مرا یکدم دل از خوبان جدا نیست
ولی صد حیف که درخوبان وفا نیست
به خوبان دل سپردن کار سهل است
ز خوبان دل گرفتن کار ما نیست
مرا یکدم دل از خوبان جدا نیست
ولی صد حیف که درخوبان وفا نیست
به خوبان دل سپردن کار سهل است
ز خوبان دل گرفتن کار ما نیست
دیشب نماز بر بدنم گریه کرده بود نور سفید مه کفنم هدیه کرده بود
دیشب برای خاطر دل غمگین اشک من ابری ز خاطره ز نوا خنده کرده بود
دیشب چراغ،حافظه،اندیشه،فصل سرد... آری،غلط نکنم ..وخدا گریه کرده بود
آه عجب کاري به دستم داد دل ...
هم شکست و هم شکستم داد دل ...
طوری که دل تــــــو خواست باشم، نشدم
دلخواه دل تــــنــگ خـــــــــــودم هم نشدم
حـــوا تــو بــه خــانــه بـــهشـــتی بــــــرگرد
مـــــــن هـــم مـــتاسفم کـــه آدم نـــشدم...........
به آســـــــــــاني،مرا از من ربـــودي
درون كوره ي غــــم آزمـــــــــــــــودي
دلت آخر به سرگردانيم سوخــــــــــت
نگاهــــــــم را به زيبايـــــــي گشــــودي
کبریای توبه را بشکن! پشیمانی بس است
از جواهر خانه ی خالی نگه بانی بس است
ترس جای عشق جولان دادو شک جای یقین
آبرو داری کن ای زاهد مسلمانی بس است!
شب های دراز بی عبادت، چه کنم؟
طبعم به گناه کرده عادت! چه کنم؟
گویند کریم است و گنه می بخشد...
گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم؟!!
امشب گرفته گريه ها دست دلم را
دريا کمک کن تا بيابم ساحلم را
در کوچه ی نور و صدا ره ميسپارم
امشب اگر مرگم رسد حرفی ندارم
خسته ام از این کویر ... این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل ... این سقوط نا گزیر
آسمان بی هدف ... باد های بی طرف
ابرهای سر به راه ... بید های سر به زیر
ای ناشکفته در شب ِ بی روح ِ طاقت سوز ِ من
در مرز ِ سرخ ِ تنگنا، هم طاقت ِ دلسوز ِ من
از این سکوت ِ منتشر در خون ِ من، غافل نشو
با نغمه ای معنی کن این تبعید ِ در آیینه رو
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)