بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
باران در گلوی من ابر ِ کوچکی ست ، میشود مرا بغل کنی؟
قول میدهم گریه کم کند
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
یادگاری واسه بارون ، آرزوهایی که خاک شد
وقتی رفتی زیبا ، انگار روح از تنم جدا شد
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
توی زندگیت بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شیشه میکوبی
ابر باش که منتظرت باشند که ببیاری
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
عشق لالایی بارون تو شباست ، نم نم بارون پشت شیشه هاست
لحظه شبنم و برگ گل یاس ، لحظه رهایی پرنده هاست
لحظه عزیز
با تو بودنه ، آخرین پناه موندن منه
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)