ب) تاریخ عاشورا

1 . امتیازطلبی; آغاز انحراف خواص حق
دوران لغزیدن خواص طرفدار حق، از حدود شش، هفت‏سال . . . بعد از رحلت پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم شروع شد (به مسئله خلافت کار نداریم) . این، جریان بسیار خطرناکی است . اولش هم از این جا شروع شد که گفتند: نمی‏شود که سابقه دارهای اسلام با مردم دیگر یکسان باشند; این‏ها باید یک امتیازاتی داشته باشند . امتیازات مالی از بیت المال، خشت اول بود .
2 . تعمیق دنیاگرایی
حرکت‏های انحرافی از درجه کمی آغاز می‏شود . اواسط دوران عثمان، در دوران خلیفه سوم، وضعیت این گونه شد که برجستگان صحابه پیغمبر جزو بزرگ‏ترین سرمایه دارهای زمان خودشان شدند . وقتی یکی از آن‏ها مرد، می‏خواستند طلاهایی که از او مانده بود، بین ورثه تقسیم کنند، این طلاها را آب کرده و شمش کرده بودند، با تبر بنا کردند به شکستن، در صورتی که طلا را با سنگ مثقال می‏کشند!
3 . تاثیر دنیاگرایان در حکومت علوی
مقدار درهم و دیناری که از این‏ها به جا می‏ماند، افسانه وار بود . همین وضعیت، مسائل دوران امیرالمؤمنین‏علیه السلام را به بار آورد . یعنی در دوران امیرالمؤمنین‏علیه السلام چون برای یک عده، مقام اهمیت پیدا کرد، با علی‏علیه السلام در افتادند . امیرالمؤمنین با چنین جامعه‏ای رو به رو شد، «فیتخذوا مال الله دولا و عبادالله خولا و دین الله دخلا بینهم‏» . جامعه‏ایی که ارزش‏ها در آن تحت الشعاع دنیا داری قرار گرفته است، اکثر خواص دوران امیر المؤمنین علیه السلام کسانی بودند که دنیا را بر آخرت ترجیح می‏دادند . نتیجه این شد که امیرالمؤمنین‏علیه السلام مجبور شد سه جنگ راه بیندازد، آخرش هم به دست‏یکی از همین آدم‏های خبیث‏به شهادت برسد .
4 . خواص دنیاگرا و صلح امام حسن‏علیه السلام
امام حسن‏علیه السلام نتوانست‏بیش از شش ماه دوام بیاورد . دید اگر با همین عده کم برود با معاویه بجنگد و شهید شود، آن قدر انحطاط اخلاقی در میان جامعه اسلامی در میان همین خواص زیاد است که حتی دنبال خون او را هم نخواهند گرفت . تبلیغات معاویه همه را تصرف خواهد کرد و یکی دو سال بعد، خواهند گفت اصلا امام حسن بی‏جا کرد قد علم کرد . امام حسن‏علیه السلام دید خونش هدر خواهد رفت، لذا خودش را به میدان شهادت نینداخت . می‏دانید گاهی شهید شدن آسان‏تراز زنده ماندن است . امام حسن‏علیه السلام این راه مشکل را انتخاب کرد . وضع آن زمان این بوده است; خواص تسلیم بودند، حاضر نبودند کاری بکنند .
5 . موضع خواص در برابر قیام امام حسین‏علیه السلام
وقتی امام حسین‏علیه السلام قیام کرد، خیلی از همین خواص پیش امام حسین‏علیه السلام نیامدند تا کمک کنند . ببینید به وسیله این خواص در یک جامعه، چقدر وضعیت‏خراب می‏شود; به وسیله خواصی که حاضرند دنیای خودشان را به راحتی برسرنوشت دنیای اسلام در قرن‏های آینده ترجیح بدهند . اگر اسامی کسانی را که از کوفه به امام حسین‏علیه السلام نامه نوشتند، نگاه کنید، همه جزو طبقه خواص اند . و چون کسانی که حاضرند دینشان را قربانی دنیا بکنند، بیشترند، در نتیجه آن، در کوفه شهادت مسلم بن عقیل رخ می‏دهد; بعد 20 یا 30 هزار نفر یا بیشتر بلند می‏شوند و به جنگ امام حسین‏علیه السلام در کربلا می‏آیند . یعنی حرکت‏خواص به دنبال خود، حرکت عوام را می‏آورد . نمی‏دانم عظمت این حقیقت که گریبان انسان‏های هوشمند را می‏گیرد، برای ما درست روشن می‏شود یا نه؟