هر آنچه به ازدیاد نسل بینجامد نیکوست چنان که خوئیتوک دس ستوده است. پدری کردن وظیفه ای والاست، و از خود و به خود افزودن شیوه درست ازدیاد نسل است، و این خوئیتوک دس است و او که شیوه درست ازدیاد نسل را رعایت می کند خوئیتوک دس را ستوده است. تجربه نشان می دهد که از نسلهای خوب زادگان خوبتری به بار می آیند یعنی با رعایت دائم خوئیتوک دس نسلها بهتر می شود. این مطلب را به نحو دیگری می توانیم بگوییم، اسپندارمذ را در رتبه دختری اهورمزدا می دانند چرا که خرد این یکی (اهورمزدا) مشتمل بر همه [اندیشه بجا] (آرمئیتی) می شود. بر این اساس خرد و آرمئیتی هر دو در درون اهورمزدا و اسپندارمذند، یعنی خرد از آن اهورمزداست و آرمئیتی از آن اسپندارمذ، و [اندیشه بجا] (آرمئیتی) نتیجه خرد است درست مثل این که اسپندارمذ زاده اهورمزدا باشد. و این اظهار صریحی است بر اینکه در نظر کسی که خرد را با آرمئیتی رابطه می دهد، به اسپندارمذ باید به عنوان دختر اهورمزدا نگریست.
همچنانکه وست متذکر شده است این اظهار نظر هم تمثیلی است و در آن از خوئیتوک دس [زناشویی با خویشاوندان] فهمیده می شده است و معلوم نیست که اشاره تکمیلی آن به رابطه پدری و دختری اهورمزدا و اسپندارمذ متضمن صراحت بر ازدواج آن دو می بوده است (وست، متون پهلوی، ج۲، ص۳۹۶).
سومین تذکار دینکرد از فرگرد ۲۱، بغ نسک برداشته شده است که در آغاز به نظر وست [دختری را به ازدواج پدری در می آورد چنان که زنی را به مردی دیگر می دهند] معنی می داد و صراحت بر رسم خوئیتوک دس به معنی [ازدواج با محارم] می کرد (همان منبع، ص۳۹۷). اما در ترجمه خود دینکرد متوجه شد که معنی این فقره با ازدواج رابطه ای ندارد و آن را چنین ترجمه کرد:
[وی دخترش را از راه دختری به ضمانت پدرانة شخصی می سپارد که وی آن دختر را احترامِ به پدر می آموزد.] (متون پهلوی، ج۴، ص۳۸۲).
این مطلب را بسیاری از محققان در نیافته اند و بر ترجمه اولی وست تکیه کرده اند و به راه اشتباه افتاده اند.
به غیر از این موارد، در ارداویرازنامه آمده است که ارداویراز هر هفت خواهر خود را به زنی داشت و در معراج خود کسانی را دید که عمل خوئیتوک دس کرده بودند و مقام عالی روحانی یافته بودند (متن پهلوی و ترجمه های متعدد از آن در دویست سال گذشته بارها چاپ شده است. مطالب اصلی آن را وست در متون پهلوی، ج۲، ص۳۹۷ و ۳۹۸ آورد و این موضوع جالب را هم افزود: مگر این بیشتر تعجب آور است از داستان زنی که پشت سر هم با هفت برادر ازدواج کرد و در انجیل مارک- دوازده، آیات ۲۰ تا ۲۲- و لوقا- بیست، آیات ۲۹ تا ۳۲- از آن یاد کرده اند؟ به هر تقدیر داستان معراج ارداویراز از رایجترین و مقبولترین قصه های زرتشتی است و به زبانهای بسیاری ترجمه و حداقل چهار بار به فارسی برگردانیده شده است. ترجمه قدیمی آن به شعر هم موجود است که دستور کیخسرو جاماسپجی جاماسپ آسا در بمبئی به همراه متن پهلوی و ترجمه گجراتی در ۱۹۰۲ چاپ کرد. اما در این ترجمه از خوئیتوک دس به معنی زناشویی با اقوام یاد شده است). همچنین در مینوی خرد می خوانیم که خوئیتوک دس از جمله کارهای بسیار ستوده است (وست، متون پهلوی، ج۲، ص۳۹۸ و بعد). و در بهمن یشت می خوانیم که حتی در دوره پر آشوب تسلط بیگانگان هم [مرد راستین سنت دینی خوئیتوک دس را در خاندان خود پایدار می دارد.] (همان منبع، ص۳۹۹). در فصل ۱۹۵ کتاب سوم دینکرد آمده است که خوئیتوک دس گناهان را پاک می کند و تیرگی را می زداید (همان منبع، ص۴۱۰ و بعد). و در فصل ۲۸۷ همان کتاب مزایای حسنه چنان عملی شرح داده شده است (همان منبع، ص۴۱۱). در فصلی از کتاب ششم دینکرد از قول روحانیان باستانی آمده است که خوئیتوک دس چون رعایت نشود تاریکی افزون گردد (همانجا). در هفتمین کتاب دینکرد از اوستا نقل می کند که مَشی یه و مشی یانه (زن و مرد نخستین که نامشان را به صورتهای مختلف نوشته اند.) که به اراده اهورمزدا از تخمه گیومرت به بار آمده بودند (همان منبع، ص۴۱۱ و ۴۱۲) طاعات خوب انجام دادند و من جمله خوئیتوک دس کردند و به ازدیاد نسل پرداختند. در همان کتاب از قول زرتشت می آورد که از میان کارهای نیک خوئیتوک دس از همه بیشتر زداینده تاریکی و اهریمنی است و باید با تشریفات و به دست روحانیان بزرگ انجام پذیرد (همان منبع، ص۴۱۲ و بعد) و وقتی خود زرتشت چنان امری را توصیه می کرد بسیاری بر آشفتند و بر او تاختند و توصیه اینکه بهترین نوع آن میان [پدر و دختر، و پسر و آن که او را زاده است، و خواهر و برادر است] را مردود شمردند (خواننده دقیقا توجه کند به این اعتراض بهدینان بر ضد فتوایی ناپذیرفتنی). در اینجا هم خوئیتوک دس دقیقا معنی [ازدواج با محارم] را دارد و جای بحث در آن نیست، فقط باید توجه کرد که: دینکرد آن را به صورت سنتی که [در زمان باستان آورده اند] بیان می کند نه به صورت طاعتی مرسوم. در دادستان دینیک (فصل ۳۷، بند ۸۲؛ فصل ۶۴، بند ۶؛ فصل ۶۵، بند ۲؛ فصل ۷۷، بند ۴ و ۵) به ازدواج مشی یه و مشی یانه از طریق خوئیتوک دس (برادر و خواهر) اشاره شده است (وست، متون پهلوی، ج۲، ص۴۱۴٫ تفصیل آن را بعد خواهیم دید). و در فصل ۲۷، بند ۶و ۷ و فصل ۲۸، بند ۱۹ آمده است که خوئیتوک دس (به طور کلی) باید تا آخر جهان پایدار ماند چون ترویج آن نزد دیگران مایه بخشایش گرانترین گناهان خواهد بود (همانجا). در کتاب شایست نی شایست می خوانیم که یکی از آباء زرتشتی به نام نَرسِه مهر برزین سه جمله نیک گفته بوده است یکی این که [خوئیتوک دس اعدامی را نجات می تواند داد.] (طبع تاوادیا، ص۱۱۳- فصل هشتم، بند ۱۸-). و در گزیده های زادسپرم آمده است که خوئیتوک دس یکی از سه توصیه زرتشت به پیروان خود بوده است (فصل ۲۳، بند ۱۳- وست، متون پهلوی، پنجم، ص۱۶۶). در دادستان دینیک می خوانیم که ترتیب دادن خوئیتوک دس کاری بسیار نیکوست و از آن است که پیشرفت کامل در این جهان میسر می شود (رک. وست، متون پهلوی، ج۲، ص۴۱۴، برای مراجع). با همه این شواهد اگر دو گواهی بعدی را نداشتیم، باز می توانستیم همه اینها را این گونه تفسیر کنیم که: بسیار خوب، خوئیتوک دس، به معنی ازدواج با خویشاوندان هم که باشد، عملی بسیار ستوده است و برای پایداری جامعه ایرانی بسیار اساسی. اما با دو شاهدی که خواهیم آورد، هیچ شکی نمی ماند که مقصود جامع دینکرد سوم و هیمیت اَشَه وهیشتان (یعنی امید پسر اشو وهشت) از اصطلاح خوئیتوک دس [ازدواج با محارم] می بوده است. اینک شاهد اول از کتاب دینکرد سوم، بند ۸۲ (به نقل از وست، متون پهلوی، ج۲، ص۳۹۹ تا ۴۱۰) : در اینجا یکی از موبدان با خاخامی یهودی درباره محسنات خوئیتوک دس جدل می کند (در ترجمه دستور پشوتن سنجانا این فصل را بند ۸۰ نوشته، و ترجمه او با ترجمه وست نمی خواند.) (بسنجید با یادداشت وست، همان منبع، ص۳۹۹، حاشیه ۴، و توضیح نیبرگ، راهنمای پهلوی، ج۲، ص۲۴۴). ترجمه های دیگری هم از این فصل کرده اند (مثلا ترجمه دمناس، de Menasce، در کتاب سوم دینکرد، ص۸۵ و بعد. سعید نفیسی- منبع یاد شده در پانوشت ۱۹- هم این فصل را به صورت گلچین و مخدوش آورده است).
ما از وست پیروی می کنیم (ولی از زواید چشم می پوشیم): اندرحمله سختی که یک یهودی به مغی کرد به واسطه رسم خوئیتوک دس، و پاسخی که آن روحانی از روی منابع دینی مزدایی به وی داد.
بدان که… خوئیتوک دس همیاری و کمک مشترک مردم به یکدیگر است. خوئیتوک دس نامی است که [از خود دادن] (خویش دهشنه) می باشد، و مقام (گاه) آن در این است که رابطه ای بسیار استوار میان نژاد خویش و همنوعان خود از راه نگهداری و پایدار کردن نفوذ مقدسات به بار می آورد که طبق اسناد عبارت است از پیوند میان مردان و زنان از میان نژاد خویش و به منظور آمادگی و پیوستن به رستاخیز عالم. آن پیوند اتحاد، اگر بخواهیم بسیار روشنتر بگوییم، میان تعداد بیشماری از نژادهای خویشاوند انجام می گیرد یا به صورت پیوند با خویشان (نبانزدیشتانو) و در میان خویشان، و یا با خویشان نزدیک (نزدپدوندانو). و در نظر من از همه کاملتر پیوند سه گروه خویشان نزدیکتر (نزدپدونتر) است یعنی پدر و دختر، و پسر و بوردارِ (زاینده) (به جای مادر آمده است و امروز در اصطلاح باردار یعنی آبستن مانده است) او، و برادر و خواهر.
(در اینجا موبد برای توضیح مطلب سخنان موبد بزرگی را نقل می کند که داستان آفرینش و آدم نخستین را شامل است: آفریدگار، سازنده همه چیز و همه کس است و زمین- اسپندارمذ- ساخته اوست و چون بالطبع مؤنث است دختر او محسوب می شود و از او ، زنده میرای گویا، (گیومرتن) را آفرید که از تخمه او همه مردم تا روز رستاخیز بار می آیند.)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)