نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: راننده تاکسی درستکار، امانت سه‌ماهه را بازگرداند

  1. #1
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض راننده تاکسی درستکار، امانت سه‌ماهه را بازگرداند

    راننده تاکسی درستکار، امانت سه‌ماهه را بازگرداند
    چند دقیقه بعد، وقتی راننده تاکسی به میدان انقلاب رسید توقف کرد و مرد تاجر پیاده و در شلوغی جمعیت ناپدید شد. راننده هم قصد داشت کمی دنده عقب برود تا بازهم مسافر سوار کند که ناگهان چشمش به تراول چک‌ها و بسته‌های 200 هزارتومانی افتاد که در کف ماشینش ریخته بود
    همشهری: راننده درستکار وقتی متوجه شد یکی از مسافرانش 3 میلیون تومان پول در خودروی او جا گذاشته است، 3 ماه تلاش کرد تا صاحب پول‌ها را پیدا کند.
    او در این مدت دست به هر کاری زد تا ردی از این مرد به دست بیاورد؛ از چسباندن اطلاعیه روی در و دیوار گرفته تا گشتن در خیابان‌ها تا اینکه سرانجام با کمک کارمندان یکی از بانک‌ها، این جست‌وجوها نتیجه داد. 17مرداد امسال مرد تاجر بعد از اینکه 9میلیون تومان پول نقد از بانک گرفت، کنار خیابان رفت تا با تاکسی به میدان انقلاب برود. او همان شب قصد سفر به اروپا را داشت و آنقدر سرگرم رسیدگی به کارهایش بود که متوجه نشد بخشی از پول‌هایی که از بانک گرفته، داخل تاکسی ریخته است.
    چند دقیقه بعد، وقتی راننده تاکسی به میدان انقلاب رسید توقف کرد و مرد تاجر پیاده و در شلوغی جمعیت ناپدید شد. راننده هم قصد داشت کمی دنده عقب برود تا بازهم مسافر سوار کند که ناگهان چشمش به تراول چک‌ها و بسته‌های 200 هزارتومانی افتاد که در کف ماشینش ریخته بود. او فهمید که پول‌ها متعلق به همان مردی است که دقایقی پیش از تاکسی پیاده شده بود و با خودش گفت که هر طوری شده باید صاحب پول‌ها را پیدا کند. برای همین چندین بار میدان انقلاب را دور زد و با دقت بسیار اطرافش را جست‌وجو کرد اما اثری از مرد مسافر نبود. راننده 47 ساله آن روز هر چه تلاش کرد صاحب پول‌ها را پیدا کند، موفق نشد و تصمیم گرفت به خانه برگردد.
    جست‌وجوی طولانی
    با اینکه هیچ سرنخی از مسافر جوان وجود نداشت اما راننده وظیفه‌شناس ناامید نشد و روز بعد نیز به جست‌وجو ادامه داد اما نه‌تنها آن روز که روزهای دیگر هم هیچ ردی به دست نیاورد. او در این مدت برای پیدا کردن صاحب پول‌ها دست به هر کاری زد. حتی اطلاعیه‌هایی بر در و دیوار خیابان‌های اطراف میدان انقلاب چسباند که روی آنها نوشته بود: «مقداری پول پیدا شده، از صاحب آن تقاضا می‌شود با شماره... تماس بگیرد.» اما با این کار هم نتوانست صاحب پول‌ها را پیدا کند. با گذشت 3 ماه از این ماجرا، یک روز که راننده تاکسی در خانه نشسته بود و به صاحب پول‌ها فکر می‌کرد ناگهان همسرش راهی به ذهنش رسید که می‌توانست صاحب پول‌ها را شناسایی کند؛ راهی که بعد از چند روز نتیجه داد و راننده تاکسی را به صاحب پول‌ها رساند.
    ملاقات با مرد تاجر
    ساعت 12 ظهر دیروز در حالی که قرار بود راننده تاکسی و صاحب پول‌ها همدیگر را ملاقات کنند، برای تهیه گزارش راهی محل قرار شدیم. این محل مغازه صاحب پول‌ها در خیابان بنی‌هاشم بود.
    عقربه‌های ساعت از 12 ظهر گذشته بود که سید علی روحی، راننده وظیفه‌شناس با در دست داشتن یک نایلون مشکی‌رنگ وارد مغازه شد. وقتی چشمش به صاحب مغازه افتاد و مطمئن شد که او صاحب پول‌هاست، نفس راحتی کشید و پول‌ها را روی پیشخوان مغازه گذاشت. سپس شروع به تعریف کردن ماجرایی کرد که 3ماه تمام فکرش را مشغول کرده بود. او رو به صاحب پول‌ها گفت: وقتی از ماشینم پیاده شدی و من دیدم که پول‌هایت را جا گذاشتی، متوجه شدم که حواست نبوده و پول‌ها از جیبت ریخته است. با خود گفتم خدا کند این، پول دارو و درمان نباشد که صاحبش لنگ بماند. نمی‌دانی چه حالی داشتم. اعصابم به هم ریخته بود و می‌گفتم 3میلیون تومان پول کمی نیست و حتما صاحب این پول‌ها از گم کردنشان ناراحت است.
    صاحب مغازه با اشتیاق به حرف‌های راننده درستکار گوش می‌کرد و باورش نمی‌شد مرد میانسال در همه این مدت در جست‌وجوی او بوده است. راننده 47 ساله ادامه داد: آن روز چندین بار اطراف میدان انقلاب گشتم و چهره رهگذران را به دقت نگاه کردم. در حالی‌که اصلا چهره‌ات را درست به خاطر نداشتم. چون فقط برای لحظه‌ای از آینه صورتت را دیده بودم ولی باز هم امیدوار بودم که در آنجا پیدایت کنم. آن شب وقتی موفق نشدم، به خانه برگشتم و ماجرا را برای همسرم تعریف کردم. با کمک او برگه‌هایی تهیه کردیم که روی آن نوشته بودیم مقداری پول پیدا شده اما این کار هم فایده‌ای نداشت. در این مدت افراد زیادی با من تماس گرفتند و گفتند که صاحب پول‌ها هستند اما مشخصاتی که از پول‌ها می‌دادند درست نبود.
    وی افزود: باز هم ناامید نشدم و دلم می‌گفت بالاخره پیدایت می‌کنم. بعد از آن به سازمان تاکسیرانی تهران که در آنجا کار می‌کنم، رفتم. چون احتمال می‌دادم به آنجا سر بزنی و ماجرای گم شدن پول‌هایت را اطلاع دهی اما در آنجا هم ردی از تو به دست نیامد. کم کم داشتم ناامید می‌شدم تا اینکه چند روز پیش همسرم به من گفت که روی بسته‌های 2 هزار تومانی مهر یک بانک خصوصی شعبه شمال شرق تهران حک شده است. این تنها راه برای پیدا کردنت بود. بلافاصله به همان بانک مراجعه کردم و ماجرا را اطلاع دادم. مسئولان بانک زحمات زیادی کشیدند و بعد از چند روز جست‌وجو با من تماس گرفتند و خبر دادند که صاحب اصلی پول‌ها را پیدا کرده‌اند. حالا که اینجا هستم خیلی خوشحالم چون با تحویل دادن پول‌ها راحت می‌شوم و شب‌ها با آرامش خیال می‌خوابم.
    مرد تاجر که هنوز باور نداشت راننده تاکسی وظیفه‌شناس این همه مدت به‌دنبال او بوده است جواب داد: اصلا توقع نداشتم که پول‌هایم پیدا شوند. آن روز 9میلیون تومان از بانک گرفتم و می‌خواستم با آنها ارز بخرم اما بعد از پیاده شدن از تاکسی فهمیدم که 3 میلیون تومان از پول‌هایم ناپدید شده. خیلی به هم ریختم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. همان شب مسافر بودم و دیگر فرصت پیگیری نداشتم. فکر می‌کردم که پول‌ها در خیابان ریخته و نمی‌دانستم که داخل تاکسی جا مانده است. وی ادامه داد: در حالی که از پیدا کردن پول‌ها ناامید شده بودم، چند روز پیش از بانک با من تماس گرفتند و وقتی پرسیدند پول گم کرده‌ام یا نه، از تعجب خشکم زد و ماجرا را از زبان آنها شنیدم. حالا هم از امانتداری شما ممنونم و نمی‌دانم لطف شما را چطور جبران کنم. راننده درستکار بعد از پس دادن پول‌ها، از مغازه مرد تاجر خارج شد و به سر کارش برگشت.
    جست‌وجو در بانک
    سعید حسین‌پور، معاون بانک اقتصاد نوین شعبه بنی هاشم نیز روز گذشته در گفت‌وگو با خبرنگار همشهری گفت: وقتی راننده تاکسی ما را در جریان گم‌شدن پول‌ها قرار داد، از روی مهر شعبه و تاریخی که در آن درج شده بود به بررسی سندهای بایگانی همان روز پرداختیم و یک به یک با مشتریانی که آن روز به بانک ما مراجعه کرده و پول از حسابشان برداشت کرده بودند، تماس گرفتیم و اطلاعات همه آنها را بررسی کردیم. یکی از مشتریانمان به نام آقای ایمان بیگ اظهار داشت که آن روز 3 میلیون تومان از پول‌هایش را گم کرده است. مشخصاتی که می‌داد با حرف‌های راننده تاکسی مطابقت داشت و وقتی مطمئن شدیم که این پول‌ها متعلق به وی است، شماره راننده تاکسی را در اختیار او قرار دادیم تا با هم قرار بگذارند. بعد از آن هر دو با بانک تماس گرفتند و به خاطر پیگیری‌هایی که انجام داده بودیم تشکر کردند.


    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. کاربر مقابل از shirin71 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/