چهار شعبه است: غفلت و بی‏توجّهی، آرزو، سهل‏انگاری، تسامح و تعلّل.
امّا کینه و دشمنی بر چهار شعبه است: تکبّر، فخر و مباهات، حمیّت و نخوت، تعصّب.
امّا طمع بر چهار شعبه است: خوشحالی، خودپسندی، لجاجت، افزون‏خواهی.
امام صادق علیه‏السّلام فرمود: شش چیز در مؤمن نمی‏باشد: سختی، کجی و تندی، لجاجت، دروغ، حسد و ستمگری.
از حضرت ابو‏الحسن علیه‏السّلام روایت شده که مردی را یادآور شد و گفت: او ریاست را دوست می‏دارد، سپس امام علیه‏السّلام فرمود: زیان دو گرگ درنده در گوسفندانی که چوپانانش پراکنده شده‏اند، بیشتر از زیان ریاست‏طلبی در دین مسلمان نیست.
جویریه‏بن‏مسهر می‏گوید: پشت سر امیرالمؤمنین علیه‏السّلام به مقصدی می‏رفتم، پس ایشان فرمودند: ای جویریه! این احمقان به‏هلاکت نرسیدندمگر به‏شنیدن صدای کفش‏ها از پشت‏سرشان.
امام باقر علیه‏السّلام خطاب به ابوربیع شامی فرمود: ای اباربیع! طلب ریاست مکن و دنباله‏رو مباش، و به‏نام ما چیزی را از مردم نخور که خداوند فقیرت می‏گرداند