وحی الهی
«وحی » ریسمانی است محکم و ستونی است که اساس و بنیان رسالت بر آن استوار است. در حقیقت این « وحی » است که به رسالت و نبوت معنا می دهد و رسالت و نبوت، بدون آن، چونان ساختمانی پوشالی است که با هر بادی از بن ویران و از دار هستی نابود می گردد.
همه صاحبان ادیان الهی، رسول و پیامبر خود را کسی می دانند که با عالم غیب در ارتباط هستند. این رسولان به اعتقاد صاحبان این ادیان به وسیله امری به نام « وحی » با حضرت خداوند مرتبط اند. و حضرت حق بدان وسیله، آنچه را که بندگان او را بدان نیاز است، به رسول ارزانی می دارد و رسول، نیز بندگان تشنه حق و حقیقت را با فیوضاتی که از بارگاه هستی آفرین دریافت نموده، سیراب می نماید و آنان را سرشار از معرفت و محبت حضرت حق می نماید.
بنابراین، با بودن « وحی » است که دین و دین داری و رسالت و انبعاث و حتی عمده ترین زوایای هستی، معنا پیدا می کند.
اگر اینک بشر، یادگاری از حضرت حق به نام کتاب آسمانی در دست دارد به برکت وحی است و اگر یادی از حضرت حق می نماید و او را با اوصاف و اسماء خاصی می خواند، به برکت وحی است و اگر به وسیله دین خود بر صاحبان دیگر ادیان فخر می فروشد، باز به وسیله و یمن و نعت وحی است.
این چنین است که « وحی » را باید بزرگترین نعمت خداوند نام نهاد که به بشر ارزانی شده است.
این نعمت عظمی چیست و چه معنایی دارد؟
آنچه در پی می آید، کوششی است ناقص برای شناخت این نعمت عظمی.
معنای لغوی « وحی »:
برای « وحی » معنای دیگر را برشمرده اند:
1_1. الاشاره، الکتابه، المکتوب، الرسالة، الالهام، الکلام الخفی و کل ما القیته الی غیرک.
وحی یعنی: اشاره، کتابت، نوشته شده، رسالة، الهام، کلامی که پنهان و خفی است و هر چیزی که به دیگری القاء کنی.
1_2. « و ح ی »: اوحی الیه و اوحی بمعنی وحیت الیه و اوحیت اذا کلمته بما تخفیه عن غیره.
ماده « و ح ی » بمعنای وحی شده به سوی او، و اوحی نیز به معنی وحی شده است. وحیت الیه و اوحیت الیه برای زمانی استفاده می شود که با غیر به نحو مخفی و غیر آشکار صحبت نمایی.
با توجه به این معانی لفظی می توان به نتایج زیر رسید که در همه این معانی لغوی مشترک است.
الف. وحی به معنای، رسالت و پیام فرستادن = الوحي: الرسالة
ب. وحی بمعنای، تفهیم و القاء پنهانی = الوحي: کل ما القیته الی غیرک.
ج. وحی بمعنای، الهام در قلب افکندن = الوحي: الهام.
د. گاهی نیز وحی به معنای، اعلام و تفهیم سریع و نهانی است.
از کنار هم نهادن معانی فوق به اینجا می رسیم که:
« جامع تمام معانی و استعمالات واژه مورد نظر بحث ( تفهیم و القای سریع و نهانی ) است که متوجه مخاطب خاص خود بوده و بر دیگران پوشیده است.
این معنای مشترک در تمام مصادیق وحی صدق می کند، خواه القای امر تکوینی بر جمادات باشد و یا القای امر غریزی بر حیوانات، تفهیم خطورات فطری، قلبی بر انسان های عادی و معمولی باشد یا تفهیم شریعت بر پیامبران برگزیده، خواه با اشاره باشد یا آواز نهانی و یا نوشتار سرّی، در تمام این موارد، آن تفهیم و القای سری و سریع نهفته است».