من یه گل خشک و کاغذی
تو ابر پاک اسمون
ای اسمونی دل نبند
به حق پاک بی نشون...
من یه گل خشک و کاغذی
تو ابر پاک اسمون
ای اسمونی دل نبند
به حق پاک بی نشون...
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
برای اون گلی ببار که مثل من کاغذی نیست
یه لحظه هم نگاه نکن به گلبرگ رنگی خیس
اگه به گلبرگای من یه قطره بارون بباره
همون یه مشت کاغذ خیس تنها نشونه ی منه...
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
من هستم تو كجايي
تو هستي من كجايم
چرا وقتمان را درگير هم نمي كنيم
چرا نگاهمان دزدكيست
با من بمان
بمان تا عطش من
به رفتن تو
شوقی باشد
برای بی تو بودن
که با تو نبودن
لذتی کوتاه بماند
و ابدی
پابرهنه تا کجا دویده ای؟
که این همه
گل شکفته است؟
چشم هاي من
اين جزيره ها
كه در تصرف غم است
اين جزيره ها كه از چهار سو
محاصره است
در هواي
گريه هاي "نم نم" است
عشق آزادی است
و آغوش تو
سرزمینی که هرگز نداشته ام !
بدون تو
همه ی راه ها دیوار می شوند
و همه ی واژه ها
سیاه
حتی
همین سپیدی
که هیچگاه سپید نشد!
و من هنوز عاشقم
آنقدر که مي توانم
هر شب - بدون آنکه خوابم بگيرد
از اول تا آخر بي وفايي هايت را بشمارم
و دست آخر
همه را فراموش کنم
آنقدر که مي توانم
اسمت را
روي تمام آبهاي دنيا بنويسم
و باز هم جا کم بيا ورم
آنقدر که مي توانم
شب ها طوري به يادت گريه کنم که
خدا جايم را با آسمان عوض کند!
و من هنوز عاشقم
آنقدر که ميتوانم
چشم هايم را ببندم
و خيال کنم:
هنوز دوستم داري!
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم
خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)