اهل بيت (ع)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مى‏نهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمى‏شوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.» (1)
اين حديث‏به حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقه‏هاى مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند; اما به فرموده خمينى كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيله‏اى ساختند براى تداوم بخشيدن به حكومتهاى غاصب و ضد قرآنى خويش و مفسران حقيقى قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانه‏هاى گونه‏گون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.» (2)
ممكن است‏بپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخبارى‏ها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم; بخشى از آيات محكمات و بينات ناميده مى‏شود و هر كس، به شرطى كه با زبان عربى و شان نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايى كافى داشته باشد مى‏تواند از آن بهره گيرد; اما مى‏دانيم كه آيات قرآن دو دسته‏اند: محكمات و متشابهات. (3) براى فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهى نيست.
طبق تصريح شيعه و سنى، قرآن كريم در موارد متعددى به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابى عبدالله الحسين(ع) در باره برخى از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار مى‏دهيم و جانهاى خود را با كلمات نورانى آن فاتح اقليم وجود جلايى ديگر مى‏بخشيم.
زبان من زبون و خامه‏ام خام چه گويم در مقام آن دلارام
بايد توجه داشت كه در برخى از روايات، آن حضرت تنها راوى حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل مى‏كند; ولى ما تنها به رواياتى اشاره مى‏كنيم كه در آن امام(ع) خود سخنى فرموده يا پرده از حقيقتى برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردى كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبى پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد; زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطنى از بطون قرآن پرداخته، از تاويل، تفسير يا شان نزول آيات پرده برمى‏دارد و گاه براى بيان حقيقتى به آيه استدلال مى‏كند.

توسل به اهل بيت
در ذيل آيه 62 سوره بقره امام(ع) فرمود: اگر آنها [يهوديان]با نيتى صادق و عقيده‏اى درست از عمق جان خداى را به «محمد و آل پاكش‏» مى‏خواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با كرمش به آنها پاسخ مى‏داد; اما كوتاهى كردند ... (4)

سرزنش دشمنان اهل بيت
در ذيل آيه‏97 سوره بقره امام(ع) مى‏فرمايد: همانگونه كه يهود را به جهت دشمنى با جبرئيل(ع)، مورد مذمت قرار داده; دشمنان «اهل بيت‏» را نيز مشمول سرزنش خويش گردانيده است. زيرا به اعتقاد آنان نيز جبرئيل(ع) و فرشتگان مقرب خدا براى يارى رساندن به محمد(ص) و على(ع) فرود مى‏آمدند ... (5)

پيروى از اهل بيت
امام(ع) به اشاره پدر گرامى‏اش حضرت اميرمؤمنان(ع) در توضيح مراد از «ناس‏»، در آيه‏199 سوره بقره مى‏فرمايد: مقصود از آن، ما اهل بيت هستيم و به همين جهت، خداوند مى‏فرمايد: از همان جايى كه مردم (ناس) كوچ مى‏كنند، كوچ كنيد. [و پيروى از اهل بيت را پيشه خويش سازيد (6) ]
در آيه 75 سوره انفال مى‏خوانيم: ... و خويشاوندان نسبت‏به يكديگر در احكامى كه خدا مقرر داشته [از ديگران] سزاوارترند.
امام(ع) فرمود: هنگامى كه اين آيه نازل شد، از رسول خدا(ص) در باره تاويل آن پرسيدم. رسول خدا(ص) فرمود: به خدا سوگند، جز شما كس ديگرى را قصد نكرده است و شما همان خويشاوندان من هستيد. پس هر گاه من از دنيا رفتم، پدرت على(ع) نسبت‏به من و جانشينى من سزاوارتر است; و هر گاه پدرت از دنيا برود، برادرت حسن(ع) بدان سزاوارتر است; و آنگاه كه حسن(ع) از دنيا برود، تو بدان مقام سزاوارترى.
گفتم: اى رسول خدا، بعد از من چه كسى شايسته آن مقام است؟
فرمود: پسرت على.
به همين ترتيب نام يكايك ائمه اطهار (عليهم السلام) را برشمرد; هر كدام را بعد از ديگرى شايسته‏تر به خلافت دانست و در پايان فرمود: غيبت در زمان نهمين فرزندت به وقوع مى‏پيوندد. اين ائمه نسل تواند، خداوند علم و فهم مرا به ايشان عطا كرده است و سرشت آنها از سرشت من است. خدايا اين مردم را چه مى‏شود كه با آزار خاندانم مرا مى‏آزارند؟! خداوند شفاعتم را نصيب ايشان نگرداند. (7)

پاداش پيروى از اهل بيت
در آيه‏29 سوره رعد مى‏خوانيم: «آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، طوبى و بهترين سرانجامها در انتظارشان است.»
امام(ع) مى‏فرمايد: اين آيه در مورد اميرمؤمنان نازل شده است. «طوبى‏» درختى است در خانه وى در بهشت و هيچ ميوه‏اى در هيچ خانه‏اى از خانه‏هاى بهشت نيست; مگر آنكه شاخه‏اى از اين درخت در آن وجود دارد. (8)
خداوند در آيه 71 سوره اسراء مى‏فرمايد: «روزى كه هر گروهى را با پيشوا و امام خويش مى‏خوانيم ...»
امام(ع) فرمود: آرى، پيشوايان دو دسته‏اند; امامى كه مردم را به هدايت دعوت مى‏كند و مردم از وى پيروى مى‏كنند و به سعادت مى‏رسند و امامى كه مردم را به‏گمراهى فرا مى‏خواند و مردم نيز از وى پيروى مى‏كنند.[و در تباهى غوطه‏ور مى‏گردند]

پرسش از ولايت اهل بيت در قيامت
خداوند در آيه‏36 سوره اسراء مى‏فرمايد: «چشم و گوش و دل، تمامى اينها مورد پرسش و بازخواست قرار مى‏گيرند.»
امام(ع) فرمود: [رسول خدا(ص) فرمود:] ... به عزت پروردگارم سوگند، تمامى امت من در روز قيامت‏باز داشته مى‏شوند و از ولايت اميرمؤمنان(ع) بازخواست مى‏گردند. (9)

احترام به اهل بيت
در آيه 82 سوره كهف مى‏خوانيم: «... و اما آن ديوار، از آن دو يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى متعلق بدانها وجود داشت و پدرشان مردى نيكوكار بود. پروردگارت مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنج‏خود را بيرون آورند...»
امام به يكى از منحرفان مى‏فرمايد: به خاطر احترام چه كسى آن ديوار براى اين دو يتيم محفوظ ماند؟
مرد گفت: پدرشان
امام فرمود: آيا پدر آنها بهتر بود يا رسول خدا؟
آن مرد بدين وسيله به مقام و عظمت آن خاندان پى برد و سرافكنده و شرمسار گرديد. (10)

جدال ميان اهل بيت و بنى‏اميه
شخصى از آن حضرت در باره آيه‏19 سوره حج پرسيد. خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: «اينان دو گروهند (دشمن يكديگر) كه در باره پروردگارشان به جدال و نزاع برخاستند.»
امام پاسخ داد: ما و بنى‏اميه هستيم كه در باره خداى - عزوجل - به جدال و مخاصمه پرداخته‏ايم; ما مى‏گوييم خداى راست گفت; و آنان مى‏گويند: خداى دروغ گفت: پس ما و ايشان تا روز قيامت [نيز] دشمن يكديگريم. (11)

اهل بيت، حكمرانان الهى
در آيه 41 سوره حج مى‏خوانيم: «[ياران خدا] كسانى هستند كه اگر در زمين بدانها قدرت و مكنت‏بخشيم، نماز را برپا داشته و زكات را مى‏پردازند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در شان ما اهل بيت فرو فرستاده شده است.

طهارت و عصمت اهل بيت
خداوند در آيه‏33 سوره احزاب مى‏فرمايد: «خداوند اراده كرده است كه پليدى و گناه را تنها از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاك گرداند. [و به مقام عصمت رساند]»
آن حضرت فرمود: رسول خدا(ص) در منزل ام‏سلمه بود كه برايش [غذايى به نام] حريره آوردند. آن حضرت على و فاطمه و حسن و حسين(ع) را فرا خواند و همگى از آن خوردند. سپس عباى خيبرى بر آنهاء;ح‏ح‏ظ افكند و آيه فوق را تلاوت فرمود. (12)

اهل بيت منبع علوم
خداوند در آيه 12 سورء يس مى‏فرمايد: «و همه چيز را در امام آشكار كننده‏اى برشمرده‏ايم.»
آن حضرت فرمود: ... حضرت رسول خدا(ص) فرمود: مراد از «امام مبين‏» اميرالمؤمنين(ع) است، بى‏ترديد او همان امامى است كه خداى - تبارك و تعالى - در وى علم هر چيزى را به شماره درآورده است. (13)

پيوستن به اهل بيت و دوستى با ايشان
در آيه‏23 سوره شورى مى‏خوانيم: «[اى رسول ما، به امت] بگو: من از شما اجرى نمى‏خواهم جز دوست داشتن نزديكانم. »
امام حسين(ع) فرمود: آن خويشاوندى كه خداوند پيوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامى داشته و خوبى را در ايشان نهاده است، خويشاوندى ما اهل بيت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانى واجب كرده است. (14)

اهل بيت هماره در حال عبادت
خداوند در آيه‏29 سوره فتح مى‏فرمايد: «... آنان [كسانى كه با رسول خدا(ص) در برابر كفار سرسخت و در ميان خود مهربانند] را مى‏بينى كه پيوسته در حال ركوع و سجودند ...»
امام(ع) فرمود: اين آيه در باره على بن‏ابى طالب(ع) نازل شده است. (15)

اهل بيت‏سرچشمه روشنايى‏ها
در آيات آغازين سوره شمس مى‏خوانيم: «سوگند به خورشيد و تابش و گسترش نور آن در هنگام بالا آمدن ...; و سوگند به ماه، آن هنگام كه در پى خورشيد برآيد و سوگند به روز آن هنگام كه زمين را روشنايى مى‏بخشد.»
امام(ع) فرمود: مراد از خورشيد، محمد رسول خدا است; و مراد از ماه اميرمؤمنين على است كه به دنبال محمد(ص) مى‏آيد و مراد از روز قائم آل محمد است كه زمين را از قسط و عدل پر مى‏سازد. (16)

نعمت ديندارى و ولايت اهل بيت
در آيه 11 سوره ضحى مى‏خوانيم: «... و اما نعمت پروردگارت را، پس بازگو كن.»
امام(ع) فرمود: مراد از نعمت، دين و اعتقاد به ولايت اهل بيت (عليهم السلام) است. (17)

اهل بيت و آگاهى از رويدادهاى آينده
اميرالمؤمنين(ع) سوره قدر را تلاوت مى‏فرمود. حسين(ع) گفت: پدر، گويا اين سوره [كه]از دهان شما [شنيده مى‏شود] شيرينى خاصى دارد! حضرت فرمود: اى فرزند رسول خدا و فرزندم، من از اين سوره چيزى مى‏دانم كه تو نمى‏دانى. هنگامى كه اين سوره نازل شد، جدت رسول خدا(ص) مرا فرا خواند. وقتى به محضرش شرفياب شدم] آن را برايم قرائت فرمود; سپس بر شانه راستم زد و گفت: اى برادر من و وصى من و سرپرست و والى امتم بعد از من، و اى دشمن دشمنان من تا روزى كه همگان برانگيخته شوند، اين سوره بعد از من براى تو است و بعد از تو براى فرزندانت. [آرى] جبرئيل(ع) برادر فرشته‏ام، حوادث امتم را در سنت‏خويش برايم گفته است و همانها را براى تو نيز بازگو خواهد كرد. اين سوره در جان قدسى تو و جانشينان [من و تو] تا آن هنگام كه طلوع فجر قائم(ع) سرزند هماره نوربخش خواهد بود. (18)
اللهم عجل فرج قائم آل محمد(ع)

پى‏نوشت ها:
1- مسند ابن‏حنبل، ج‏3، ص 14، دارصادر، بيروت.
2- صحيفه نور، ج 21، ص 170. (با تصرف)
3- آل عمران، آيه‏7.
4- التفسير المنسوب الى الامام العسكرى(ع)، مؤسسة الامام المهدى(ع)، قم، ص‏267.
5- همان، ص 448 به بعد.
6- الكافى، شيخ كلينى، دار صعب، بيروت، ج 8، ص 244.
7- كفاية الاثر، خزاز قمى، انتشارات بيدار، قم، ص 175.
8- مائة منقبة، ابن شاذان، ص‏137. مدرسة الامام المهدى(ع)، قم.
9- عيون اخبار الرضا(ع)، شيخ صدوق، ج 1، ص 280، مؤسسة الاعلمى، بيروت.
10- تاريخ ابن‏عساكر «ترجمة الامام الحسين(ع)، ص‏157، مؤسسه المحمودى، بيروت.
11- الخصال، شيخ صدوق، ص 42، مكتبة الصدوق، تهران.
12- البرهان، سيد هاشم بحرانى، ج‏3، ص 312، مؤسسه اسماعيليان، قم.
13- معانى الاخبار، شيخ صدوق، ص 95. جماعة المدرسين، قم.
14- البرهان، ج 4، ص 124. موسسة اسماعيليان، قم.
15- المناقب، ابن‏شهرآشوب، ج 2، ص 15.
16- تفسير فرات كوفى، ص 212.
17- المحاسن، شيخ برقى، ج 1، ص 344. المجمع العالمى لاهل البيت (عليهم السلام)، قم.
18- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 25، ص 70.
سيدعليرضا جعفرى
ماهنامه كوثرشماره 21