عشق یعنی تیشه فرهاد ها
عشق یعنی عالم فریاد ها
عشق یعنی زخم کوه بیستون
عشق یعنی ناله های درد و خون
عشق یعنی تیشه فرهاد ها
عشق یعنی عالم فریاد ها
عشق یعنی زخم کوه بیستون
عشق یعنی ناله های درد و خون
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
عشق يعني خلوت عاشق به شب، جانماز نيمه باز
عشق يعني لحظه ي تكبير روح، جسم خاكي غرق در احرام نور
عشق يعني اشك توبه در قنوت، خواندنش با نام غفارالذنوب
عشق يعني چشمها هم در ركوع، شرمگين از نام ستارالعيوب
عشق يعني سر سجود و دل سجود، ذكر يارب يارب از عمق وجود
عشق يعني لحظه ي ناب دعا، التماس ديدن رخسار يار!
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
عشق يعني انتظار و انتظار
عشق يعني هر چه بيني عکس يار
عشق يعني شب نخفتن تا سحر
عشق يعني سجده ها با چشم تر
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بعضیها میگن عشق یه رودخانهاس،
که صدای لطیف "نی" رو در خودش غرق میکنه
بعضیها میگن عشق یه "تیغه"،
که باعث میشه از وجودت خون جاری بشه
بعضیها میگن عشق یه احساس اشتیاق و گرسنگیه
یک احساس نیاز بیانتها و پر از رنج
من میگم عشق مثل یه گل میمونه
و تو تنها، بذر این گل هستی
عشق قلبی هست که از شکسته شدن میترسه،
هیچوفت رقصیدن رو یاد نمیگیره
اون یه رویایی هست که از بیدار شدن میترسه،
هیچ وقت ریسک نمیکنه
عشق تنها چیزیه که قابل لمس کردن نیست
چیزی هست که به نظر نمیرسه به این راحتیها تسلیم بشه
روحی که از مردن میترسه،
هیچوقت زندگی کردن رو یاد نمیگیره
شب خیلی غریب و بیکس بوده
جاده خیلی دراز بوده
و تو خیال میکنی که
عشق تنها ماله خوششانسها و نیرومندهاست
زمستون رو به یاد بیار
که دور از برف شدید، بذر خوابیده بود
و با عشق آفتاب در بهار، یک رز شد
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است ، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن میتواند بسیار متنوع باشد و میتواند علایق بسیاری را شامل شود.
گاه احساس شادی و خوشبختی میبشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در تطابق است. عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف دانست که فرد آنرا دریک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن میتواند بسیار متنوع باشد و میتواند علایق بسیاری را شامل شود
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه
ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از
گندم زار، به یاد داشته که نمی توانی به عقب
برگردی تا خوشه ای بچینی؟
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی
برگشت.
استاد پرسید: چه آوردی؟
و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو
می رفتم، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به
امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.
استاد گفت : عشق یعنی همین!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟
استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین
درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم
نمی توانی به عقب برگردی!
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.
استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب
گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که
دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز
هم دست خالی برگردم.
استاد باز گفت: ازدواج یعنی همین!
اگر عشق،چون زغالي افروخته آغاز شود،به جرعه اي آب خاموش مي گردد.و اگر ديگ ِ جوشاني باشد،هواي سرد،او را از جوشش اندازد.شايد عشق بايد چون دريايي باشد كه به تدريج به هيجان آيد تا موج شود.و يا بايد همچون نسيم آغاز شود.
عشق رسیدن به دركی چنان كامل استكه خود را از آن دیگری بدانیو او را بپذیریآنگونه كه هست ....نه آنگونه كه تو می پنداری ...
عشق یعنی سوختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
عشق یعنی می ستایم من تو را ،
عشق یعنی در پی تو در به در ،
عشق یعنی یک بیابان درد سر،
عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
عشق یعنی قلبی آماج خطر،
عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
عشق یعنی باز می خوانم تو را ،
عشق یعنی بگذری از آبرو ،
عشق یعنی کلبه های آرزو،
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،
عشق یعنی سروهای سر بلند ،
عشق یعنی خارها هم گل کنند،
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
عشق یعنی سایه بانم من تو را ،
عشق یعنی بشکنی قلب مرا ،
عشق یعنی می پرستم من تو را،
عشق یعنی آن نخستین حرفها ،
عشق یعنی در میان برفها ،
عشق یعنی یاد آن روز نخست ،
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست ،
عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...
عشق یعنی بی پروا شدن سعی از قطره تا دریا شدن
عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنهعشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری.
عشق یعنی ... همون سلام اول.
عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.
عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد.
عشق یعنی ... به هزار زبون بهش بگی دوستت دارم .
عشق یعنی ... انفجار احساسات.
عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی.عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن.
عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه.
عشق یعنی ... ترو ببخشه و یه فرست دیگه بهت بده.
عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم
عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان
عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که مواظب هیکلت باشه
عشق یعنی ... مایه قوت قلب
عشق یعنی ... شادی و نشاط
عشق یعنی ... کسی که دلتو می بره
عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری.
عشق یعنی ... غذا رو شریکی خوردن.
عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.
عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.
عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.
عشق یعنی ... هر روز به بهونه ای جشن گرفتن.
عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.
عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.
عشق یعنی ... عکس عشقت یه جایی جلوی شماته.
عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.
عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.
عشق یعنی ... وحشتی از بودن با اون نداری.
عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.
عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.
عشق یعنی ... یه کیک خونگی برای روز تولدش.
عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه.
عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه.
عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست.
عشق یعنی ... گرفتن یه پرستار برای بچه .
عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.
عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی.
عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.
عشق یعنی ... با هم تاب خوردن.
عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.
عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن.
عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.
عشق یعنی ... یکی همیشه با یه کادو و هدیه کوچولو بیاد.
عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن.
عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.
عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.
عشق یعنی ... اولین کسی که زنگ میزنه ببینه تو رسیدی خونه یا نه.
عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.
عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن.
عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها.
عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.
عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.
عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.
عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.
عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم
عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.
عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.
عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی.
عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.
عشق یعنی ... به اون نشون بدی که واقعا درکش می کنی.
عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.
عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.
عشق یعنی ... براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.عشق یعنی ... احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست.
عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.
عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.
عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره.
عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن.
عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.
عشق یعنی ... جادوش کنی.
عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.
عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.
عشق یعنی ... دو چهره خندون.
عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره.
عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی.
عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه.
عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره.
عشق یعنی ... حرفشو باور کنی.
عشق یعنی ... تو گوش هم زمزمه کردن.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)