بسم رب چرا ارواح روی زمین می مانند؟ روحی که بر روی زمین است هنوز کاملا از این دنیا جدا نشده و هنوز به دنیای دیگر بهشت برزخ و یا هر نام دیگری که برایآن بنهیم سفر نکرده است. این ارواح روی زمین می مانند و خیلی وقت ها باعث می شوند ما روح ببینیم . دلایل این اتفاق گوناگون است . بعضی از این دلایل پیچیده و فقط مختص یک روح خاص است و بعضی دیگر ساده و قابل فهم می باشند. دراینجا چند دلیل شایع ماندگار شدن ارواح بر روی زمین را بر می شمریم برخی از ارواح درون یا نزدیک محل مرگ خود باقی می مانند . این حالت به زمانی رخ می دهد که آن شخص به طور ناگهانیو غیر منتظره از دنیا رفته باشد. این ارواح در حالتی از سر درگمی به سر می برند و گوئی نتوانسته اند بپذیرند که مرده اند آنها در آن منطقه باقی می مانند و همیشه سعی دارند با کسانی که آن اطراف هستند ارتباط برقرار کنند این نوع ارواح ممکن است در همه جا یافت شوند زندگی جدیدی را خارج از دنیای ماده آغاز کند ولی به دلایل مختلفی همچون ترس از پایان زندگی و مو جودیت ترس از ناشناخته ها ترس از به جهنم رفتن و یا به خاطر اعمال گذشته مورد قضاوت قرار گرفتنخود نمی خواهند به آن دنیا بروند.این روح ها به خاطر ترس از خودشان در این دنیا گرفتار می شوند. پیام ارواح ارواح دیگر در زمین می مانند تا کارهای نیمه تمام خود را به اتمام برسانند . آنها می خواهند مطمئن شوند که عزیزانشان مشکلنخواهند داشت یا می خواهند پیغامی به آنها بدهند در اینجا بمانند و وقتی به هدف خود رسیدند به سرای باقی می شتابند ولی از آنجا که زندگان نمی توانند پیغام های مردگان را به راحتی بگیرند و درک کنند اقامت آنها در این دنیا طولانی می شود.گناه هم می تواند دلیل این موضوع باشد شاید این ارواح فکر می کنند عضو خوبی برای خانواده نبوده اند و زود تر از آنکه باید آنها راترک کرده اند. به همین دلیل است که خیلی ها معتقدند روح کسانی که خود کشی می کنند یا به خاطر کار غلط خودشان مثل سهل انگاری مصرف الکل یا اعتیاد از دنیا رفته اند در دنیا گرفتار می شود . آنها به خاطر کار خود احساس گناه می کنند.ما زندگان هم ممکن است ارواح را پیش خود نگه داریم و به آنها اجازه رفتن ندهیم در این حالت روح فرد از دست رفته به خاطر عشق و علاقه ما و عدم تمایلمان به ترک او در زمین سرگردان می شود تا روزی که ما بتوانیم با رفتن او کنار بیائیم . این بیشتر در حالتی رخ می دهد که شخص از دست رفته بدون مراسم تشییع و تودیع و بدون سو گواری مرده باشد.زندگان در اینحالت احساس گناه دارند و احساس می کنند کاری برای او انجام نداده اند وحرفی را نزده اند و همین موضوع باعث می شودکه روح در اطراف ما بماند. خارج شدن از کالبد بعضی ها هر چیز عجیب و ماورائی را که ببینند انکار می کنند و برخی هم اعتقادی بی چون و چرا به آنها دارند . به راستیکدام دسته حق دارند؟ در مقدمه کتاب انرژی زائی و ردیابی نشانه های روح زائی در این باره آمده است."شاخه ای از دانش که به مطالعه چنین پدیده هائی اختصاص یافته است همواره در گیر مبارزه ای دائمی با دو گروه بوده است . یکی مبلغان خوش باورهر چیز ما فوق طبیعی و دیگری کسانی که همه پدیده های فرا عادی را بلافاصله رد میکنند . این دانش با نیروئی زوال نا پذیربحث و جدل های بیشماررا پشت سر گذاشته است و در یک قدمی تثبیت جایگاه اجتناب نا پذیر خود در علم نوین آگاهی میباشد علمی که احتمالا "آخرین گستره ناشناخته دانش بشری است" پس مجموعه ای از مشاهدات ناشناخته گذشته به شکل علمی جدید مدون شده است اما آیا در عرصه نیرو های فرا روانی واقعا چیزی ملموس وجود دارد یا همه چیز منحصرا بر پایه خرافاتو مهملات است؟ذکریک ماجرا در این مورد می تواند آموزنده باشد چارلز تارت روان شناس و فراروان شناس توانست از مردی که ادعا می کرد به صورت ارادی می تواند ازکالبدش خارج شود چندین نوار مغزی بگیرد. این شخص "رابرت مونرو" تهیه کننده موفق برنامه های رادیوئی بود. مونروتجربه خروج از کالبد را در حالتی شبیه خواب گزارش می کرد و هنگام تلاش برای خروج از کالبد "تارت"متوجه شد کهالگوی نوار مغزی در او تغییر زیادی می کند. امواج آلفا نه تنها در سراسر طیف وجود داشتند بلکه دارای دامنه وسیع بودند .شدت امواج تتا هم در حین خواب غیر متعارف بود . در مونرو فوران هائی مرکب از سه تا هشت موج تتا با دامنه دیده می شد.از طرف دیگر"تارت" نتوانست اثری از امواج دلتا در حین خواب پیدا کند.ظاهرا "مونرو" می توانست مدت طولانی تری خود را در حالت نیمه خواب –نیمه بیداری نگه دارد . یکی دیگر از اشخاصمورد آزمایش "تارت" هم که می توانست به صورت خود به خود در حین خواب از کالبدش جدا شود اظهار می کرد که همین حالات را در نیمه خواب و نیمه بیداری دارد. در واقع همه کسانی که می گویند اغلب از کالبدشان خارج می شوند از بد خوابیدنشکایت دارند. آنان اغلب خود را در حالتی انتقالی میان بیداری و خواب می یابند که در حین آن دچار به اصطلاح اوهام خواب مصنوعی می شوند این اوهام تصاویری کاملا روشن و رویا گونه اند که شخص تصور می کند در حالت بیداری می بیند اینحالت را معمولا نمی توان تحت کنترل در آورد شخص خواب آلود است و تصور می کند تصاویری جلوی چشمش ظاهر میشود . کمی پس از آن به خواب می رود . سالهاست که در متون علوم غیبی شیوه های کنترل آگاهانه این حالت بینابینی مورد بحث قرار گرفته است زیرا به طور سنتی این حالت مرزی را پر بارترین حالت برای تجربه های ما فوق طبیعی می دانند.در سال های اخیر مونرو کتابهای زیادی در مورد تجربه های خود نوشته و تمام وقت خود را صرف مطالعه تجربه هایخروج از بدن کرده است . او در سال 1974 "موسسه مونرو" را تاسیس کرد که چند سال پیش به محل زیبائی در دامنه کوههای بلورج و فیبر ویرجینیا منتقل شد "مونرو" تا زمان مرگش در سال 1995 رئیس موسسه بود.از عزیزانی که نظر میدهند بسیار متشکرم نظرات شما من رو دلگرم میکنه خواهشمند است از من دریغ نفرمائید.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)