مكتب حسينى يا ميكده حسيني
مدرسه و مكتب حسينى كه درسآموز جهاد و شهادت و ايثار و ظلمستيزى است، در اين اشعار به ميخانه و ميكده بدل ميشود. اينگونه اشعار ظاهراً از تعابير عرفانى برخى شعرا از حماسه كربلا، بهويژه «عمان ساماني» تقليد شده است. اما روشن است كه تعبير عرفانى از يك حماسه با عرفانزدگى كاملاً متفاوت است. تعابير عرفانى تعابيرى استعاري، غامض، شخصى و نيازمند تفسير هستند. اگر اين تعابير را وارد حوزه عمومى كنند و با آن سينه بزنند، به عرفانزدگى تبديل ميشود. در تاريخ ايران عرفانزدگى گرايش منفعلانهاى در برابر بيعدالتيهاى موجود بوده و در كنار جنون راه گريز مناسبى از مسئوليت و درد آگاهى بوده است.
دوباره خادما در ميكده را وا ميكنن
براى روضه حسين خيمهاى برپا ميكنن
ديواراى ميكده رو بيرق و پرچم ميزنن
فرشتهها تو اين عزا حلقه ماتم ميزنن
***
تو بذار كه من بمونم سگ ميخونهات هميشه
ديگه دنيا رو نميخوام كنج ميخونهات رو عشقه
***
ديوونه حسينم و ديوونه حسينم
خراب و مست گوشه ميخونه حسينم
***
بيا اى كه خمار عشقى بر در ميخانه ابالفضل
كه شوى مست مست ساغر ميخانه ابالفضل
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)